همه چیز در مورد هیپوکندریازیس یا خود بیمار انگاری
گاهی اوقات ترس از بیماری از ابتلا به آن و تجربه آن خطرناک تر است زیرا انسان در باور ذهنی خود حالت عجیب و دردناکی از بیماری متصور میشود و در گمان خود حس میکند که به آن بیماری مبتلا شده و با این کار، فشار و استرس زیادی به ذهن وارد میکند.
ترس بیمارگون یا اعتقاد به داشتن یک بیماری جدی با وجود اینکه بیمارئی وجود ندارد، هرکدام از اعضاء بدن ممکن است درگیر شوند. از همه شایعتر درگیری سیستمهای گوارشی و قلبی عروقی است.
در تمام سنین میتواند اتفاق بیفتد، اوج ابتلا در مردان در سنین سی سالگی و در زنان در سنین چهل سالگی است واژه هیپوکندریا که متشکل از دو بخش هیپو به معنای پائین و کندروس به معنای غضروف دندهها میباشد، ابتدا توسط یونانیان مطرح شد. آنها بر این باور بودند که یک سری نشانههای بیماری درست از زیردنده ها منشاء میگیرد.
تشخیص خود بیمار انگاری با پنج ویژگی
از کجا بفهمیم به هیپوکندریازیس مبتلا هستیم؟
- مشغولیت ذهنی زیادی دربارهٔ ابتلا به یک بیماری جدی داشته باشند.
- علائم جسمی وجود نداشته باشد یا درصورتیکه علائمی جسمی وجود دارد از حداقل شدت برخوردار باشند و اگر یک بیماری طبی وجود دارد یا احتمال واقعی خطر برای ابتلا به آن وجود دارد نگرانی و نشخوار فکر دربارهٔ آن بیشازحد باشد و تناسبی با وضعیت نداشته باشد.
- فرد دارای سطوح بالایی از اضطراب نسبت بهسلامتی خود باشد و بهآسانی در ارتباط با وضعیت سلامتیخود نگران میشود.
- فرد به انجام فعالیتهای افراطی در مورد سلامتی خود میپردازد. (بررسی دائمی بدن برای یافتن نشانهای از بیماری) یا رفتارهای اجتنابی نامتناسب دارد (مثلاً از رفتن به مطب پزشک اجتناب میکند)
- این مشغولیت ذهنی در مورد بیماری باید حداقل شش ماه ادامه داشته باشد.
هیپوکندریازیس در شرایط مختلف و به صورتهای کوتاهمدت و بلندمدت مشاهده میشود. بلندمدت بدین معنا که، برخی افراد از زمان کودکی به آن مبتلا بودهاند. این افراد از سنین کودکی دچار اضطراب بوده و برای آنها نگرانی از ابتلا به بیماری به عادتی تبدیلشده که مایه استرس است.
آنها ندانسته بیماری را دستاویزی برای رهایی از کارهایی که باعث نگرانیشان میشود، قرار میدهند و زمان و هزینه زیادی را برای دیدن متخصصین پزشکی صرف میکنند.
در مورد نوع کوتاهمدت، برای مثال شخصی که یکی از نزدیکان خود را در اثر ابتلا به تومور مغزی ازدستداده، در صورت دچار شدن به سردردهای مزمن ممکن است اینگونه بیندیشد که او هم به این بیماری مبتلاست.
علائم فیزیکی همیشه موجودند اما ممکن است عادی باشند (مانند سردرد، درد شکم، سرگیجه، بیاشتهائی و … ) که بهغلط، خطرناکتر ازآنچه هستند تفسیر میشوند.
درمان خود بیمار انگاری
هرچند که احتمال طولانی شدن دوره درمان وجود دارد و تمایل به داشتن نگرانی مفرط از سلامتی ممکن است کاملاً از بین نرود. بههرحال، بیمار مبتلابه هیپوکندریا میتواند دریابد که دچار اضطراب است و یک بیماری جسمی ندارد و بهتدریج از اضطراب خود بکاهد. این اولین قدم است.
انواع موقتی هیپوکندریا معمولاً با مشاوره و گاه با مصرف داروهای ضد اضطراب قابلدرمان است. اما در نوع بلندمدت، پزشکان از روند درمان آنها رضایت ندارند، چراکه دائماً فهرستی از علائم را متذکر میشوند که آزمایشات، عدم وجود بیماری مربوط به آنها را تأیید میکنند و این اشخاص بههیچوجه به مردم اطمینان کامل از سلامتی خود را نمیدهند.
بیمار باید در مورد اختلالاتی مانند افسردگی، اضطراب و وسواس، با استفاده از رواندرمانی و سپس دارودرمانی، مورد معالجه قرار گیرد.