جملات و اشعار
متن زیبا برای پدر و مادر برای وضعیت واتساپ

در این مطلب از مجله اینترنتی مثبت 1، مجموعه از زیباترین متن های کوتاه و طولانی در وصف پدر و مادر برای وضعیت واتساپ، استوری اینستاگرام و پروفایل برای شما آماده کرده ایم.
هیچ جای دنیا امنیت دستهای پدر و مادر رو نداره!
❤❤❤
همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بار تراشیده شدن، کوچک و کوچکتر میشود. ولی پدر... یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند، خم به ابرو نمیاورد و خیلی سختتر از این حرفهاست. فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد... بیایید قدردان باشیم... به سلامتی پدر و مادرها
❤❤❤
مادر یعنی آرامش پدر یعنی آسایش خدا هرگز این دوتارو از ما نگیره …
❤❤❤
پدرم، تنها کسی است که باعث میشه بدون شک بفهمم فرشتهها هم میتوانند مرد باشند
❤❤❤
متن زیبا برای پدر و مادر فوت شده
اتفاقهایی هست که حسرت آن تا همیشه باقی میمانند مثل حسرت یک بار دیگر بوسیدن دستان پدر و مادر …
❤❤❤
به سلامتی مادر و پدرم که هزار بار تَرک برداشتن و یـک بـار دم از شکست نــزدن کهنه را پــوشیــدن و ذوق لبـاس نــو را به من بخشیـــدن غــرورم را خریـــدن و یک بــار مغــرورم نـگشتن پــرواز یــادم دادن و پـــریـــدنــم را نگـریـستـن پـــــدر و مادر مهربانم من از شما من شــدم هستیــم از هستی شماست دستانم را بگیرید که بزرگ کودکتان هنوز غرق در نیاز به شماست
❤❤❤
متن در مورد پیر شدن پدر و مادر
حواسمان باشد! حواسمان به چروک هایِ دور چشم مادرانمان و لرزش دستهای پدرانمان باشد حواسمان به ترشدن های گاه و بیگاهِ چشمهای کم سو و دلتنگیِ شان باشد! حواسمان باشد که آنها خیلی زود پیر میشوند! حواسمان باشد خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکنیم از کنارمان میروند… حواسمان باشد به دلگیریِ غروبهایِ تنهاییشان… حواسمان باشد که آنها تمامِ عمر حواسشان به ما بوده… به آرام قد کشیدنمان بوده، به نیازها ونازهایمان بوده…. آنها یک روز آنقدر پیر میشوند که حتی اسمهایمان را هم فراموش میکنند…. حواسمان به گرانترین و بی همتاترین عشقهایِ زندگیمان… به “بابا” به “مامان” ها خیلی باشد! خیلی لطفاً…
❤❤❤
وقتی پشت سر پدرت از پلهها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره میفهمی پیر شده! وقتی داره صورتش رو اصلاح میکنه و دستش میلرزه، میفهمی پیر شده! وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره، میفهمی چقدر درد داره اما هیچ چی نمیگه... و وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصههای تو هستش دلت میخواد بمیری... پدر عزیزم بخاطر زحماتت ممنون
❤❤❤
جملات فلسفی در مورد پدر و مادر
خونه ی بابا…! همون جاییه که کلیدش رو هیچکس نمیتونه ازت بگیره، همون جایی که چه ساعت ۳ صبح بیای چه ساعت ۳ عصر از آمدنت خوشحال میشوند… درش ۲۴ ساعت شبانه روز برای تو باز است… همون جایی که وقتی میگویند دلتنگ اند، واقعاً دلتنگ اند… همون جایی که سر یخچالش میروی و هرچی میخواهی میخوری. همون جایی که حتی اگر هوس کمیابترین خوراکیها را هم کنی برایت میآورند. همون جایی که همه دعوایت میکنن و غر میزنند تا غذایت را تا آخر بخوری. همون جایی که گل وگیاه هایش به طرز عجیبی رشد میکنند. آن جا قندهایش شیرینتر است… نمکهایش شور تر است… پرتغالهایش مزهی پرتغال میدهند… غذاهایش خوشمزهتر است… آنجا کوفتهها و کتلتها وا نمیروند… حتی عدس پلو با آن قیافهی مسخرهاش مزهی بهشت میدهد… آنجا بالشتها نرمترند.. پتوها گرمترند… آنجا خواب به عمق جان آدم میچسبد… آنجا پر از امنیت و آرامش است… آنجا بابا و مامان دارد… خدایا خودت حفظشون کن…
❤❤❤
پدر جان سحرگاهان که نسیم آیتی از پاک بودن را به گلها هدیه میبخشد به آن محراب پاکش آرزو کردم برایت خوب دیدن، خوب بودن، خوب ماندن را با تمام وجودم دوستت دارم.
