معیارهای انتخاب همسر مناسب
برای انتخاب همسر باید دو دسته معیار را مدنظر قرار داد؛ معیارهای اصلی نظیر ایمان و اخلاق نیک و معیارهای فرعی و ترجیحی مانند تناسب سنی، تناسب تحصیلی و تناسب فرهنگی- اجتماعی.
انتخاب همسر، انتخاب یک شریک دائمی در تمام امور زندگی است؛ برکات و فواید انتخاب شایسته و با معیارهای صحیح در این مرحله به همان اندازه فراوان است که زیانها و خسارتهای ناشی از انتخاب عجولانه و بر اساس ملاکهای غلط، یکی از سؤالاتی که مطرح میشود این است که چه معیارهایی را برای انتخاب همسر در نظر بگیریم؟ همسر آینده ما باید دارای چه ویژگیهایی باشد؟
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم در یادداشتی این چنین پاسخ میدهد:
انتخاب همسر، یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین انتخاب زندگی هر فرد است، برای انتخاب همسر باید دو دسته معیار را مدنظر قرار داد؛ معیارهای اصلی نظیر ایمان و تدین، اخلاق نیک، شرافت و نجابت خانوادگی، سلامت جسمی و روانی، معیارهای فرعی و ترجیحی مانند تناسب در زیبایی، تناسب سنی، تناسب تحصیلی، تناسب جسمی و جنسی، تناسب اقتصادی، تناسب فرهنگی- اجتماعی و هماهنگی روان شناختی. معیارهای اصلی آن دسته از معیارهایی است که وجودشان در امر انتخاب همسر لازم و ضروری است و به هیچ عنوان قابل چشمپوشی نیست؛ اما معیارهای فرعی معیارهای ترجیحی هستند و با رعایت آنها احتمال به وجود آمدن اختلاف در زندگی مشترک به حداقل میرسد.
ازدواج موفق، زمینه تکامل مادی و معنوی افراد خانواده را فراهم میسازد
ازدواج بزرگترین و مهمترین فصل کتاب زندگی انسان است. ازدواج موفق، زمینه تکامل مادی و معنوی افراد خانواده را فراهم میسازد. شکست در ازدواج موجب ناامیدی، سرخوردگی و دلسردی، اضطراب و پریشانی در زندگی و موجب بسیاری از مشکلات روحی و روانی میشود، بنابراین بر هر دختر و پسری لازم است قبل از ازدواج خودشناسی داشته باشند و در مورد ویژگیهای اخلاقی، شخصیتی، استعدادها، توانمندیها، سلایق، علایق، ضعفها و کاستیهای خودآگاهی و شناخت کسب کرده و نیز بدانند که اهدافشان از ازدواج چیست و چه انتظاراتی از همسر آینده دارند تا بتوانند فرد مناسبشان را با همکاری و مشورت خانوادهها، بزرگان فامیل، پرسوجو از دوستان، آشنایان، همسایهها، اقوام و فامیلهای نسبی و سببی و محل تحصیل و کار انتخاب کرده و با شناخت کامل ازدواج کنند.
معیارهایی که برای انتخاب همسر باید در نظر گرفت
در انتخاب همسر دو دسته معیار را باید مد نظر قرار داد:
معیارهای اصلی و کلیدی
معیارهای اصلی، آن دسته از ملاکهایی هستند که وجودشان برای یک زندگی موفق و رسیدن به کمال حتماً لازم است و این معیارها عبارتند از:
الف. تدیّن:
یکی از مهمترین معیارهای انتخاب همسر تدین و ایمان است. تدین به معنی پایبندی کامل به اسلام و اسلام را با جان و دل پذیرفتن و مطابق آموزهها و دستورات آن عمل کردن است. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «علیکَ بذاتِ الدین»؛ بر شما باد که همسر دیندار بگیرید.
انسان متدین به علّت ترس از خدا و عاقبت کارش دست تعدّی به همسر خویش دراز نمیکند، مگر اینکه متدین حقیقی نباشد یا ویژگیهای بعدی را نداشته باشد یا اینکه دچار عقدههای روانی باشد، اما فردی که دیندار نیست، هیچ تضمینی وجود ندارد که پایبند به رعایت حقوق همسر و زندگی مشترک باشد. امام حسن (ع) به مردی که با ایشان درباره ازدواج دختر خود مشورت کرد ـ فرمود: او را به مردی با تقوا شوهر ده؛ زیرا اگر دختر تو را دوست داشته باشد گرامیاش میدارد و اگر دوستش نداشته باشد به وی ستم نمیکند.
