متن و پیامک مذهبی
متن در مورد چای روضه و هیئت امام حسین

در این مطلب از مجله اینترنتی مثبت 1، مجموعه ای از زیباترین متن ها در مورد چای روضه و هیئت امام حسین برای شما آماده نموده ایم.
حسین جان! مُتعجّب نشو از من که چرا گیر توام شکر چایى تو حُکم نمک را دارد
🖤🖤🖤
دو سه تا حبه قند و چای حسین بعد روضه عجیب میچسبد
🖤🖤🖤
فدای همت مستی که چون رسید به پیری ز استکان شرابش نگاه کرد جهان را
🖤🖤🖤
متن کوتاه درباره چای روضه
مستم، ملامتم نکن ای محتسب که من چایی نبات روضهی ارباب خوردهام
🖤🖤🖤
دائم الخمرم خواندند زاهدان این دیار بس که بعد از روضهها با چای مستی کردهام
🖤🖤🖤
بهتر ز صد طبیب و مداوا و مرهم است یک جرعه چای روضهی هر هفتهات حسین (ع)!
🖤🖤🖤
متن در مورد چای روضه امام حسین
این عشق پر بهاست به عالم نمیدهم من طعم چای روضه به زمزم نمیدهم
🖤🖤🖤
دلتنگ چای روضه و بی میل زمزمم خیری اگر که هست از این روضه دیدهام
🖤🖤🖤
این چای روضهها که مرا زیر و رو کند عطرش ز دور کار هزاران سبو کند
🖤🖤🖤
سماوری که بزم حسین میجوشد بخار رحمت آن جرم خلق میپوشد حدیث زمزم و تسنیم و سلسبیل مگوی بگو حکایت مستی که چای مینوشد
🖤🖤🖤
وقتی که چای روضه مرا مست میکند کفران نعمت است به پیمانه لب زنم
🖤🖤🖤
عرق کهنهی شیراز مرا مست نکرد چایی روضهی ارباب زمین گیرم کرد
🖤🖤🖤
یک زمانی پیر مستی خورد چای روضهات توبه کرد و گفت: به به! می نمینوشم دگر
🖤🖤🖤
به یاد چایی شیرین کربلاییها لبم حلاوت "احلی من العسل" دارد
🖤🖤🖤
دکتر! زبی دوایی دردم نگو که من چای شفای روضهی ارباب میخورم
🖤🖤🖤
متن درباره چای روضه
در جوانی همه نوع باده و مینوشیدم راستش هیچ کدام چایی ارباب نشد
🖤🖤🖤
تمام درد بدون علاج دنیا را به چای روضهی آقا دوا کنید از نو
🖤🖤🖤
رقیق شد دل آلوده از گناهم باز کمی ز معجزهی چای هیأتش این است
🖤🖤🖤
چای روضه هات شرابه
چه حاجت است مرا بر شراب جنتها که چای روضهی ارباب مست مستم کرد
🖤🖤🖤
بی جهت دنبال برهان و کلام و منطقیم چای بعد روضه کافر را مسلمان میکند
🖤🖤🖤
شعر چای روضه امام حسین
چای بعد از روضه آب زندگیست خضر گویا اهل هیأت بوده است
🖤🖤🖤
سرچشمهی بقا همه در چای روضههاست پس بهر خضر چای بقا را بیاورید
🖤🖤🖤
دم کشیدند همه سبز دلان در هیأت چای سادات اگر سبز نباشد عجب است
🖤🖤🖤
متن زیبا درباره چای روضه
من ترک چایی کرده بودم سالیانی موکب به موکب اربعین چایی خورم کرد
🖤🖤🖤
حسین جان! در شهر تو هر چیز دهد مزهی باده انگور ... رطب ... یا که همین چایی ساده
🖤🖤🖤
سماوری که بزم حسین میجوشد بخار رحمت آن جرم خلق میپوشد حدیث زمزم و تسنیم و سلسبیل مگوی بگو حکایت مستی که چای مینوشد
🖤🖤🖤
چون میشوم خمار میناب میزنم از مستی شدید رگ خواب میزنم حافظ تو دم ز بادهی شیراز میزنی من دم ز چای روضهی ارباب میزنم
🖤🖤🖤
شعر چای روضه محرم
این نشستن را میان روضه دست کم نگیر یک نفس در روضهها خیلی اثر دارد رفیق هر چه شد خرج عزایش آسمانی میشود چای بعد از روضه هم طعمی دگر دارد رفیق
🖤🖤🖤
مادرم گفت برو روضه جلا میگیری چای آنجا بخوری جام بلا میگیری پدرم گفت اگر نوکر خوبی باشی عاقبت تذکره کرب و بلا میگیری
🖤🖤🖤
دارد سماور تکیه، جوش میکند با قل قلش برای تو چاووش میکند جانم فدای سینه زن تشنهات حسین وقتی که چای روضهی تو نوش میکند
🖤🖤🖤
متن زیبا در مورد چای روضه
اگر چه چشمِ تری زیر آن قدم داریم دوباره مثل دو چشمت هوای غم داریم نگاهِ فاطمه ما را رعیتت کرده هزار شکر که ما نسبتی به هم داریم