❤❤❤
مادرها شبیه نخ تسبیح میمانند، به نسبت دانهها کمتر خودنمایی میکنند اما اگر نباشند هیچ دانهای کنار دیگری نمیماند! خدایا نخ هیچ تسبیحی پاره نشود …
❤❤❤
دلنوشته برای پدر و مادر
دختری مادرش ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ شام ﺑﻪ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍنی ﺑﺮﺩ… مادر ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺿﻌﯿﻒ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، نمیتوانست ﻏﺬﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﺮ رﻭﯼ ﻟﺒﺎﺳﺶ میریخت، ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺍﺭﻥ زن ﭘﯿﺮ را مینگریستند، ﻭ دختر ﻫﻢ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺑﻮﺩ و درعوض غذا را به دهان مادر میگذاشت، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ مادر ﻏﺬﺍیش ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، دختر ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ مادر ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺑﺮﺩ، ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﺮﺩ، سر و وضعش را مرتب کرد ﻭ عینکش ﺭﺍ تميز و ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ، ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩِ ﺩﺭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻭ آنان را مینگریستند!! دختر ﭘﻮﻝ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ مادر ﺭﺍﻫﯽ ﺩﺭب ﺧﺮﻭﺟﯽ ﺷﺪ. ﺩﺭ این هنگام خانم پیری ﺍﺯ ﺟﻤﻊ ﺣﺎﺿﺮﯾﻦ بلند شد و ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩ: دخترخانم ﺁﯾﺎ ﻓﮑﺮ نمیکنی ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ گذاشتهای؟! دختر ﭘﺎﺳﺦ داﺩ؛ خیر خانم…فكر نمیکنم ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺎﻗﯽ گذﺍﺷﺘﻪ باشم. ﺁﻥ زن ﭘﯿﺮ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ، دخترم. ﺑﺎﻗﯽ گذاشتهای! ﺩﺭﺳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻤﺎﻣﯽ دخترﺍﻥ… ﻭ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪٔ مادرﺍﻥ… و ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ ﻣﻄﻠﻖ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ..!!
❤❤❤
کاش سورهای به نام “مادر” بود که این گونه آغاز میشد: قسم بر بوی دستانت، که بوی خانه و آشپزخانه میدهد و قسم بر چشمانِ همیشه نگرانت… قسم بر بغض فرو خوردهات که شانهی کوه را لرزاند و قسم بر غربتت، که بهشتِ زیر پایت، گوارای وجودت… (زنده باد همهی مادران در قید حیات و شاد باد روح تمامی مادران عزیز سفر کرده…) خاک زیر پاتم مادر
❤❤❤
اگر خریدنی بود میخریدم! برای مادر؛ کمی جوانی برای پدر؛ عمر دوباره و برای خودم؛ خندههای کودکی…
❤❤❤
تکیه گاهی است که بهشت زیر پایش نیست... اما همیشه به جرم پدر بودن باید ایستادگی کند و با وجود همه مشکلات، به تو لبخند زد تا تو دلگرم شوی... که اگر بدانی چه کسی کشتی زندگی را از میان موجهای سهمگین روزگار به ساحل آرام رویاهایت رسانده است؛ ” پدرت “را میپرستیدی
❤❤❤
با پدرم جدول حل میکردم که گفتم: نوشته دوست، عشق، محبت و چهار حرفیه اتفاقاً دو حرف اولشم در اومده بود یعنی ب و الف یه دفعه پدرم گفت فهمیدم عزیزم میشه بابا با اینکه میدونستم بابا میشه ولی بهش گفتم نه اشتباهه گفت ببین اگه بنویسی بابا عمودیشم درمیاد تو چشام اشک جمع شده بود و گفتم میدونم میشه بابا ولی اینجا نوشته چهار حرفی، ولی تو که حرف نداری!
❤❤❤
به سلامتی پدری که در کهنسالی با اینهمه درد و بیماری، وقتی می بینه هیچکس دردشو باور نداره، با خودش میگه ” حتمأ ” من خوبم ” و سعی میکنه با کمر خمیده و پای لنگش ادای آدمای سالمو در بیاره. قدرشونو بدونیم تا وقتی هستند. زمان خیلی زود ” دیر ” میشه!!!
