متن و پیامک مذهبی
متن و شعر وفات حضرت زینب برای استوری

در این مطلب از مجله اینترنتی مثبت 1، مجموعه ای از زیباترین متن ها در مورد وفات حضرت زینب برای استوری اینستاگرام وضعیت واتساپ برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که موردتوجه شما قرار گیرد.
کربلا دارالنعیم زینب است کعبه خود تحت حریم زینب است عمر زینب فخر مولا بود و بس او به زهرا المثنی بود و بس...
مقتلنوشتهاستکهامالمصائباست رحـــلتنکردهعمـهیما، اوشهــیدشد
متن کوتاه شهادت حضرت زینب
آه از نماز شب نشسته و قامت ناگهان خمیده! آه از موی سپید یک شبه!... آه از دل زینب!
زینب آخر این شبِ تاریک را سر میکند یاد از یاس و شقایق، یا صنوبر میکند این وداعِ آخر و جان دادنِ بانوی عشق عاقبت وصل حسینش را میّسر میکند
ز کربلا تا شام غم احرام بسته در حج خونینش سر از محمل شکسته در سینه زینب که مجنون حسین است دل نیست قلبش مشتی از خون حسین است
متن ادبی وفات حضرت زینب
در بلاغت چون علی در فصاحت چون حسن در شهامت چون حسین و در حیا چون مادر است از کمال علم و تقوی شد عقیله نام او همچو زهرا از همه زنهای عالم برتر است
زینب خدای عشق و جان عالمین است ذکر طپشهای دل زینب حسین است چون طینت او از ازل شد نینوایی روحش حسینی است و قلبش کربلایی
ای زینب (س) تو کوه صبر باشی و من نگاهم به بی صبرانی باشد که ادعای اسوه بودن دارند؟! تو فرمانبردار امام خویش باشی و من غافل از امام حاضر وحیّ خود باشم؟ یاریام کن! کمکم کن تا تو را الگوی زیستنم بدارم و بدانم یاریام کن تا چنان باشم که با امام خویش بودی
مکتب صبر را در این عالم غیر تو نیست مقتدا زینب ز آنکه آموختی هزاران درس در برِ دُختِ مصطفی، زینب
متن وفات حضرت زینب
اگر مقیاس کربلا نبود و اگر زینب (س) نبود چه بسیار مردان و زنانی که در نیمهی راه باز میماندند. صبر زینب یک شورش بر اساس حیاتی معقول است که همواره در بحرانیترین شرایط، بهترین جهت را برای تاریخ و زمانه ساخته و پرداخته کرده و عالمی را درس داده است. بانویی که وقتی بر عمرسعد خطابه میخواند, مصیبت را بزرگتر از فهم و عقل او میشمرد. زمانی که فقط خود اوست و خدا و کشتهی غرقه به خونش، دستان خود را به زیر آن پاره پاره تن میبرد و تمام وجودش غرق در محبت و معرفت به خداوند التماس میکند: «ربنا تقبل منا هذا القربان» این ایمان و باور است که زینب را به چنان صبوری فرامیخواند و صبوری او عین علم اوست.
چون قافلهی عشق رسیدند ز راه بر تربت شاه دین به صد ناله و آه زینب بسر قبر برادر میگفت لاحول ولا قوه الا باالله...
کربلا دارالنعیم زینب است کعبه خود تحت حریم زینب است عمر زینب فخر مولا بود و بس او به زهرا المثنی بود و بس...
زلف عفاف، رشته دامان زینب است آیات صبر، پایهی ایمان زینب است ایثار و پاکدامنی و عزم و اقتدار این چار، درسِ طفلِ دبستان زینب است
ای زینب (س)! به راستی سجاد علیه السلام از دریای بیکران علم و فهم تو چه امواجی را دیده و در سخنت چه چیزی را یافت که تو را «عالِمه غیر مُعلَّمه» خواند؟
عشق با زینب (س) تبانی کرده است رنگ گل را ارغوانی کرده است هست عشق دلبریت، عشق او صبر زانو می زند در پیش او
وفات حضرت زینب استوری
حضرت زینب (س) تنها بانوی بردبار و شکیبایی بودند که ظرفیت بالای بانوی مسلمان را نشان دادند که با تحمل و ایستادگی در برابر مشکلات توانست الگوی صبر و استقامت برای جهانیان شود.
کنج حیاط خانهی خود، بین بسترش بانو رسیده بود به ساعات آخرش خیره به گوشهای شده بود و یکی یکی رد میشدند خاطرهها از برابرش خورشیدوار … در تب گرمای شهر شام میسوخت آسمان ز نفسهای آخرش
زینب، یعنی زینت پدر و این نامی است که خداوند برای دختری انتخاب کرد، که با انجام رسالت خویش زینت بخش تاریخ شد و موجب افتخار و سرافرازی خاندان وحی و ولایت گشت. و این است که نام زینب در تاریخ کربلا که تاریخ جاودانگی اسلام و تشیع است، به خاطر فداکاریهایش، زیبا، درخشان و جاودانی است.
نه تنها زینب از دین یاوری کرد به همت کاروان را رهبری کرد به دوران اسارت با یتیمان نوازشها به مهر مادری کرد
پست وفات حضرت زینب
هنوز هیچ آشنا با عاشورایی، قدرت نیافته بزرگی شخصیت او را درک کند. زینب (س)، با تمام روح لطیفش، اوج هر سختی را چشیده، اما زیبا و پرمنطق در کوفه سخن میراند، چنانکه قلبها را بیدار میکند و کم است مسلمانی در شامات که اسلامش را مدیون روشنگری او نباشد…..
