اختلال یادگیری | علل، تشخیص و درمان اختلال یادگیری

آنچه در این مقاله میخوانید
در این مطلب به صورت کامل به بحث اختلال یادگیری خواهیم پرداخت، باما همراه باشید 🙂
اختلال یادگیری به معنی نارسایی در یک یا چند فرایند روانشناختی درزمینهٔ فهمیدن و به کار بردن زبان اعم از کلامی یا نوشتاری است که بهصورت نارسایی درزمینهٔ گوش کردن، فکر کردن، صحبت کردن، هجی کردن یا خواندن، نوشتن و حساب کردن بروز میکند.
بسیارند کودکانی که ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی، قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است، هوش کموبیش عادی دارند، بهخوبی حرف میزنند و مانند سایر کودکان بازی میکنند، مثل همسالان خود با سایرین ارتباط برقرار میکنند، در خانه نیز خودیاریهای لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنها میسپارند، بهخوبی انجام میدهند و از رفتار و اخلاق عادی برخوردارند. لیکن زمانی که به مدرسه میروند و میخواهند خواندن و نوشتن و حساب یاد بگیرند دچار مشکلات جدی میشوند. این کودکان بهتدریج درمییابند که سایر کودکان ازنظر وضع درسی بهتر از آنها هستند و احساس حقارت را تجربه میکنند و کمکم بیزاری از درس و مدرسه در آنها به وجود میآید. والدین آنها که اغلب از دلایل ناتوانی یادگیری آنها بیخبر هستند، مشکل را بیشتر میکنند و با فشارهایی که به کودک وارد میآورند، دشواری را چند برابر میکنند.
بدیهی است این کودکان در مراجعه به هر متخصصی، مشکلی تازه در خود مییابند. هر متخصص مشکل آنها را از دریچه چشم خود نگریسته و تنها بعدی از ابعاد پیچیده آن را زیر ذرهبین تخصص خویش قرار میدهد. گفتنی است که در این میان، امر اساسی توجه به این نکته است که در اینگونه موارد، ضرورتاً باید بهجای تشخیصهای انفرادی، از شیوه نظام چند رشتهای سود جست که در آن معمولاً مجموعهای از تجربیات و تخصصها توأمان مورداستفاده قرار میگیرد. بدین معنی که با همگام شدن عدهای از متخصصان و یکسو و یکجهت شدن تلاشهای مختلفی که از طرف صاحبان فن و تجربه صورت میگیرد، راهی برای تحلیل، تشخیص و درمان اساسی مسائل یادگیری گشوده میشود.
تعریف اختلال یادگیری
اختلال یادگیری چیست
اصطلاح نارسایی در یادگیری بهوسیله روانشناسان و متخصصین تعلیم و تربیت مورداستفاده قرار میگیرد؛ درحالیکه متخصصان پزشکی اختلال یادگیری را ترجیح میدهند. مثلاً بر طبق تعریف انجمن روانپزشکان آمریکا (1994) اختلال زمانی روی میدهد که پیشرفت درسی فرد بر اساس آزمونهای استاندارد فردی در خواندن، حساب کردن، نوشتن یا بیان بهطور چشمگیری پایینتر از سطح مورد انتظار سنی، درسی و یا هوشی وی باشد. اگرچه تلاش فراوانی برای یافتن یک تعریف جامع درزمینهٔ اختلال یادگیری انجامگرفته است، هنوز تعریف کاملی که موردقبول همگان باشد وجود ندارد.
شاید یکی از دلایل عمده آن این باشد که در بکار بردن اجزای اختلال یادگیری هنوز ثبات چندانی وجود ندارد. بعضی سعی میکنند آنها را از همدیگر مجزا نمایند درحالیکه بعضی دیگر نارسایی در یادگیری را بهعنوان یک اصطلاح کلی مورداستفاده قرار میدهند که شامل تمام موارد یادگیری است و بعضی در این زمینه اظهارنظر قاطعی نمیکنند. از طرف دیگر تعاریف، بسته به اینکه نارسایی در چه حوزهای تعریف میشود نیز تااندازهای فرق میکنند.