❤❤❤
پدر عزیزم به خاطر تمام خوبیهایی که در حق من کردی و به من بال و پر دادی و مرا بالنده کردی و با سوختن خود عشق و شور را در وجودم روشن کردی، با تمام وجودم و با تک تک سلولهایم دوستت دارم بابا دوست دارم بابت تمام زحماتی که کشیدی دستانت را میبوسم و ممنونتم پدر جان، باش و با بودنت باعث بودن من باش. روزت مبارک. از صمیم قلب دوستت دارم... پدر جان با تمام وجود دوستت دارم.
❤❤❤
یادش بخیر وقتی مریض میشدیم و پزشک ازمون میپرسید بیماریت چیه؟ منتظر مادرمون میشدیم و همیشه جواب دادن رو به اون میسپردیم چرا که میدونستیم مادر همون احساسی رو داره که ما داریم حتی از خودمون بیشتر دردمون رو احساس میکرد!!!
❤❤❤
پدر جان دکترها نیز مرا جواب کردند؛ هیچکس علت بی خوابی ام را نفهمید … هیچکس ندانست یاد تو هرشب از سقف اتاقم چکه میکند!
❤❤❤
موضوع انشا: خوش بختی … به نام خدا خوش بختی یعنی قلب پدر و مادرت بتپد … پایان!!!
❤❤❤
مادرم من هرگز بهشت را زیر پایت ندیدم، زیر پای تو آرزوهایی بود که از آن گذشتی به خاطر من …
❤❤❤
بودنهایی هست که هیچ بودنى جبرانشان نمیکند و آدمهایی هستند که هرگز تکرار نمیشوند و تو آنگونه ای مـــــــــــــــادر …
❤❤❤
بعضی وقتا دروغ خوبه! به مادر کم طاقت باید دروغ گفت: باید بهش بگی حالم خوبه غذا خوبه هوا خوبه دلمون خوشه وقتی مادر خوب باشه یعنی همه چیز خوبه …
❤❤❤
خدایـــا! به بزرگیـــــت قســـم … توعکس های دست جمعی جای هیچ پدر و مـــــادری رو خــالی نذار … آمیـــــن
❤❤❤
تو ۱۰ سالگی: ” مامان، بابا عاشقتونم” تو ۱۵ سالگی: ” ولم کنین ” تو ۲۰ سالگی: ” مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم” تو ۲۵ سالگی: ” باید از این خونه بزنم بیرون” تو ۳۰ سالگی: ” حق با شما بود” تو ۳۵ سالگی: “میخوام برم خونه پدر و مادرم ” تو ۴۰ سالگی: ” نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم!!!!” تو هفتاد سالگی: ” من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن …! بیاید ازهمین حالا قدر پدرو مادرامونو بدونیم… از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز، روز توست …
❤❤❤
به دنیا آمد تا دختر کسی شود، ازدواج کرد تا همدم کسی شود، بچه دار شد تا مادر کسی شود، برای همه کسی شد اما خودش بیکس ماند …… به سلامتی همه مادرا ♥
❤❤❤
به سلامتیـت پدرم که هزار بار تَرک برداشتی و یـک بـار دم از شکست نــزدی کهنه را پــوشیــدی و ذوق لبـاس نــو را به من بخشیـــدی غــرورم را خریـــدی و یک بــار مغــرورم نـگشتی پــرواز یــادم دادی و پـــریـــدنــم را نگـریـستـی پـــــدرم من از تــو من شــدم هستیــم از تــــوست دستانم را بگیر که بزرگ کودکت هنوز غرق در نیاز به توست…
❤❤❤
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻓﮑﺮ میکردم ﭘﺪﺭﻫﺎ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻫﺎ ﻣﺜﻞ ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﻪ ﺑﺸﻮﻧﺪ ﺑﺮﺷﺎﻥ میگردانی و ﺍﺯ ﻧﻮ ﺷﺮﻭﻉ میشوند ﺑﻌﺪﻫﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ پدرها ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻫﺎ ﻣﺜﻞ ﻣﺪﺍﺩ ﺭﻧﮕﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺩﻧﯿﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺭﻧﮓ میکنند ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻭﻟﯽ ﺁﺏ میروند نقاشیهایت ﺭﺍ ﮐﻪ ﮐﺸﯿﺪﯼ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ، ﺗﻤﺎﻡ میشوند ﮐﺎﺵ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﮐﺴﯽ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ پدرها ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻫﺎ ﻣﺜﻞ ﻗﻨﺪ میمانند ﭼﺎﯼ زندگیات ﺭﺍ ﮐﻪ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺑﮑﻨﻨﺪ، ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺗﻤﺎﻡ میشوند.