ز آتش محنت و غم سوزد و ریزد به نشیب وه اگر یاد کند رنج و ملال زینب یک زن و این همه اندوه و غم و درد و الم آب گردد جگر سنگ به حال زینب
حال و هوای کربلا در حال من پیدا بود هر کس حسینی میشود با نام من شیدا شود من زینبم دخت علی آئینه زهرا منم پیغمبر پیغمبران مجموعهی غمها منم...
زینب یگانه است خدا هم به فاطمه تا زینب است دختر دیگر نمیدهد زینب همان کسی است که در را عفتش عباس میدهد نخ معجر نمیدهد...
زینب کبری (س) به دنیا آمده بود تا صبر و شکیبایی را از حضور خویش شرمسار کند.
پروفایل وفات حضرت زینب
من از حرم تا قتلگاه سعی و صفایی کردهام بعد از حسین در کربلا بالله خدایی کردهام آنچه مرا بی صبر کرد بزم شراب شام بود آنجا که باشد مقتلم کنج خراب شام بود...
تمام زمین و زمان بر کربلا میگریند و تمام کربلا بر زینب (س)
صبر را معنا و مفهومی به نام زینب است احترام عشق هم از احترام زینب است داوری بنگر که در بیدادگاه شهر شام با حسین همدست گشتن اتهام زینب است مشت را کرده گره با هیبت و احساس گفت این حسین فرمانده عالم، امام زینب است گرچه بین بانوان زهرا مقام اول است بعد زهرا رتبهی برتر مقام زینب است...
صبر را معنا و مفهومی به نام زینب است / احترام عشق هم از احترام زینب است داوری بنگر که در بیدادگاه شهر شام / با حسین همدست گشتن اتهام زینب است مشت را کرده گره با هیبت و احساس گفت / این حسین فرمانده عالم، امام زینب است گرچه بین بانوان زهرا مقام اول است / بعد زهرا رتبهی برتر مقام زینب است...
زینب آخر این شبِ تاریک را سر میکند / یاد از یاس و شقایق، یا صنوبر میکند این وداعِ آخر و جان دادنِ بانوی عشق / عاقبت وصل حسینش را میّسر میکند
ای زینب (س) تو کوه صبر باشی و من نگاهم به بی صبرانی باشد که ادعای اسوه بودن دارند؟! تو فرمانبردار امام خویش باشی و من غافل از امام حاضر و حیّ خود باشم؟ یاریام کن!
متن وفات حضرت زینب کوتاه
آه از نماز شب نشسته و قامت ناگهان خمیده! آه از موی سپید یک شبه!…آه از دل زینب!
کمکم کن تا تو را الگوی زیستنم بدارم و بدانم یاریام کن تا چنان باشم که با امام خویش بودی
برای تو مینویسم، ای زینب! ای که فریاد با تو آغاز شد و بیداد با تو رسوا! ای آزاد اسیر! ای قامت سبز اعتراض! ای نهال بارور ایثار! ای جاری زلال متانت! ای آیه صراحت و عفت! ای آذرخش خشم! ای مظهر لطافت و رحمت! چگونه میتوان تو را گفت، تو را نوشت. قلم در ابهامِ شناختت مانده است. انسان، در زیبایی کامل در تو متجلی است.
زینب خدای عشق و جان عالمین است ذکر طپش های دل زینب حسین است چون طینت او از ازل شد نینوایی روحش حسینی است و قلبش کربلایی
شعر برای وفات حضرت زینب کوتاه
زینب یگانه است خدا هم به فاطمه تا زینب است دختر دیگر نمیدهد زینب همان کسی است که در را عفتش عباس میدهد نخ معجر نمیدهد
آه، ایام المصائب، تمام داغها و سوگها، در حضور مصیبتهای تو رنگ میبازد و از یاد میروند.
عاشق همیشه قسمتش حیران شدن بود پاره گریبان بی سر و سامان شدن بود اول قرار ما دو تا قربان شدن بود رفتی و سهم من بلا گردان شدن بود
زن مگو مرد آفرین روزگار زن مگو بنت الجلال آخت الوقار زن مگو عرش خدا را قائمه یک محمد یک علی یک فاطمه
زینب آن بانوی علیاجاه و با تقواستی کاندر اوصاف و فضائل زهراستی عصمت پروردگار و قطب عصمت را مدار دخت ناموس الهی زینب کبراستی زن چنین باشد اگر ایکاش زن بودی تمام آنچه در عالم ز نسل آدم و حواستی
شعر در مورد وفات حضرت زینب کوتاه
طبع میخواهد که وصف زینب کبری کند لیک، قطره کی تواند صحبت از دریا کند؟ توسن طبعم در اینجا پای در گل مانده است مرغ بی پر چون سفر بر عرصه عنقا کند؟
زینب یگانه است خدا هم به فاطمه تا زینب است دختر دیگر نمیدهد زینب همان کسی است که در را عفتش عباس میدهد نخ معجر نمیدهد...
شعر برای شهادت حضرت زینب کوتاه
چون قافلهی عشق رسیدند زراه برتربت شاه دین بصد ناله و آه زینب بسر قبر برادر میگفت لاحول ولا قوه الا باالله...
تمام زمین و زمان بر کربلا میگریند و تمام کربلا بر زینب (سلام الله علیها)