چگونه دختری قوی، شاد و با اعتماد به نفس بالا تربیت کنیم؟
تربیت دختران کمی پیچیده است همهجا شما با تبلیغات دختران قوی و تأثیرگذار و دستاوردهای چشمگیر آنها روبرو میشوید اما افسردگی و اضطراب تهدیدی بسیار واقعی برای دختران است. ما در اینجا به شما راهکارهایی ارائه میدهیم تا بهرغم همه مشکلات دخترتان بهترین و کاملترین خودش باشد
درست است که دختران روی کاغذ خیلی خوب عمل میکنند اما زمانی که دقیقتر نگاه میکنیم این داستان موفقیت، کمی رنگ میبازد. درحالیکه دستاوردهای دختران در سطح دانشگاهی در حال رشد است و آنها همواره عملکرد بهتری نسبت به پسرها داشتهاند، به همان نسبت میزان استرس، اضطراب و افسردگی آنها نیز در حال رشد است. مطالعات اخیر نشان میدهد که میزان افسردگی در بین دختران تقریباً سه برابر پسران است.
این آمار نشان میدهد زمانی که دختران تمام تلاششان را میکنند تا به بهترین نحو خودشان را نشان دهند، از آن کار لذت نمیبرند؛ و این شکاف موجود دقیقاً جایی است که والدین و معلمها باید بر روی آن متمرکز شوند. مهمتر از اینکه دختران موفقی داشته باشیم باید یاد بگریم که چگونه شادی را به آنها یاد بدهیم و دختران شادی داشته باشیم آنها باید از روحیاتی برخوردار باشند تا بتوانند با چالشهای زندگی در دوران بعد از بلوغ با موفقیت کنار بیایند و همچنین نسبت به خودشان حس خوبی داشته باشند.
چطور دختری شاد و قوی تربیت کنیم؟
تأثیرپذیری از مادر
فراموش نکنید که والدین بخصوص مادران بهشدت بر روی دختران تأثیرگذارند. طبق آماری که از حدود ۱۱۰۰ دختر ۱۳ تا ۱۸ ساله گزارششده ۶۳% آنها بیان کردند که الگوی آنها در زندگی مادرشان است و ۴۸% آنها نیز گفتند زمانی که به مشکلی برمیخورند به اولین فردی که مراجعه میکنند مادرشان است. فقط ۱۵% آنها گفتند که برای مشورت گرفتن به دوستانشان رجوع میکنند. دختران جوانتر بیشتر به مادرشان گرایش دارند. دختران در دوران راهنمایی با دوستانشان مشورت میکنند اما مادرشان مطمئنترین فرد برای آنهاست.
چطور دختری شاد تربیت کنیم؟
با توجه به یافتههای تحقیق بالا و سایر نتایج باید در نظر داشته باشید که شما بهعنوان مادر همهچیز دخترتان هستید. تمام گزارشها تأیید میکنند که رفتار مادر جلوی دخترش تأثیر خیلی زیادی بر روی رفتار او خواهد گذاشت. سعی کنید در خانه یک مادر اکتیو باشید وقتی دخترتان میبیند که شما برای دویدن بیرون میروید و یا در خانه ورزش میکنید درواقع دارید به او یاد میدهید که بدنش را دوست داشته باشد.
به او کمک کنید تا احساس خاص بودن داشته باشد
بنا بر گزارش انجمن زنان دانشگاهی امریکا میزان اعتمادبهنفس در میان دختران در دوران راهنمایی و دبیرستان سه و نیم برابر کمتر از پسران است. حال چه باید کرد؟ با تشویق شخصیت و فردیت دختر جوانتان شما سکوهای قدرتمند عاطفی را در وجودش پایه گزاری میکنید تا زمانی که به سن نوجوانی میرسد بتواند با پیچیدگیهای آن سن بهخوبی کنار بیاید. بگذارید خودش را باور داشته باشد به او اجازه دهید تا استعدادهایش را بشناسد و خودش تصمیم بگیرد که در چه زمینهای استعداد دارد.
بهجای اینکه اسمش را کلاس شنا بنویسید چون همه همکلاسیهایش این ورزش را انتخاب کردهاند و ورزش محبوبی است، فهرستی از گزینههایی که میتواند انتخاب کند را برایش آماده کنید و اجازه دهید خودش از میان آنها یکی را انتخاب کند. وقتی به چیزی علاقه نشان داد بگذارید تا برود و آن مسیر را تجربه کند.