ب. اخلاق نیک:
منظور از اخلاق نیک «صفات و ویژگیهای پسندیده در نظر عقل و شرع» است. از جمله مصداقهای اخلاق نیک خوشخلقی، حقپذیری، تواضع، راستگویی، خوشبینی، وقار و متانت، مهربانی، گذشت، ادب، نرمخویی، وفاداری و سخاوت است.
اخلاق نیک نه تنها از بهترین مزایای یک همسر شایسته است، بلکه از مزایای واقعی هر انسانی به شمار میآید و باید در موقع انتخاب همسر به طور کامل مورد توجه قرار گیرد؛ اخلاق و صفات پسندیده میوههای تدین و ایمان و عمل صالح است، فردی که دارای صفات خوب اخلاقی است در خود شما اثر میگذارد؛ صبور است و با مشکلات زندگی کنار میآید و در آینده فرزندان خوبی تربیت میکند.
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود: «با کسی که اخلاق و دینش مورد پسند باشد ازدواج کنید، اگر چنین نکنید فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد».
اخلاق حسنه تا آخرین لحظات عمر در طراوت و نشاط و شیرینی زندگی مؤثر است. مردی به نام حسین بشّار میگوید: خدمت امام رضا (ع) نامه نوشته و پرسیدم که یکی از بستگانم برای خواستگاری دخترم نزد من آمده است ولی او جوانی بداخلاق است. نظر مبارک شما درباره زن دادن به او چیست؟ حضرت فرمودند: اگر بداخلاق است به او زن نده.
ج. شرافت خانوادگی:
یکی از ملاکهای انتخاب همسر اصالت خانوادگی است. منظور از شرافت خانوادگی، شهرت و ثروت و موقعیت اجتماعی نیست، بلکه مراد نجابت و پاکی، تدین و تقوای خانواده است. پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «ای مردم، بپرهیزید از سبزهزاری که بر فراز مزبله و منجلابی روییده باشد! سؤال شد: ای پیامبر خدا، سبزهزار روییده بر مزبله و منجلاب چیست؟ فرمود: زن زیبایی که در خانواده پلیدی رشد کرده باشد».
خانواده را اگر به درختی تشبیه کنیم، فرزندان آن خانواده هر کدام شاخ و برگهای آن درخت را تشکیل میدهند و از ریشهها، ساقه و تنه همان درخت تغذیه و رشد و نمو کردهاند، شکی نیست که بسیاری از ویژگیهای اجداد و پدر و مادر از طریق وراثت به فرد منتقل میشود، محیط تربیتی و رشد هر فرد نیز از مهمترین عوامل تأثیر گذار در شکلگیری شخصیت هر فرد است.
د. سلامتی جسمانی و روانی:
بعضی از مشکلات جسمی و روانی اهمیت چندانی ندارند و لطمهای به زندگی نمیزنند و شدید نیستند، اما بعضی از بیماریها، نقصها و معلولیتهای جسمی و روانی، عمیق و غیرقابل درمان هستند که در طول عمر همراه انسان است و مانع انجام وظایف همسری شده و به زندگی لطمه میزنند؛ لذا از ازدواج با این گونه افراد خودداری شود، اسلام نیز از ازدواج با افرادی که دارای امراض جزام، جنون و برص باشند، نهی فرموده است. (البته ازدواجهای ایثارگرانه موضوع دیگری است که در جای خود باید به آن پرداخته شود).
معیارهای فرعی و ترجیحی (همتایی و تناسب)
این ملاکها گرچه به اهمیت معیارهای اصلی نیستند، اما شرط کمالاند و برای بهتر شدن و کاملتر شدن زندگی مشترک است؛ با در نظر گرفتن این معیارها احتمال به وجود آمدن اختلاف در زندگی مشترک کمتر میشود. زن و شوهر وقتی با هم تفاهم و رابطهای ناگسستنی دارند که اشتراکات و هماهنگیهای زیادی با هم داشته باشند.
این نکته را نباید از نظر دور داشت که همتایی، هماهنگی و تناسب صد در صد امکان ندارد؛ زیرا هر انسانی دارای مغز، روح، اخلاق، تربیت و محیط خانوادگی منحصر به فرد است و با دیگری فرق دارد. اما باید کوشش نمود هر چه ممکن است این فاصله کمتر شود.
2.1. تناسب در زیبایی:
هر چند زیبایی معیار ضروری به حساب نمیآید، ولی طرفین در مجموع باید از لحاظ زیبایی و قیافه ظاهری مورد پسند یکدیگر باشند و برای همدیگر جذابیت داشته باشند. زیبایی و تناسب ظاهری در حفظ و تقویت عفت و ایمان تأثیر دارد؛ زیرا اگر همسر فرد از حد نصاب کافی برای زیبایی برخوردار باشد، چشم و فکر و عمل وی متوجه دیگران نخواهد شد و حسرت زیبایان بیگانه را نخواهد خورد و خدای ناکرده به همسرش خیانت نخواهد کرد؛ مگر این که به چشمچرانی و انجام کارهای خلاف عفت کرده باشد.