کمیته بین نهادی نارساییهای یادگیری (1987) که نمایندگی 12 نهاد در بخش خدماتی، بهداشتی و انسانی و بخش آموزشوپرورش را دارد جنبههای زیر را در تعریف خود از نارسایی ویژه در یادگیری مورد تأکید قرار میدهد:
کودک ممکن است مشکلاتی در مهارتهای گوش کردن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن، استدلال ریاضی و یا اجتماعی داشته باشد.
نارسایی در یادگیری ممکن است همراه با شرایطی از قبیل عوامل اجتماعی– محیطی و اختلال توجهی باشد.
نارسایی حالت ذاتی دارد و تصور میشود از نقص در نظام عصبی مرکزی ناشی شود.
ویژگیهای کودکان مبتلا به اختلال یادگیری
کودکان با مشکل اختلال یادگیری گروه ناهمگنی را تشکیل میدهند که ویژگیهای بسیار متفاوتی دارند؛ اما باید در نظر داشت که همه کودکان با نارسایی در یادگیری ممکن است تمام این ویژگیها را نداشته باشند و در عوض بعضی از افرادی که نارسایی ویژه در یادگیری ندارند ممکن است بعضی از این ویژگیها را داشته باشند. ازاینجهت که هر کودکی دارای ویژگیهای منحصربهفرد برای خود میباشد ممکن است فقط بعضی از این ویژگیها در او وجود داشته باشد. افزون بر این بعضی از ویژگیهایی که در اینجا موردبحث قرار میگیرد متناسب با سن و سطح رشدی هر کودک معین است که در صورت ادامه میتواند مشخصه این کودکان در نظر گرفته شود.
کودکان مبتلا به اختلال یادگیری چه ویژگی هایی دارند
علیرغم این ناهمگنی اغلب مشکلات کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری با همدیگر همانندی دارد و این ویژگیها را نمیتوان بهراحتی از همدیگر تفکیک کرد؛ زیرا گاهی ممکن است رفتارهایی در رابطه با چندین ویژگی بهطور همزمان مشاهده شود. از طرف دیگر داشتن مشکل در یک جنبه ممکن است جنبههای دیگر را نیز تحت تأثیر خود قرار دهد. مثلاً داشتن مشکلات درک مطلب، درزمینهٔ زبان بیانی فرد نیز مشکلاتی ایجاد میکند؛ بنابراین ارزیابی این کودکان فراتر از بررسی یک جنبه معین فرد است.
اگرچه نارسایی در درجه اول بر روی جنبه درسی کودکان تأثیر دارد اما باید در نظر داشت که حوزههای دیگر چون حوزههای اجتماعی و شغلی فرد هم بهنوعی از آن تأثیر میگیرند و در بسیاری از موارد بر روی بهداشت روانی و عزتنفس اثر منفی میگذارند. افزون بر این مشکلات همایند چون اختلال نقص توجه بیشفعالی، افسردگی و مشکلات عصبی نیز ممکن است در کنار آن وجود داشته باشد؛ بنابراین کودک ممکن است بیشفعال، بیتوجه و درعینحال ناسازگار باشد؛ اما برای ساده شدن موضوع میتوان این ویژگیها را در گروههای زیر طبقهبندی نمود:
طبقه بندی ویژگیهای کودکان مبتلا به اختلال یادگیری
1- اختلال حرکتی
کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری، الگوهای حرکتی متمایزی نسبت به بعضی از کودکان دیگر دارند که به برخی از مهمترین آنها در اینجا اشاره میشود:
الف- بیشفعالی:
بیشفعالی یکی از فراوانترین اختلال حرکتی گزارششده کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری است. این کودکان در سنین پایین همیشه در حال حرکت و جنبیدن هستند در هیچ جایی آرام و قرار ندارند و رفتاری غیرقابلپیشبینی از خود نشان میدهند. کودکان سنین پایینتر رفتارهایی همچون صحبت کردن زیاد و دعوای بین خواهر و برادرها، دوستان و همکلاسیها دارند و در دوره نوجوانی گرچه فعالیت بیشازاندازه ممکن است وجود نداشته باشد اما نشانههای دیگری مانند مشکلات رفتاری، عزتنفس پایین، بیتوجهی و یا حتی افسردگی بروز نماید.