اشتباهاتش را بپذیرد و تشویقش کنید
شاید برایتان عجیب باشد بدانید یکی از بهترین راههای بالا بردن اعتمادبهنفس دخترتان این است که اجازه دهید اشتباه کند. فلسفه پشت این ماجرا ازاینقرار است که ما سهواً زمانی دختران را با واژه «آفرین دختر خوب» تشویق میکنیم که کامل و بینقص باشند. پس آنها از این طریق بهسرعت یاد میگیرند که اشتباه کردن به این معنی است که بهاندازه کافی خوب نیستی. مشکل این روش این است که باعث میشود او در آینده از قدرت ریسکپذیری پایینی برخوردار شود و اعتمادبهنفسش را از دست بدهد.
ما میخواهیم که همه کارها را خودمان برای بچهها انجام دهیم تا آنها راحتتر زندگی کنند چراکه معتقدیم آنها در انجام آن کار موفق نخواهند بود. به دخترتان یاد دهید که اشتباهات امری عادی در زندگی هستند. درباره اقدامات اشتباه زندگی خودتان با او صحبت کنید و به او فرصت اشتباه کردن بدهید حتی اگر این اشتباهات از دید شما خیلی احمقانه به نظر برسند. فهرستی از کارهای کوچکی که میتوانید به او یاد دهید آماده کنید تا با کمک هم انجامش دهید کارهایی مثل نیمرو درست کردن.
فرایند یادگیری از طریق روش آزمونوخطا میتواند اعتمادبهنفسش را بالا ببرد. گاهی نیز میتوانید باهم چیزهای جدید را امتحان کنید تجربه پخت یک شیرینی جدید، رفتن به کلاس هنرهای رزمی جایی که هردوی شما میتوانید از ناکامل بودن و اشتباهات یاد بگیرید و شادباشید.
اعتمادبهنفس اجتماعیاش را بالا ببرید
شاید فکر میکنید که در حال حاضر نیاز نیست که نگران این مباحث در رابطه با کودکتان باشید اما شرایط سخت اجتماعی زودتر از آنکه فکرش را بکنید شروع میشود. تحقیقات نشان میدهند که نیمی از کودکان و نوجوانان که تعداد زیادی از آنان دختران هستند خشونت در رابطه را تجربه میکنند. خشونت در رابطه زمانی است که سایر کودکان عمداً یک کودک را طرد میکنند یا دیگر کودکان را مجبور میکنند تا فرد مشخصی را طرد کنند. برخورد و دعوا در زندگی کودکان اجتنابناپذیر است؛ و به همین دلیل نیاز هست که به دخترتان یاد دهید که چطور از پس این شرایط برآید.
احساسات ابزار فوقالعاده قدرتمندی هستند و ما باید به مادران و دخترانمان آموزش دهیم که زمانی که شما عصبانی و ناراحت هستید چنین احساساتی نشاندهنده این است که چیزی برایتان مهم است و شما باید آن را بیان کنید. اولازهمه عصبانیتتان را امری نرمال نشان دهید به این صورت که به دخترتان با توجه به شرایط سنیاش توضیح دهید که چه چیزی موجب آشفتگی شما شده است.
وقتی دخترتان دچار یکی از انواع مشکلات در ارتباطات اجتماعیاش شد مثلاً به یک مهمانی تولد دعوت نشد این اتفاق را نادیده نگیرد و به او نگویید که این اتفاق خیلی بزرگی نیست.
راهکارهایی برای بار آوردن دختری با اعتماد به نفس
وقتی اینگونه رفتار میکنید این برایش به این معناست که احساساتش اهمیتی ندارند. بجای آن سعی کنید با او صحبت کنید و حرفهایش را بشنوید. اجازه دهید دخترتان عضو یک گروه باشد، چه این گروه یک تیم ورزشی باشد یا جمعی از دوستانش که در یک کلاس یکهفتهای هنر شرکت کردهاند. دختران وقتی با بچههای دیگر بر روی یک هدف مشترک کار میکنند از حس استقلال و افتخار سرشار میشوند حتی اگر اینیک کار ساده مثل درست کردن یک تصویر کلاژ باشد.