🖤🖤🖤
دوباره مادرتان چای روضه را دم کرد دوباره بین حسینیه و تو دم داریم
🖤🖤🖤
چای روضه شعر
خانهی پیرزن ته کوچه پشت یک تیر برق چوبی بود پشت فریادهای گل کوچک واقعاً روزهای خوبی بود پیرزن هر دوشنبه بعد از ظهر منتظر بود در زدنها را دم در می نشست و با لبخند جفت میکرد آمدنها را روضه خوان محله میآمد میرزا با دوچرخه آهسته مثل هر هفته باز خیلی دیر مثل هر هفته سینهاش خسته "ای شه تشنه لب سلام علیک" ای شه تشنه لب ... چه آوازی زیر و بمهای گوشه دشتی شعرهای وصال شیرازی مینشستیم گوشه مجلس با همان شور و اشتیاقی که... چقدر خوب یاد من مانده در و دیوار آن اتاقی که - یک طرف جملهء «خوش آمدهاید به عزای حسین» بر دیوار آن طرف عکس کعبه میگردد دور تا دور این اتاق انگار گوشه گوشه چه محشری برپاست توی این خانه چهل متری گوش کن! دم گرفته با گریه به سر و سینه می زند کتری عطر پر رنگ چایی روضه زیر و رو کرده خانه او را چقدر ناگهان هوس کردم طعم آن چای قند پهلو را تا که یک روز در حوالی مهر روی آن برگهای رنگارنگ با تمام وجود راهی کرد پسری را که برنگشت از جنگ هی دوشنبه دوشنبه رد شد و باز پستچی نامه از عزیز نداشت کاشکی آن دوشنبه آخر روضهء میرزا گریز نداشت پیرزن قطره قطره باران شد کمی از خاک کربلا در مشت السلام و علیک گفت و سپس روضهء قتلگاه او را کشت تاهمیشه نمیبرم از یاد روضه آن سپید گیسو را سالیانی است آرزو دارم کربلای نرفتهء او را با معرفتها ذکر مأخذ میکنند:)
🖤🖤🖤
مادرم گفت برو روضه جلا میگیری. چای آنجا بخوری جام بلا میگیری. پدرم گفت اگر نوکر خوبی باشی عاقبت تذکره کرب و بلا میگیری باز بغض کربلا کردیم......
🖤🖤🖤
متن در مورد چای هیئت
کعبهام روی تو باشد، قبلهام کرببلاست چایی روضه برایم آب زمزم بوده است آرزو دارم پس از مرگم بگویندم که من یاحسین ذکر لبم در آخرین دم بوده است
🖤🖤🖤
عاشقان کم کم به شور و التهاب افتادهاند بهر احیای محرم در شتاب افتادهاند مجمر و اسپند و بیرق را فراهم کردهاند فکر چای روضه و قند و گلاب افتادهاند
🖤🖤🖤
سماوری که به بزم حسین میجوشد بخار رحمت آن جرم و خلق میپوشد حدیث کوثر و تسنیم و سلسبیل مگو بگو حکایت مستی که چای مینوشد
🖤🖤🖤
شعر در مورد چای هیئت
ایـن چـای روضهها کـه مـرا زیر و رو کـند عطرش ز دور کــار هـــزاران سبـــو کند زاهد بیا که این می بی غش دو ساله است دردش تو را بسازد و حالت نکو کند ای محتسب به مستی ما خردهای مگیر کائن می که میرسد همه دفع عدو کند ساقی بریز چای و بگردان سبوی خویش چون مرهمی به سینه و بغض گلو کند گلها و غنچههاست درین محفل عزیز خوشبخت آن که غنچه نشکفته بو کند از قبله گشته نام خدا را بیاورد یکبار اگر به قبله نادیده رو کند یارم میان میکده دارد به دست خویش این چای روضهها که مرا زیر و رو کند
🖤🖤🖤
تا در ميان هيئت ما حروله كنند پس ساكنان عرش خدا را بياوريد سرچشمه بقا به خدا چای روضههاست پس بهر خضر چاي بقا را بياوريد
🖤🖤🖤
این تک بیت هم زیباست فکر کنم از شاعری به نام محسن بابایی باشد
پیر مستی می گذشت از روضه ، چایی خورد و گفت :
ای فدای هفت خط استکانت ” یا حسین”
سلام دم شما گررررررم خیلی عالی بود
این طرب در دلم از یاد چای روضهات، حسین
گر بنوشم چه کنی با دلم، حسین
چای بعد روضهات احلی منالعسل، حسین
جانم به قربان دمی که
استکان کمر باریک چاییات را به لبم میرسانی، حسین
حی و حیات و محیا میشوم، حسین