اینچنین رفتارهایی الزاماً نادرست نیستند بلکه تعداد دفعات آن بیشازاندازه و خارج از تناسب است. گرچه به نظر بعضی گاهی رفتار ازنظر کیفی نیز متفاوت، تصادفی و با سازمانیافتگی کمتری است. باید در نظر داشت که گرچه بعضی از کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری این حالت را از خود نشان میدهند بسیاری از کسانی که نارسایی در یادگیری ندارند نیز ممکن است بیشفعال باشند.
ب- کم فعالی:
برخلاف کودکان بیشفعال بعضی از کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری وجود دارند که بهطور غیرطبیعی فعالیت حرکتی محدودی داشته و بیشازاندازه آرام و بیحال هستند؛ اما از جهت اینکه مشکلات رفتاری این گروه کودکان کمتر در مدرسه مورد شناسایی قرار میگیرد بندرت شناخته میشوند و درنتیجه کمتر جزو کودکان با نارسایی در یادگیری بهحساب میآیند.
ج- ناهماهنگی:
ناهماهنگی یا داشتن هماهنگی ضعیف یکی از مشکلاتی است که بعضی از کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری از خود نشان میدهند. این کودکان در فعالیتهایی که نیاز به هماهنگی کاملی دارد همچون دویدن، پریدن، جستوخیز کردن و مانند آن مشکلدارند، نوع راه رفتن آنها معمولاً خشک، ناآزموده و بیروح است و در فعالیتهای مربوط به حرکات ظریف مانند نوشتن و نقاشی کردن نیز دارای ضعف هستند.
د- تکرار:
تکرار خود به خودی و غیرعادی رفتار که ممکن است تقریباً در تمام رفتارهای بیانی مانند صحبت کردن، نوشتن، خواندن، ترسیم کردن و اشاره کردن وجود داشته باشد در بعضی از کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری مشاهده میشود. این حالت در صحبت کردن شامل داشتن اشکال دررفتن از یک کلمه به کلمه دیگر و در نوشتن تکرار یک حرف یا غلط نوشتن یک کلمه و تکرار مکرر آن است.
2- اختلال اجتماعی – عاطفی
کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری انواع متفاوتی از اشکالات اجتماعی و عاطفی همچون خود پنداره پایین، تحمل کم نسبت به ناکامی، اضطراب، کنارهگیری اجتماعی، طرد اجتماعی، اجتناب کردن از کار یا کند بودن در آن از خود نشان میدهند. این کودکان معمولاً در کار کردن و بازی کردن با کودکان دیگر از خود ناتوانی نشان میدهند و بیشتر اوقات در اثر ناکامیهای ناشی از آن، رفتارهای مداخلهگری دارند.
3- اختلال ادراکی
اختلال ادراکی یعنی ناتوانی در شناسایی، تمیز و تعبیر و تفسیر کردن احساس که میباید با اشکالات مربوط به حواس فرق گذاشته شود. مثلاً یک کودک نابینا چون نمیتواند ببیند ادراک بینایی برایش ایجاد نمیشود اما در مورد اختلال ادراکی کودک درعینحال که توانایی دیدن را دارد در حوزههای معینی مشکلات ادراکی از خود نشان میدهد. اختلالاتی همچون عدم ایجاد اشکال هندسی، تشخیص متن و زمینه، حروف وارونه و واژگون و مانند آن نشانه اختلال در ادراک بینایی، عدمتشخیص تن صدا و فرق نگذاشتن بین صداهای گوناگون نشانه اختلال در ادراک شنوایی، ناتوانی در شناخت اشیاء معمولی از طریق لمس کردن نشانه اختلال در ادراک لمسی و اشکال در هماهنگی، جهتیابی و تعادل نشانه اختلال در ادراک تعادل است؛ اما اختلال در ادراک بویایی و چشایی به نظر میرسد کمتر با نارسایی ویژه در یادگیری بستگی داشته باشد.
4- اختلال نمادسازی
نمادسازی یکی از پیشرفتهترین تواناییهای ذهنی است که در آن مغز ادراکات، حافظه و حالتهای وابسته به آنها را برای به دست آوردن مهارتهای اساسی یادگیری بهصورت یکپارچه درمیآورد و از آنها یک زنجیره فکری یا فرآیند میسازد.