ورزشهای تیمی بخصوص میتواند برای دختران خیلی سودمند باشد زیرا بردوباخت انعطافپذیری را به آنها یاد میدهد. در نظرسنجی اخیری که از ۴۰۰ زن که جزو مدیران ارشد در سراسر جهان هستند صورت گرفت، ۹۴ درصد از آنان در فعالیتهای ورزشی شرکت میکردند و ۷۴ درصد از آنان اذعان داشتند که آن تجربه بر تواناییهای شغلی آنها تأثیرگذار بوده است. در انتها باید بگوییم که برای تمام چالشهایی که دخترتان با آنها روبرو است و تمام تلاشهایی که شما میکنید تا به او کمک کنید تا در این میان راه خودش را پیدا کند هیچچیزی مهمتر و قدرتمندتر از عشق بیقیدوشرط شما نسبت به او نیست. بیشتر از هر چیزی بچهها دوست دارند پاسخ این سه سؤال را بدانند:
- درباره من چه فکر میکنی؟
- منو درک میکنی؟
- چه آرزویی برایم داری؟
جوابهای شفافی به دخترتان در خصوص این سؤالات بدهید و آینده او روشنتر از همیشه خواهد شد.
در تربیت دخترتان اینگونه عمل کنید
برای داشتن ارتباطی دوستانه با فرزند دختر، سعی کنید حتی وقتی از اشتباهاتش با شما حرف میزند مانند یک دوست که به اشتباهات دوستش گوش میدهد رفتار کنید. گاهی بخندید، گاهی به شوخی مسخره کنید و …
آیا روشهای تربیتی دختران با پسران تفاوت دارد؟
پدر و مادر باید بدانند ازآنجاییکه تمایل پسران با دختران فرق میکند، در برخی مسائل هم تفاوت دارند. نباید فراموش کرد که پسران، رفتار با جنس مخالف را از مادر میآموزند و دختران از پدر یاد میگیرند. بنابراین، اگر پدری طبیعت وجودی دختر خردسالی را نشناسد و آنطور که خودش میخواهد، با او رفتار کند، این مسئله بین پدر و دختر، فاصله میاندازد.
دختران نیاز دارند کسی به صحبتهایشان گوش دهد نه اینکه بدون شنیدن احساسهایشان، از ابتدا راهحل ارائه شود. دربارهی پسران نیز مادران با مشکل مواجه میشوند زیرا پسران حتی اگر کوچک باشند، اعتمادبهنفس را در این میبینند که خودشان از عهدهی مشکلهایشان برآیند و نیاز به کمک بیشازحد یا ناز و نوازش ندارند.
چطور دخترانی با اعتماد به نفس تربیت کنیم؟
درک رفتار
برخی از ما بهطورکلی انتظار داریم که دختران در کارها همراهیمان کنند و پسران، یاغی و تنبل باشند، دختران را همیشه تشویق میکنیم که به مادرانشان کمک کنند اما از پسران، انتظار کمک نداریم.
فرزندانتان را آنطور که هستند، بپذیرید، نه آنگونه که میتوانند باشند
اگر میخواهیم فرزندانمان، خود را انسانهایی با ارزش تصور کنند، باید آنان را با تمام کاستیهایشان بپذیریم. ما باور داریم که برای فرزندانمان، ارزش قائلیم و گاهی نیز آن را بازگو میکنیم اما بیشتر وقتها، رفتار ما با گفتارمان تناسب ندارد. ما باید به آنان ثابت کنیم بدون توجه به اینکه چگونه عمل میکنند، برای آنان بهعنوان یک فرد، ارزش قائلیم.
✓ هیچگاه هیچ دختر یا پسری نباید به خاطر جنسیتش تحقیر یا تشویق شود. باید به جنسیت فرزندانمان نگاهی منطقی و طبیعی داشته باشیم. توجه داشته باشیم طوری رفتار نکنیم تا دخترها از جنسیت خود بیزار شوند. اگر چنین ذهنیتی در اندیشه و باور خودمان وجود داشته باشد خطر انتقال آن به دخترمان بسیار بیشتر خواهد بود.