2.2. تناسب سنی:
تفاوت سن بلوغ جنسی دختر و پسر حدود 4 سال است. پس بهتر است که تفاوت سن آنها در ازدواج نیز چنین باشد. مگر اینکه واقعاً شرایط دیگر آن قدر مناسب باشد که بتوان از این مسأله صرفنظر کرد و همسری با سن مساوی برگزید؛ ولی به هر حال تفاوت سنی نکتهای حائز اهمیت است. (ضمناً برای یک ازدواج موفّق، بلوغ جنسی، بلوغ اقتصادی (مردها)، بلوغ فرهنگی و اجتماعی در کنار هم ضروری است).
2.3. جسمی و جنسی:
زن و شوهر بهتر است از نظر جسمی (قد، وزن) تناسب داشته باشند؛ گاهی مواقع زوجها در ابتدا به این عامل توجه نمیکنند و بعد از ازدواج نسبت به این عوامل حساسیت به خرج میدهند که باعث تلخی و اختلاف در زندگی میشود. رضایت جنسی مسئله بسیار مهمی است و اگر یکی از آنها گرم مزاج و دیگری سرد مزاج باشد؛ به بهانهگیری و نزاع منجر میشود که گاهی در ظاهر هم علت بهانهگیریها چیز دیگری به نظر میرسد؛ اما وقتی ریشهیابی میشود متوجه میشویم که ریشه این اختلافها و بهانهگیریها نارضایتی جنسی است.
ملاک های انتخاب همسر
2.4. تناسب اقتصادی:
همسر انسان باید با او تناسب مالی داشته باشد. به گونهای نباشد که یکی در ناز و نعمت زندگی میکرده و دیگری با مشقت و سختی. به عنوان مثال اگر جوانی که از لحاظ مالی فقیر و یا متوسط است، با دختری از خانوادهای ثروتمند ازدواج کند، اگر شبانه روز هم کار و تلاش کند نمیتواند همسرش را راضی کند، مگر اینکه آن فرد و خانوادهاش از لحاظ ایمان بسیار قوی باشند و بتوانند به خاطر خدا گذشت کنند و از لحاظ مالی هم بدون منّت به این فرد کمک کنند.
2.5. تناسب تحصیلی:
اگر چه میزان تحصیلات نمیتواند تضمینکننده روابط معقول و ازدواج موفق باشد، اما باید پذیرفت که بینش و منش افراد تحصیلکرده با دیگر اقشار جامعه متفاوت است. از آنجایی که کسب دانش در رشد و تعالی فکری افراد و نگرش آنها بسیار مؤثر است؛ تناسب در میزان تحصیلات، تأثیر بسیار مهمی در زندگی مشترک دارد؛ زمینه ایجاد درک و تفاهم بیشتر زوجین را فراهم کرده و موجب پرورش بهتر فرزندان و ایجاد نسلی موفق با تربیتی اسلامی و فرهنگی میشود.
از دید روانشناسان برترین حالت تناسب تحصیلی در ازدواج این است که یا طرفین در تحصیلات یکسان باشند یا تحصیلات دختر یک مقطع پایینتر از پسر باشد، دلیل این مسأله ایمن کردن خانواده از برخی مشکلات زناشویی است؛ چرا که این امر ممکن است باعث عدم اطاعت زن از همسر شود.
2.6. تناسب فرهنگی- اجتماعی:
بهتر است زن و شوهر به لحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز تناسب داشته باشند؛ مثلاً کسی که عمدة فعالیتش علمی و پژوهشی است، اگر با کسی ازدواج کند که روحیه اجتماعی او تجملاتی، اشرافی، اهل مسافرت، تفریحات و گشتوگذار است، ممکن است دچار اختلاف شوند.
2.7. هماهنگی روانشناختی:
روحیات افراد با هم فرق دارد؛ برخی برونگرا (اهل شوخی، ارتباط با دیگران و معاشرت، تفریح، جنب و جوش و تحرک زیاد و…) و برخی درونگرا (تمرکز بر خود، تفکر زیاد، عدم ارتباط زیاد با دیگران و…) هستند. اگر این تناسب حفظ نشود (یعنی هر دو از یک گروه نباشند) در زندگی مشترک به احتمال زیاد با مشکل مواجه میشوند.
در پایان: شرایط و مسائل ازدواج و ملاکهای انتخاب همسر را در عین اینکه باید با دقت مورد توجه قرار داد، اما نباید به طور وسواسگونه و یا مستقل از دیگر شرایط بررسی کرد.