الف- اختلال دریافتی شنیداری:
در این زمینه اشکالات ممکن است به شکل ضعف در فهمیدن نمادسازی زبانی، تقاضای بیشازاندازه برای تکرار و گیج شدن در اجرای دستورات نشان داده شود.
ب- اختلال دریافتی دیداری:
مشکلات کودکان در این زمینه شامل عدمتشخیص دیداری کلمات یا حروف و شکلها و خواندن با درک و فهم کمتر است.
ج- اختلال بیانی کلامی:
این اختلال شامل نارسایی در تنظیم افکار برای صحبت کردن است که در آن کلمات ازلحاظ معنی برای بیان نظریات فرد هماهنگی لازم را ندارند.
د- اختلال بیانی حرکتی:
این اختلال شامل نارسایی در تنظیم افکار برای صحبت کردن و همچنین ارتباطات غیرکلامی مانند حالت قیافه است. علاوه بر این حذف کلمات و اشکالات هجی کردن نیز در این کودکان دیده میشود.
توانایی خوب دیدن از موارد لازم برای آموختن مهارتهای یادگیری است
5- اختلال توجه
برای موفق شدن در یادگیری کودک باید توانایی توجه کردن به یک موضوع معین و به همین ترتیب در موقعیت مناسب جدا کردن توجه از یک موضوع و پرداختن به یک موضوع معین دیگر را داشته باشد.
الف) عدم توجه:
اشکال عمده کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری این است که توانایی جدا کردن یک محرک معین از میان محرکهای محیطی گوناگون و فقط به همان توجه کردن را ندارند. مثلاً کودک ممکن است سر کلاس با کوچکترین صدایی مانند صدای مهتابی یا ترافیک و یا حتی حضور همکلاسیها که به کار خود مشغول هستند توجه خود را از دست بدهد.
ب- توجه بیشازاندازه:
بعضی از کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری بر روی جزئیاتی که درواقع چندان هم مهم نیستند بیشازاندازه توجه میکنند و درنتیجه از موضوعات اساسی دیگر بازمیمانند. مثلاً کودک ممکن است بهجای توجه به مطالب نوشتهشده بر روی یک صفحه تمام تمرکز خود را فقط بر روی شماره آن صفحه متمرکز نماید.
6- اختلال حافظه
اختلال حافظه شامل اشکال در جذب، ذخیرهسازی و بازشناسی اطلاعات در ارتباط با بینایی، شنوایی یا فرآیندهای دیگر یادگیری است. مشخصشده است که کودکان با نارسایی در یادگیری در بازشناسی و همچنین یادآوری هم مستقیم و هم وارونه اعداد مشکلدارند. در این زمینه ناتوانی در به تصور درآوردن حروف، کلمات و یا ارقام نشانه اشکال در حافظه دیداری و ناتوانی در به وجود آوردن مجموعه یا ترتیب حروف، کلمات یا ارقام نشانه اشکال در حافظه شنیداری است. افزون بر این حافظه غیرکلامی کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری در رابطه با حافظه کوتاهمدت و درازمدت نیز اشکالاتی دارند که شامل ضعف در حافظه، دامنه لغت ضعیف و اشکال در درک جملات است.
تشخیص اختلال حافظه
7- اختلال زبانی
اختلال زبانی و گفتاری یکی دیگر از ویژگیهای کودکان با نارسایی در یادگیری است که در حوزههایی همچون بیان شفاهی و درک مطلب شنیداری و مانند آن خود را نشان میدهد و از اشکالات گفتاری مانند اشکالات تلفظی، اشکالات صدایی مانند صدای گرفته و اشکال در روان بودن گفتار مانند لکنت زبان فرق گذاشته میشود. در این زمینه کسانی که نارسایی در زبان و گفتار بهطور همزمان دارند احتمال بیشتری برای نارسایی در خواندن ایجاد میشود. تأخیر در زبان یکی از مشکلات رایج این کودکان است و معمولاً در سنینی که کودکان بهطورمعمول صحبت میکنند ممکن است اصلاً صحبت نکنند یا از زبان محدودی استفاده نمایند. لازم به ذکر است که معمولاً صحبت نکردن در سن 4 سالگی بهعنوان تأخیر در زبان در نظر گرفته میشود.