✓ اگر فرزند پسر ما بزرگتر از فرزند دخترمان باشد احتمال این نوع آسیبدیدگی برای دختران نیز وجود دارد. لذا باید مواظب باشیم پسر بر دختر تسلط پیدا نکند و او را آزار ندهد. تربیت هرکدام از فرزندان، مستقلاً بر عهده پدر و مادر است و فرزندان بزرگتر حق ندارند اختیار کوچکترها را به دستگیرند. زیرا هیچگاه محبت و رأفت والدین را نسبت به خواهر یا برادر کوچکتر خود نخواهند داشت و باعث آزارها و تحقیرهای روانی کوچکترها میشوند
✓ این صدمات درصورتیکه دختر از پسر کوچکتر باشد بسیار بیشتر است. هم موجب بیزاری او از جنی است خودش و هم موجب بدبینی وی به جنس مخالف و بدرفتاری او در آینده با همسرش خواهد شد.
✓ به پرورش استعدادهای دخترانه در وجود دخترمان بیشتر بها بدهیم. مثلاً مهارتهایی که بعداً در زندگی یک زن بیشتر موردنیاز است را موردتوجه قرار دهیم. البته اگر در مقابل این چیزها مقاومت نشان دهند، باید از تحمیل و اصرار پرهیز کرد. ولی بهصورت غیرمستقیم خوب است که به تبلیغ اینگونه مهارتها بپردازیم. مثلاً دخترها را برای بازدید نمایشگاههایی که سفرهآرایی، صنایعدستی و … دارد بیشتر ببرید.
✓ به پرورش حیا در وجود دختران توجهی خاص داشته باشید. هر دختری اگرچه از یک خانوادهی بیدین باشد برای سعادت خود به حیا نیازمند است. حیا دختران را از سرنوشتهای شوم حفظ میکند.
✓ دختران حیا را بیشتر با الگوبرداری از مادر و اطرافیان خود میآموزند. همچنین هرچه رشد عقلانی یک دختر بیشتر باشد بهضرورت حیا بیشتر پی خواهد برد. ضمناً هر چه معاشرت شما با ارحام بیشتر و قویتر باشد حیای دخترانتان بیشتر حفظ خواهد شد. علاقه دخترها به حفظ روابط و آبروداری آنها در این رابطهها به حفظ حیا و عفت دختران کمک میکند. معمولاً بیحیایی و بیعفتی در خانوادههایی است که از همه بریدهاند و در بین جمعیتی از غریبهها گمشدهاند. طبیعتاً در بین غریبهها کارهای پستی مثل گدایی و ولگردی هم شرمآور نیست.
✓ دخترها بلوغ عقلانی سریعتری نسبت به پسران دارند اما وقتی بالغ شدند گاهی چنان روحشان را درگیر مسائل مادی میکنند که از ادامه رشد بازمیمانند. لذا بعضاً زنانی دیده میشوند که در سنین کمال هم تمام فضلشان در نمایش داراییها و اسباب و اثاثیه منزلشان خلاصه میشود. پس در تربیت دختران کوشش کنید آنها را اهل مطالعه و علاقهمند به دانش بار بیاورید و مسائل مادی را در نظرشان حقیر کنید. البته در دنیای مطالعه هم باید ترغیب نمود مطالعات مفید صورت گیرد و وقت و روح و روان دخترها دائماً صرف مطالعه رمانهای بیهوده و … نشود. همه اینها نیاز به درایت والدین مخصوصاً مادران دارد.
✓ دخترها به حمایت و همدمی مادر بیشتر احتیاج دارند. مادری که دختر بزرگ میکند باید بتواند با دخترش ارتباط عاطفی و دوستانهای برقرار کند. این ارتباط بهتدریج با بلوغ دختر ایجاد خواهد شد مگر اینکه مادر موانعی ایجاد کند. این موانع از قبیل بدزبانی و تندخویی مادر یا برخی بیماریهای روحی اوست.
✓ در دوره بزرگسالی یک نوع تضاد و تعارض بین نوجوانان و مخصوصاً دختران و والدین به وجود میآید. سن به وجود آمدن تضادها و تعارضات دختران با والدینشان ۱۲ تا ۱۸ سالگی است. اگر این تعارضات به شکل صحیحی حل نشود، تا سنین بزرگسالی ادامه خواهد یافت. بیتوجهی یا کمتوجهی والدین به اختلافها و تضادهای به وجود آمده، ممکن است موجب ایجاد فاصله و گسستهایی شود که هرروز بر عمق آن افزودهشده و آثار جبرانناپذیری برای دختران به وجود بیاورد. در شکلگیری شخصیت فرد در دوره نوجوانی و بروز این تضاد و تعارضها جامعه، خانواده، و آموزشوپرورش نقش بسزایی دارد.
