انشا در مورد جوانی

در این مطلب از مجله اینترنتی مثبت 1، انشا در مورد جوانی برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که موردتوجه شما قرار گیرد.

⭐⭐انشا اول در مورد جوانی⭐⭐

بسیاری از ما با شنیدن کلمه جوانی منقلب می شویم زیرا در دل آن قدرتی می بینیم که می توان ملتی را ساخت یا آن را ویران کرد. به همین دلیل، ذهن های جوانان اگر پرورش یابد به آنها کمک می کند تا به جوانانی مسئولیت پذیر تبدیل شوند.

جوانی مرحله ارزشمندی از زندگی هر فردی است که با قهرمانی، سرسختی، کنجکاوی و تلاش فراوان مرتبط است. این سن مرحله طلایی تحقق اهداف، هوش و شخصیت فردی است و قدرتمندترین سرمایه پیشرفت برای هر ملتی می باشد.

سن جوانی را می توان ترکیبی از کودکی و بزرگسالی به شمار آورد، مثلا ممکن است یک روز احساس خودخواهی داشته باشی، روز دیگر فداکاری و روز دیگر حس سرکشی و طغیانگری. این تضاد بین حس ها همیشه سبب دعواهای خانوادگی و عدم کنترل والدین بر جوانان می شود.

اگر به سن جوانی برسیم متوجه می شویم جوانی سرشار از قدرت و توانایی فکری است که اگر به درستی از آن استفاده شود، سبب موفقیت و رشد کلی فرد و هر ملتی می شود و دوره طلایی برای داشتن رویاها و ماجراجویی های بزرگ و پر از شور و انرژی است.

حتما در اغلب سخنرانی ها شنیده اید که آینده یک کشور به جوانان آن بستگی دارد از این رو بر تربیت صحیح آنان تاکید زیادی می شود تا در جوانی مسئولیت پذیر شوند زیرا بدون مشارکت جوانان، یک ملت هرگز نمی تواند پیشرفت کند.

اغلب ما در کتاب های درسی‌مان خوانده ایم که اصطلاح جوانی با نشاط، شادی و اشتیاق همراه است. چون افراد متعلق به نسل جوان سرشار از زندگی و انرژی هستند. آنها کنجکاو هستند تا چیزهای جدید یاد بگیرند و آماده کشف جهان هستند.

اولین قدم برای ایجاد جوانان قوی، آموزش است، والدین و معلمان نیز باید این وظیفه را به عهده بگیرند و فرزندان خود را به گونه ای تربیت کنند که در جوانی مسولیت پذیر شوند. در کل، جوانان با ذهنیت و توانمندی صحیح می توانند در پیشرفت کشور سهیم باشند.

⭐⭐انشا دوم در مورد جوانی⭐⭐

در زمان حاضر، جوانان امروزی با نسل های قبلی کاملاً متفاوت هستند، مثلا در نسل قدیم مردم به خانه های یکدیگر می رفتند و همسایه ها اهمیت زیادی در نسل قدیم داشتند اما جوانان امروز حتی نمی دانند که در همسایگی چه کسی زندگی می کنند تا چه برسد اینکه به او کمک کنند. این به معنی آن است که جوانان دوست دارند با کسانی که احساس راحتی می کنند معاشرت کنند و کمتر زیر بار هنجارها و قانون های جامعه می روند.

برادر من جوان است. دنیای او کاملا با من فرق دارد، او دوست دارد همه کارها را با عجله انجام دهد و وقتی همه چیز مطابق میلش پیش نرود خیلی زود عصبانی می شود. او بسیار کنجکاو است و هیچ چیز او را از رسیدن به اهدافش باز نمی دارد.

پدرم می گوید، جوانان این روزها چنان غرق موبایل و شبکه های اجتماعی شده اند که فراموش کرده اند دنیای واقعی نیز وجود دارد.

تلفن‌های همراه و دنیای مجازی تأثیر زیادی بر زندگی جوانان امروزی گذاشته است، مثلا جوانان امروزی به جای پیاده روی صبحگاهی، رفتن به باشگاه را ترجیح می دهند. در گذشته مردم برای رسیدن به مدرسه و محل کار، مسافت های زیادی را  پیاده‌روی می‌کردند، اما امروزه جوانان ترجیح می‌دهند حتی مسافت های کوتاه را با ماشین طی کنند و بیشتر به غذاهای فست فودی و مراکز خرید علاقه دارند. برادر من جوان و سرشار از زندگی است و همیشه می گوید مشتاق یادگیری چیزهای جدید و کاوش در جهان است.

معلممان می گفت، جوانان در یک ملت نقش حیاتی دارند. زمانی که ملت ها دارای جوانان پرانرژی، کنجکاو و سخت کوش باشند و بتوانند فرصت های فراوانی برای کار و رشد این جوانان فراهم کنند، بسیار قوی می شوند.