علل احتمالی اختلال یادگیری چیست؟
نظریات گوناگونی در اینکه چگونه اختلال یادگیری به وجود میآید ابرازشده است که هرکدام این نظریات سعی کردهاند عوامل گوناگونی را برای آن در نظر بگیرند. منتهی باید در نظر داشت که بهندرت میتوان یک عامل واحد را بهعنوان ایجادکننده نارسایی در نظر گرفت بلکه بهتر است گفته شود که پدیده پیچیدهای مانند اختلال یادگیری در اثر تعامل چندین عامل گوناگون به وجود میآید. بعضی از این عوامل بهعنوان عامل اصلی نارسایی در نظر گرفته میشوند درحالیکه بعضی دیگر ممکن است عامل تسهیلکننده شرایط باشند و بنابراین هر کودکی باید در تمام زمینهها مورد ارزیابی قرار گیرد تا اطمینان حاصل شود چه کسانی تحت این عنوان قرار میگیرند. عواملی را که در ایجاد نارسایی ویژه در یادگیری بهصورت مستقیم یا بهعنوان تسهیلکننده سهم دارند را بهصورت زیر طبقهبندی میکند:
1- عوامل محیطی
محیطهای متفاوتی که کودک با آنها سروکار دارد هرکدام بهنوعی در چگونگی یادگیری و بر روی تمایل و انگیزه او برای یادگیری تأثیر میگذارند. این محیطها را میتوان بهصورت زیر طبقهبندی نمود.
الف – محیط خانه:
تجربیات محیطی کودک در 5 یا 6 سال اول زندگی تأثیر عمیقی بر روی رشد شناختی و هوشی او دارد و زبان بهعنوان یکی از ملزومات عمده بشر، همبستگی نزدیکی با این تجربیات اولیه و مخصوصاً با والدین دارد. والدین نهتنها موقعیت مناسب را برای رشد کودک درزمینهٔهای گوناگون به وجود میآورند، که میتوانند بهنوبه خود در اکتساب این زبان مؤثر باشند، بلکه خود آنها الگوی مناسبی نیز برای یادگیری کودک به شمار میروند؛ بنابراین اساس کارآمدی کودک در زبان، به آن طوری که بعداً در مدرسه از او انتظار خواهد رفت، در خانه بنانهاده میشود. کودکان با نارسائیهای یادگیری معمولاً از خانوادههایی هستند که فرزندان زیادی دارند. همچنین کودکانی که با یکی از والدین زندگی میکنند موارد بیشتری از مشکلات مانند نرفتن به مدرسه یا نارسایی یادگیری از خود نشان میدهند.
ب- محیط مدرسه:
کودکان زمان قابلملاحظهای از ساعات بیداری خود را در مدرسه میگذرانند و بنابراین روابط آنها با گروه همسن و کارکنان مدرسه از معلم گرفته تا مدیر و معاون و خدمتگزار و دیگران، تأثیر چشمگیری بر روی تجربیات آنان دارد. از جهت اینکه کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری مشکلات زیادی در حوزه زبان و رفتار اجتماعی دارند نمیتوانند بهراحتی روابط گروهی مناسبی با دیگران برقرار نمایند و درنتیجه از طرف گروه همسن و معلمان طرد میشوند. افزون بر این در مدرسه برای کوششهای خود کمتر مورد تشویق و تقویت قرار میگیرند و بیشتر از دیگران موردانتقاد واقع میشوند که بهنوبه خود بر روی یادگیری آنان تأثیر میگذارد. معمولاً معلمان در کلاس توجه خود را بر روی چند شاگرد برگزیده و اغلب اوقات آنهایی که ازنظر درسی وضعیت خوبی دارند، متمرکز کرده و درنتیجه به شاگردان دیگر توجه کمتری میکنند بهطوریکه وقتی کودک با نارساییهای یادگیری به کلاس پنجم یا بالاتر میرسد بودن یا نبودن او در کلاس فرق چندانی نمیکند.