جامعه در بروز این تضادها و تعارضات، نقش مهمی بر عهده دارد. همچنین برخی مطالب چاپشده توسط نشریات و روزنامهها که موردمطالعه دختران قرار میگیرد، باعث به وجود آمدن تعارض و تضاد در آنها میشود. برخی خانوادهها در چند دهه اخیر آزادیهای فراوانی به دخترانشان داده و موجب ایجاد شخصیت کاذب در آنها شدهاند بهگونهای که دخترانشان با وضعیت نامناسب وارد اجتماع میشوند که این امر به ضرر دختران، خانوادهها و نسل آینده است.
بحرانهای روحی و روانی که بر اثر بروز تعارضات و تضادها در این دوره شکل میگیرد، از عوامل بسیار مؤثر در فرار دختران از خانه میباشد. نقش خانواده در فرار دختران بسیار مهم ارزیابی میشود. بعد از خانواده مهمترین نقش را دوستان دختران بر عهدهدارند.
✓ دخترانی که با والدینشان دچار تضاد و تعارض هستند، بعد از ازدواج با فرزندان خود نیز دارای مشکل خواهند بود، همانگونه که گفته میشود تنبیهشده تنبیهگر میشود. مادران افسرده، فرزندان افسرده و مادران دارای اختلالات روحی روانی، فرزندانی با مشکلات روحی و روانی تربیت خواهند کرد. اگر دختران را خوب تربیت نکنیم، نسل آینده تباه خواهد شد. باید به دختران و نسل کنونی خود از کودکی توجه کرده و با توجه به سنین رشد، به نیازهای دخترانمان پاسخ صحیح بدهیم. باید زمینه و میدانهای صحیح را برای ورود دخترانمان به اجتماع فراهم کنیم و تفاوت آنها با جنس مخالف را یادآور شدیم.
✓ با توجه به تعارض و تضادهایی که در این دوره بین نوجوانان مخصوصاً دختران و والدین به وجود میآید، نحوه تعامل والدین با نوجوانان دختر از اهمیت خاصی برخوردار است. مادران به دلیل نزدیکی با دختران دارای مهمترین نقش در افزایش و کاهش تضادها و تعارضات دختران در کانون خانواده هستند. بدین منظور موارد زیر جهت ایجاد تعامل صحیح بین والدین مخصوصاً مادران با دختران نوجوان پیشنهاد میگردد:
ابجاد تعامل بین والدین و دختران
- اگر مادران دارای تحصیلات بوده و از رشد و ویژگیهای سنی دخترانشان ازلحاظ عاطفی، روانی و جسمانی مطلع باشند، موفقیت بیشتری در رفع تضادها و تعارضات به وجود آمده خواهند داشت.. لذا گذراندن یک دوره آشنایی با روانشناسی دوره نوجوانی به همه والدین توصیه میگردد.
- استقلالطلبی یکی از ویژگیهای دوره نوجوانی است. لذا باید به دختران وظایفی را واگذار کنیم تا آنها احساس استقلال کنند. باید زمینهای فراهم آورد که دختران در آن قادر به ارائه نظراتشان باشند، باید در مسائل گوناگون از دخترانمان نظرخواهی کنیم تا تصمیمگیری را یاد بگیرند. که این امر در از بین بردن تعارضات نیز مؤثر است.
- دختران در این سنین علاقهمندند درکشان کنیم، به سخنانشان گوش دهیم و به خواستههایشان توجه کنیم مادران باید به صحبتهای دخترانشان گوشداده و تحقیرشان نکنند و به نظرات آنها توجه کنند. چراکه عدم اطمینان والدین به دختران، سبب به وجود آمدن مسائل و مشکلاتی برای آنها خواهد شد.