❤❤❤
جملات زیبا در وصف پدر و مادر
بی محبت مادر یک قنات بی آبم مثل راه بی مقصد مثل عکس بی قابم بی محبت مادر از شکوفهها دورم یک کبوتر بی بال یک چراغ بی نورم بی محبت مادر چون لبان بی لبخند ساکتم و غمگینم مثل بلبلی در بند بی محبت مادر در دلم صفایی نیست از بهار در قلبم هیچ ردپایی نیست
❤❤❤
آدمها وقتی کودکند میخواهند برای مادرشان هدیه بخرند ولی پول ندارند وقتی که بزرگتر میشوند پول دارند اما وقت هدیه خریدن را ندارند اما میرسد روزی که آدمها پول دارند وقت هم دارند ولی دیگر مادر ندارند …
❤❤❤
تقدیم به کسی که قلبم از اوست من هر روز و هر لحظه نگرانت میشوم که چه میکنی!؟ پنجرهی اتاقم را باز میکنم و فریاد میزنم تنهاییت برای من … غصههایت برای من … همه بغضها و اشکهایت برای من … بخند برایم بخند آنقدر بلند تا من هم بشنوم صدای خندههایت را … صدای همیشه خوب بودنت را دلم برایت تنگ شده دوستت دارم
❤❤❤
مادر مثل مدادیست که هر روز تراشیده شدن و کوچک شدنشو میبینیم و حس میکنیم تا وقتی که تموم بشه و پدر مثل خودکاریست که هرچقدر هم که باهاش بنویسیم تغییری در ظاهرش احساس نمیشه چون از درون خالی میشه، فقط یه روز باخبر میشیم که دیگه نمینویسه …
❤❤❤
شرمنده میکند فرزند را دعای خیر مادر در کنج خانهی سالمندان.
❤❤❤
متن زیبا در مورد پدر برای وضعیت واتساپ
خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار میشود اما زودتر از او به خانه بر میگردد!
❤❤❤
به سلامتیه مادرایی که با حوصله راه رفتن رو یاده بچه هاشون دادن ولی تو پیری بچه هاشون خجالت میکشن ویلچرشونو هل بدن!
❤❤❤
سرم را نه ظلم میتواند خم کند نه مرگ، نه ترس سرم فقط برای بوسیدن دستهای تو خم میشود مادرم
❤❤❤
قند خون مادر بالاست دلش اما همیشه شور می زند برای ما اشکهای مادر, مروارید شده است در صدف چشمانش دکترها اسمش را گذاشتهاند آب مروارید حرفها دارد چشمان مادر گویی زیرنویس فارسی دارد دستانش را نوازش میکنم داستانی دارد دستانش
❤❤❤
دست پر مهر مادر تنها دستی ست که اگر کوتاه از دنیا هم باشد از تمام دستها بلندتر است
❤❤❤
پدر و پسر داشتن صحبت میکردن! پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو؟ پسر میگه: من..!! پدر میگه: پسرم من شیرم یا تو؟ پسر میگه: بازم من شیرم… پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه: من شیرم یا تو پسر میگه: بابا تو شیری…! پدر میگه: چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو؟ پسر گفت: آخه دفعههای قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا
❤❤❤
مادر تنها کسیست که میتوان “دوستت دارم”هایش را باور کرد حتی اگر نگوید
❤❤❤
مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو، صبوری! مادر یعنی به تعداد همه روزهای آینده تو، دلواپسی! مادر یعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بیداری! مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد! مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود! مادر یعنی باز هم بهانه مادر گرفتن….
❤❤❤
پدرم هر وقت میگفت “درست میشود”… تمام نگرانیهایم به یک باره رنگ میباخت…
❤❤❤
کهکشانها کو زمینم؟ زمین کو وطنم؟ وطن کو خانهام؟ خانه کو مادرم؟ مادر کو کبوترانه ام؟ معنای این همه سکوت چیست؟ من گم شدم در تو یا تو گم شدی در من ای زمان؟! کاش هرگز آنروز از درخت انجیر پایین نیامده بودم! کاش! حسین پناهی
❤❤❤
متن زیبا در مورد مادر برای وضعیت واتساپ
اگر ۴ تکه نان خیلی خوشمزه وجود داشته باشد و شما ۵ نفر باشید کسی که اصلاً از مزه آن نان خوشش نمیآید مادر است
❤❤❤
آدما تا وقتی کوچیکن دوست دارن برای مادرشون هدیه بخرن اما پول ندارن وقتی بزرگتر میشن، پول دارن اما وقت ندارن وقتی هم که پیر میشن، پول دارن وقت هم دارن اما... مادر ندارن! به سلامتی همه مادرای دنیا
❤❤❤
مادر پیر شده و آشپزخانه از تنها شدن نگران است … یقه پیراهن پدر هراسان به آخرین دکمههای بسته شده با دست او خیره شدهاند … فرشته مو سفید خانهمان کوله بارش را بسته … امروز برایم خاطره اولین روز مدرسهام را گفت که وقتی وارد کلاس شدم و او میرفت گریه میکردم … خواستم بگویم آخر مهربان آن روز زجه هایم برای چهار ساعت ندیدنت بود ولی یک عمر ندیدنت را چه کنم؟؟؟ اما نگفتم …
❤❤❤
پدرم/مادرم میخواهم با اشکهایم گلی بپرورم به رنگ خون دل و به قامت هزاران دریغ و آه و در روز تولدت بر مزارت گذارم … پدرم/مادرم در این روز آهم را بنگر و دریغم را شاهد باش، هنوز باور ندارم که تو رفتهای؛ هنوز دست احساس تو را حس میکنم چون تو زندهای …
❤❤❤
بزرگترین دروغ همه مامانها: دیگه دوستت ندارم!