ج- محیط اجتماعی
روابط اجتماعی کودک با دوستان و گروههای اجتماعی دیگر نوع رشد اجتماعی، شناختی و عاطفی او را تعیین میکند. اگر این رابطه خوشایند و موفقیتآمیز باشد احساس رضایت و اعتمادبهنفس و اگر ناموفق باشد حالت ملالآوری به وجود میآورد. عدم موفقیت در روابط اجتماعی ممکن است به علت اشکال در ایجاد روابط یا نداشتن مهارتهای اجتماعی لازم باشد. معمولاً کودکان با نارسایی ویژه در یادگیری آگاهی ندارند که هر رفتار معین آنها از طرف دیگران چگونه تلقی میشود و از همساز کردن خود با نقطهنظرهای دیگران ناتوان هستند و چون نیازهای دیگران در نظر گرفته نمیشود احتمال به وجود آمدن روابط مناسب با دیگران کاهش مییابد و درنتیجه همین تجربیات اجتماعی ناخوشایند ممکن است یادگیری آنان را تحت تأثیر قرار دهد. اعتقاد بر این است که همان ویژگیهایی که نارسایی درسی را به وجود میآورد نارساییهای اجتماعی را نیز ایجاد نماید.
2- عوامل عاطفی
در بیان رابطه بین نارساییهای یادگیری و مشکلات عاطفی نظریات متفاوتی وجود دارد. به اعتقاد بعضی، نارساییهای یادگیری در اثر اشکالات عاطفی به وجود میآیند و بنابراین باید از طریق روشهای روانشناختی اعتمادبهنفس لازم را در کودکان ایجاد کرد؛ خود پنداره آنان را افزایش داد و علایق آنان را کشف نمود تا نارساییهای یادگیری ناشی از آنها نیز درمان شود. بعضی دیگر معتقد هستند مشکلات عاطفی در اثر نارساییهای یادگیری به وجود میآیند و بنابراین باید با به کار گرفتن روش آموزش مستقیم سعی در از بین بردن نارسایی یادگیری کرد تا عوامل عاطفی نیز بهتدریج ضعیف شده از بین بروند.
علت اختلال یادگیری در کودکان
3- عوامل فیزیکی
بعضی از عوامل فیزیکی نیز بهگونهای با نارساییهای یادگیری ارتباط پیدا میکنند و بدینجهت باید اطمینان حاصل شود وجود نارسایی در اثر بودن این عوامل نباشد. عوامل عمدهای که در این زمینه دخالت دارند بهقرار زیرند:
الف – اختلال شنوایی:
بعضی از کودکان به علت داشتن اشکالاتی در مکانیسم شنوایی اطلاعات و آموزش را بهخوبی نمیشنوند و درنتیجه در یادگیری آنان اختلالاتی به وجود میآید. مثلاً پژوهشگران پیدا کردند که بعضی از این کودکان در یک پسزمینه صدایی قادر نیستند خوب بشنوند و باید در نظر داشت که درزمینهٔ شنوایی حتی اختلالات بسیار جزئی نیز میتواند یادگیری کودک را تحت تأثیر قرار دهد؛ زیرا اولاً بر روی ارتباط برقرار کردن کودک با معلم، گروه همسن و دیگران تأثیر دارد؛ ثانیاً شنوایی لازمهای اساسی برای یادگیری زبان است و اگر کسی در این زمینه اختلال داشته باشد درزمینهٔ یادگیری نیز با اشکال روبرو خواهد شد.
پژوهشگران دریافتهاند که وجود اشکال در گوش میانی میتواند اختلالات رشدی و درسی در کودکان ایجاد کند.
ب- اختلال بینایی:
توانایی خوب دیدن از موارد لازم برای آموختن مهارتهای یادگیری است و بنابراین اختلال در این توانایی در یادگیری کودکان نارسایی به وجود میآورد. منتهی باید در نظر داشت که این اختلالات بهتنهایی نمیتوانند بهعنوان عامل اصلی در نظر گرفته شوند. افزون بر این درمان کردن مشکلات دیداری فقط بخش کوچکی از مشکلات خواندن را درمان میکند و نارساییهای زیر بنایی را که عامل بسیاری از نارساییهای یادگیری هستند را از بین نمیبرد. گرچه تمرینهای چشمی به صورتی که در درمان بینایی مورداستفاده قرار میگیرند درزمینهٔ نارسایی تأثیر داشته باشد، اما درهرحال معلم باید به نشانههایی همچون چرخاندن سر، خم کردن سر به جلو، داشتن تنش در کارهایی که نیاز به دیدن از نزدیک دارد، نگاه کردن به دور، مالیدن بیشازاندازه چشم، اجتناب کردن از کار با اشیایی که به چشم نزدیک هستند، حالت نشستن و مانند آن توجه داشته باشد.