- احساس زیادی بودن در دختران و تضییع حقوقشان در برابر پسران یکی از مسائل دوره نوجوانی است که ریشه درگذشته دارد. حاکمیت درگذشته بیشتر با مردان بوده است و جامعه ما بهگونهای شکلگرفته که در آن گناه و اشتباه دختران عیب شناخته میشود اما انجام گناه و اشتباه از سوی پسران عیب شمرده نمیشود. لذا سعی شود از هرگونه تبعیض بین فرزندان دختر و پسر اجتناب شود و فرزندان دختر و پسر به یک اندازه موردتوجه والدین قرار گیرند.
- برخی از والدین برای دختران خود محدودیتهای زیادی ایجاد میکنند که این امر ناشی از دلسوزی آنان است. مردم از طریق روزنامهها، رسانهها و نشریات از بروز مسائل و معضلات در اجتماع مطلع شده و برای دخترانشان احساس نگرانی میکنند. بهعنوانمثال میتوان به بلوتوثهای مجالس خصوصی و غیره بر روی موبایل و سیدیها در سطح جامعه اشاره کرد والدین برای جلوگیری از ایجاد اینگونه مسائل برای دخترانشان و حفظ حیثیت، آبرو و آینده دخترشان، دوست ندارند آنها بدون کسب اجازه به مکانهای مختلف بروند. درحالیکه علم روانشناسی سختگیریهای بیشازاندازه برخی خانوادهها را نادرست میخواند. سختگیریهای نا بهجا موجب گستاخی دختران میشود. گستاخی دختران سبب میشود که آنها کارهایشان را بهصورت مخفیانه و بهدوراز چشم والدین انجام داده و همیشه در حال مبارزه با خواستههای والدینشان باشند. از سوی دیگر آزادیهای بیشازحد برخی خانوادهها برای دخترانشان نیز، سبب بروز فجایعی میشود.. لذا باید در دادن آزادی به دختران از هرگونه افراطوتفریط اجتناب نمود.
- دوره نوجوانی دوره گرایش به همسالان و تأثیرگذاری شدید دوستان میباشد. دوستان گاهی اوقات سبب محکم شدن اعتقادات دوستانشان میشوند و گاهی مشکلاتی را برای دوستانشان ایجاد میکنند که سبب انحراف آنها میشود. با توجه به این موضوع والدین باید با فرزندان نوجوان خوددوست گشته و در انتخاب دوستان به آنها کمک نمایند. و ویژگیهای دوست خوب را به فرزندانشان بیاموزند. نه اینکه بیتفاوت بوده و بعد از انتخاب دوست توسط فرزندشان به ارزیابی آنها پرداخته و فرزندشان را از دوستی با برخی از آنها نهی کنند.
- یکی از عوامل افزایش تضادها و تعارضات در خانوادهها، ایراد گرفتن از وضعیت پوشش دختران در سن نوجوانی میباشد. دختران نوجوان به اقتضای سنشان قصد خودنمایی و ابراز وجود دارند، اما باید راههای صحیح ابراز وجود را به آنها نشان داد. شرکت در المپیادها، جلسات سرود و کلاسهای قصهخوانی و قصهگویی و مسابقات مختلف ازجمله راههای صحیح خودنمایی میباشد. باید زمینههای صحیح بروز خودنمایی در دخترانمان را فراهم کنیم تا از توجه افراطی بر ظاهرشان کاسته شود.
- تفاوت سنی والدین با فرزندان از دیگر عوامل افزایش تعارضات میباشد. هرچه فاصله سنی والدین با فرزندان بیشتر باشد، درک والدین کمتر میشود. هر چه بتوانیم با دخترانمان دوست بوده، آنها را درک کنیم، موفقتر خواهیم بود. اگر تربیت فرزندان بزرگتر صحیح باشد، آنها میتوانند به الگویی برای خواهران و برادران کوچکتر خود تبدیل شوند.
- وجود تضاد، تعارض و اختلاف بین والدین و دختران سبب میشود دختران بر سر دوراهی قرار گیرند که حتی در برخی مواقع در برابر والدین خود بایستند و از ایستادن در برابر والدین احساس گناه میکنند. باید داشتن شخصیت و ویژگیهای شخصیتی مثبت را به دخترانمان تلقین کنیم. چراکه این امر سبب میشود اگر مرتکب عمل اشتباهی شده و خطا کنند. از درون احساس میکنند اعمالشان گناه و اشتباه بوده و بهدرستی و نادرستی کارهای خود پی میبرند.