❤❤❤
دندانم شکست برای سنگریزهای که در غذایم بود … دردم گرفت نه برای دندانم، برای کم شدن سوی چشم مادرم!
❤❤❤
مادری ناراحت کنار پسرش نشسته بود، پسر به مادرش گفت: تو دومین زن زیبایی هستی که تو عمرم دیدم! مادر پرسید: پس اولی کیست؟ پسر جواب داد: خود تو وقتی که لبخند میزنی!
❤❤❤
متن زیبا برای پدر و مادر برای استوری
در رفاقت تنها مادرم برنده شد چون شیری که به من داد پس نگرفت!
❤❤❤
یک گوشه ازقلبم هست که همیشه فقط برای بابام میمونه، همون جایی که خاطرات کودکیام هنوز زندهاند حتی وقتی بزرگ میشم …
❤❤❤
ﭘﺪﺭ ﻳﻌﻨﻲ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﻧﻴﻮﻣﺪﻩ ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻛﻪ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﻣﻴﺸﻲ ﻣﻴﺒﻨﻲ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻬﺖ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﻴﺰﻧﻪ …
❤❤❤
کودک که بودم وقتی زمین میخوردم مادرم مرا میبوسید و تمام دردهایم از یادم میرفت … دیروز زمین خوردم ولی دردم نیامد اما به جایش تمام بوسههای مادرم یادم آمد!
❤❤❤
متن زیبا برای پدر و مادر کوتاه
ﺍﺯ ﻣﺮﮒ میترسم ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﮑﻬﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ …
❤❤❤
“ببخشید بابا، نتونستم” این جمله را پدر گفت و پیر شد …
❤❤❤
مادرجان روسریات را بردار تا ببینم بر شبِ موهایت چند زمستان برف نشسته است تا من به بهار رسیدهام …
❤❤❤
مادرم پیامبری بود با زنبیلی پر از معجزه! یادم نمیرود در اولین سوزِ زمستانی، النگویش را به بخاری تبدیل کرد …
❤❤❤
بزرگترین درد دنیا اینه که ببینی اونی که تا دیروز درداتو میکشیده داره درد میکشه! اون یه نفر مادره …
❤❤❤
متن و جملات زیبا برای پدر و مادر
غفلت کردهای مادر پشت این قلب عاشق، فرزندت آرام آرام جان میسپارد و تو فراموش کردنت را به او نیاموخته بودی!
❤❤❤
مادرم قدمهایت را بر روی چشمانم بگذار تا چشمانم بهشت را نظاره کنند …
❤❤❤
بدهکار مهربونی قلب یه زنم که از بچگی صدام کرده پسرم! تا وقتی کسی در کنارت هست، خوب نگاهش کن گاهی آدمها آنقدر سریع میروند که حسرت یک نگاه سرسری را هم به دلت میگذارند! تا هستیم قدر همدیگه رو بدونیم 👌 بابایی دخترت دیگه نمی خنده … باران که ببارد میروم و در باغچهی انگشتانم نبودنت را میکارم خیلی وقت است توی گلدان چشمهایم ندیدنت ریشه دوانده میخواهم نبودنت را پیوند بزنم به ندیدنت عجب درخت تنومندی خواهد شد! میوههایش را اما فقط تو گاز بزن… طعم شکستنم را تو دوستتر میداشتی. دست بر شانهی خاطرات قدیمی میگذارم! نگاهی به ساعت، و آهی از حسرت تو نیستی، و این تمام درد من است … خیلی وقتام آدم دلش واسه اون چیزایی تنگ میشه که مجبوره وانمود کنه همون چیزا واسش اصلاً مهم نیست!
❤❤❤