ج- تفاوتهای جنسی:
تحقیقات اولیه نشاندهنده این است که پسرها بیشتر از دخترها در معرض نارساییهای ویژه قرار میگیرند. در مروری که بر ادبیات تحقیق انجامگرفته است پیداشده است که حتی زمانی که میزان خطا در این مطالعات به حداقل رسانده شود نیز این تفاوت هنوز وجود دارد. دامنه این تفاوت بین 2 تا 8 برابر است. پژوهشگران نارساییهای یادگیری را 1/84، نابهنجاریهای نوشتاری را 5/56 و اختلال نقص توجه بیشفعالی را 1/39 درصد در پسرها تخمین میزنند. واقعیت این است که مردهای بیشتری با نارساییهای یادگیری وجود دارند که ممکن است بهنوعی در ارتباط با کروموزوم جنسی باشد. مثلاً (راتر و همکاران، 2004) پیداکردهاند که مشکلات خواندن در پسرها بیشتر از دخترهاست؛ بنابراین جنسیت میتواند بهعنوان یکی از عوامل به وجود آورنده نارسایی ویژه در یادگیری در نظر گرفته شود اما تحقیقات نشان میدهند که این تفاوت خیلی چشمگیر نیست.
درمان اختلال یادگیری
آیا اختلال یادگیری درمان می شود
درمان اختلال یادگیری ممکن است در ابتدا بسیار سخت به نظر برسد؛ چراکه اختلال یادگیری اختلالی دائمی است، اما با تشخیص و مداخله بهموقع میتوان مهارتهای کودک را گسترش داد و به او کمک کرد تا زندگی طبیعی داشته باشد. خوشبختانه مشکلات یادگیری در کودکان، پیش از دوران دبستان قابلتشخیص است و میتوان با انواع روشهای حرفهای در این زمینه آنها را از بین برد. اغلب والدین در مواجهه با مشکلات کودکشان در یادگیری و کندی او در تحصیل صبر خود را ازدستداده و عصبانی میشوند، ممکن است دست به تخریب کودک بزنند. این رفتارها کودک را ناامید میکند و اعتمادبهنفس او را میگیرد.
روش ادراکی حرکتی در درمان اختلال یادگیری
در این روش تلاش میشود موقعیتهایی برای شخص فراهم شود تا بتواند اطلاعات را از محیط دریافت کند، به همدیگر ربط دهد و آنها را کشف کند. بازیهایی برای آموزش حرکت، تمرینات روی تختهسیاه برای هماهنگی حرکت و ادراک دیداری و حل معما در این روش استفاده میشود.
دارودرمانی اختلالات یادگیری
باوجوداینکه درباره تأثیرات دارودرمانی روی دانش آموزان مبتلابه اختلالات یادگیری مطالعات اندکی انجامگرفته است، برخی از درمانگران معتقدند باید برای این افراد دستکم بهطور آزمایشی دارو تجویز کرد. «مگا ویتامین درمانی» اولین بار توسط کوت برای درمان اختلالات یادگیری پیشنهاد شد که به استفاده از ویتامینها تا حداکثر یک هزار برابر میزان موردنیاز بدن گفته میشود.
تأثیر نوروفیدبک بر اختلالات یادگیری
درمان اختلال یادگیری با نوروفیدبک
بررسیها نشان داده است که اثربخشی درمان با نوروفیدبک بر اختلالات یادگیری باعث بهبود عملکرد یادگیری در افراد میشود و اثربخشی آن تا یک سال بعد از درمان همچنان پابرجا خواهد بود. از طریق الکتروآنسفالوگرافی امواج مغزی را دریافت میکنند و مشکلات یادگیری را شناسایی میکنند.