- باید با تربیت صحیح و درست دخترانمان، به آنها اعتماد کنیم اگر تربیت دخترانمان درونی باشد، آنها خودکنترل میشوند و دیگر مشکلی برایشان پیش نخواهد آمد. والدین باید زیبایی و توانمندی دخترانشان را به رخشان بکشند تا دیگران از بیرون او را جلب نکنند، والدین باید با دخترانشان همدلی کنند، به آنها بها دهند و از دید آنها دنیا را ببینند. اگر تربیت فرزندانمان درونی نباشد، از بیرون قادر به کنترل آنها نخواهیم بود.
✓ مادری که همیشه با زبان سرزنش و توبیخ با دخترش حرف میزند قطعاً نمیتواند دوستدخترش بشود. دخترانی که چنین مادرانی دارد در پنهانکاری استاد میشوند. ازجمله خصوصیات بارز این مادرها این است که همیشه از بین حرفهای دخترشان دنبال چیزی برای مچگیری و ملامت او میگردند.
✓ برای داشتن ارتباطی دوستانه با فرزند دختر، سعی کنید حتی وقتی از اشتباهاتش با شما حرف میزند مانند یک دوست که به اشتباهات دوستش گوش میدهد رفتار کنید. گاهی بخندید، گاهی به شوخی مسخره کنید و … اما فوراً با تحقیر و سرزنش راه را برای ادامه این دوستی نبندید. این دوستی به شما امکان شناخت دخترتان را میدهد. همهچیز را بفهمید و بدانید و در مواقع دیگر از این اطلاعات استفاده کنید و نگرانیتان را آشکار نکنید تا باعث ترس دخترتان از شما نشود.
روبهرو شدن با یک دختر خشمگین
وقتی دختری از روی خشم، مادرش را بیارزش میخواند، بهاحتمالزیاد به علت خشمی است که او نسبت به خود، احساس میکند. ازاینرو، این احساس را روی مادرش، فرافکنی میکند. بیشتر مواقع، وقتی یک دختر نوجوان، عصبانی میشود، نهتنها با آشوب هورمونها و احساسهایش روبهروست، بلکه احساس بیارزشی میکند. دختر نوجوان در این سن و سال، با یک بههمریختگی درونی و بیرونی روبهروست. این احساس را که به او دست داده، دوست ندارد و به همین دلیل، احساس خود را روی مادرش، فرافکنی میکند. مادری که به او اعتماد دارد، او را میشناسد و به شکلی عمیق، او را درک میکند.
مادر یک دختر نوجوان باید صبر و شکیبایی زیادی داشته باشد. باید دیدگاهی وسیع داشته باشد و او را به شکلی که لازم است، درک کند. مادر میتواند اعتماد و اطمینان دخترش را نسبت به خود، بیشتر کند و برای رسیدن به این مهم، لازم است که سرنخهای احساسی و عاطفی او را پیدا کند.
مادر مدیر و دانا، خشم دخترش را در این مرحله از زندگی، بهحساب در حال رشد بودن او میگذارد. البته گاهی وقتها مادر باید به دخترش بیاموزد که خشمش را کنترل کند. اینکه بیاموزیم خود را کنترل کنیم، بخشی از برنامهی رسیدن به بلوغ و بزرگی است.
مواقعی هست که باید بگذارید دخترتان فریاد بکشد. احساسهای ناخوشایندش را آنقدر تخلیه کند تا به آرامش برسد. در بسیاری از مواقع، وقتی دختر بهشدت خشمگین میشود، بهتر است مادرش از صحنه بیرون برود و بگوید: «من نمیتوانم حرفهای تو را تحملکنم. بهتر است که نیم ساعت، تنها بمانم.» اگر ترک کردن اتاق، امکانپذیر نباشد، شاید چند ثانیه سکوت، نتیجهی دلخواهی بدهد.
تغییر کردن با دخترانمان
برای آنکه در دوران نوجوانی دخترمان، به او نزدیکتر بمانیم، باید در کنار او و با او تغییر کنیم. این بدان معناست که روشهای مقتدرانه را کنار بگذاریم و رفتاری دوستانهتر در قبال دخترمان در پیش بگیریم.
برای آنکه به دخترانمان نزدیکتر شویم، لازم است به آنان، آزادی بیشتری بدهیم و مسئولیتهای جدیدی را به آنان واگذار نماییم.