بیشتر بخوانید: نوروفیدبک یا بازخورد عصبی چیست و چه کاربردی دارد؟
روش فرایند و تکلیف در درمان اختلالات یادگیری
برای درمان اختلال یادگیری با روشهای فرایند و تکلیف ابتدا سطح مهارت کودکان را ارزیابی کرده سپس با توجه به سطح کودک به او تکلیف داده و در مراحل بعدی درجه دشواری تکلیف بیشتر میشود. در این روش آموزش فرایند و تکلیف در دستور کار قرار میگیرد.
اجرای روش حسی حرکتی بر اختلالات یادگیری
یکی دیگر از روشهای درمانی که برای درمان اختلالات یادگیری بهکاربرده میشود استفاده از روشهای حسی حرکتی است که شامل موارد زیر میشود:
✓ روش درمانی چند حسی و ادراکی – حرکتی
✓ روش چند حسی فرنالد
✓ آموزش تمرینهای یکپارچگی حسی
✓ آموزش ادراک شنیداری
✓ روش درمانی ادراکی- حرکتی کپارت
✓ راهبرد کپی و پوشش
بازیهای آموزشی برای رفع اختلالات یادگیری
درمان اختلال یادگیری با دومینوی رابطه
بازیدرمانی نیز یکی از روشهای مفید برای کار با کودکان است، ترکیب بازی به همراه آموزش میتواند اثربخشی درمان را بالا ببرد. بازیهایی همچون دومینوی رابطه ـ چی گمشده و بازیهای رایانهای ازجمله این بازیها هستند.
آموزش چندرسانهای برای اختلال یادگیری
امروزه با استفاده از ابزار پیشرفته در فرایند آموزش و درمان میتوان روند درمان را آسانتر کرد. انجام یکی از روشهای درمانی به همراه روش آموزش چندرسانهای میتواند نتایج مطلوبی را در پی داشته باشد. برخی از موارد این روش شامل موارد زیر میشود:
✓ روش چندرسانهای آموزشی
✓ چندرسانهای آموزشی دیکته یار
✓ بسته آموزشی چندرسانهای
روششناختی و رفتاری در درمان اختلال یادگیری
در روششناختی رفتاری با کار بر روی باورها و رفتارها تغییرات را در شخص ایجاد میکنند. برای کودکان روشها میتواند به شکلی متفاوت انجام شود:
✓ آموزش کارکردهای اجرایی حافظه فعال و بازداری پاسخ
✓ خودارزیابی آموزش راهبردهای خود نظم دهی
✓ آموزش مبتنی بر هوشهای چندگانه گاردنر
✓ خودآموزی
✓ خود نظارتی
✓ بازآموزی اسنادی
نکات مهم در درمان اختلال یادگیری
- با شخص مبتلا صحبت کرده و بهطور واضح او را از اختلالی که درزمینهٔ یادگیری دارد مطلع نمایید.
- استعدادها و نقاط قوت شخص را شناسایی کنید و این نقاط قوت را پرورش دهید. در تربیت و آموزش به کودک صبر و حوصله داشتهاشید.
- از تلاشهای شخص برای رسیدن به موفقیت حمایت کنید.
- از شخص انتظارات واقعبینانه و منطقی داشته باشید.
- زمانی که کودک شما میخواهد حرف بزند، به او گوش دهید و توجه خود را به سمت او بیاورید.
- درصورتیکه مشکل توجه و تمرکز دارد با مصرف بهموقع داروهای تجویزشده توسط پزشک، به کودک در بهبود توجه و تمرکز کمک کنید.
- این کودکان نیازمند آن هستند که علاوه بر آموزش معمول کلاسی، در ساعاتی از روز تحت آموزشهای خاص توسط معلم تعلیمدیده قرار بگیرند.
- بسیاری از والدین باوجود انجام روشهای ذکرشده در پرورش و آموزش فرزندان خود شکست میخورند و اغلب بیحوصله و ناامید میشوند. توجه داشتهاشید که اجرای درمانهای ذکرشده تنها با مراجعه به مشاوره کودک میتواند مؤثر باشد. مشاوره کودک رفتارهای شمارا در رابطه با کودک اصلاح میکند.