موفقیت

چگونه نخبه شویم؟ گام های طلایی برای نخبه شدن

نخبگی چیست؟

اول باید پیش درآمدی را در نظر آورد، با این شرح که واژه «نخبه» در قرن هفدهم برای توصیف کالاهایی با مرغوبیت خاص به کار می‌رفت و بعدها برای اشاره به گروه‌های اجتماعی برتر، کاربرد یافت اما در قرن نوزدهم «نخبه‌گرایی» به‌عنوان یک مکتب فکری در علم سیاست و جامعه‌شناسی سیاسی مطرح شد. امروزه نیز نخبه‌گرایی یکی از الگوهای رایج در جامعه‌شناسی سیاسی و از شاخصه‌های تأثیرگذار بر فرآیند تصمیم سازی و بر سیاست‌های راهبردی شمرده می‌شود.

تبلیغات

نخبه کیست؟

در پاسخ به اینکه نخبه کیست می‌توان ماده ۲ آیین‌نامه احراز نخبگی را یادآور شد که می‌گوید: «نخبه، به استناد ماده ۴ اساسنامه بنیاد به فرد برجسته و کارآمدی اطلاق می‌شود که اثرگذاری وی در تولید و گسترش علم و هنر و فناوری و فرهنگ‌سازی و مدیریت کشور محسوس باشد و هوش، خلاقیت، کارآفرینی و نبوغ فکری وی در راستای تولید و گسترش دانش و نوآوری موجب سرعت بخشیدن به رشد و توسعه علمی و اعتلای جامعه انسانی کشور شود»

البته فرد نخبه در هر حوزه‌ای خواه سیاسی، خواه اجتماعی، خواه فرهنگی باید بتواند، پدیده‌ها را در سطوح مختلف و حتی داخلی و بین‌المللی بررسی کند و آینده را از پیش ببیند و راهکارهای هوشمندانه برای مدیریت حوادث و پدیده‌ها در راستای ارتقا بخشیدن به زندگی بشر ارائه کند.

نخبه پروری چیست؟

نخبه پروری به معنای پرورش دادن ویژگی‌های پیش‌گفته و فراهم آوردن شرایط برای تعمیق و نهادینه شدن آن در افراد است.
این اصطلاح به معنی طبقه‌بندی جامعه بر اساس امتیازات موهوم نیست بلکه طبقه‌بندی بر اساس کلاس علم، اخلاق، ادب، توانایی و به عبارت روشن‌تر، دانستن، توانستن، خواستن، برخاستن و به ظهور رساندن فضایل انسانی است. فضایلی که البته هرکس می‌تواند بدان دست یابد و پس‌ازآن در جمع نخبگان به شمار آید.

موضوع دیگری که در این حوزه وجود دارد این است که وابستگی خانوادگی، ثروتمند بودن، داشتن پشتوانه‌های قوی، حتی اگر باعث شهرت فرد شود، نمی‌تواند از او یک نخبه بسازد، هرچند این ظرفیت‌ها می‌تواند تسهیل‌کننده تبدیل یک فرد عادی به یک فرد نخبه شود، اما نخبگان معمولاً کسانی هستند که از راه‌های دشوار می‌گذرند و موانع را از سر راه برمی‌دارند، مشکلات و سختی‌ها را رام اراده خویش می‌کنند تا به مقصد برسند و اصلاً رسیدن از جاده امن و راحت با امکانات کامل به مقصد که نیاز به نخبگی ندارد، بلکه نخبگی در راه‌یابی و راهنمایی و یافتن راه‌های تازه، کم‌هزینه و پرفایده به‌سوی مقصد و تلاش مثمر ثمر برای رسیدن به مقصد خود را نشان می‌دهد. پس می‌توان گفت نخبه از طبقه خاصی نیست هرچند درنهایت جزو یک طبقه خاص می‌شود.

تبلیغات

ویژگی‌های انسان‌های نخبه چیست؟

چگونه نخبه شویمافراد نخبه چه ویژگی هایی دارند؟

موفقیت ذاتی نیست، بلکه این افراد:

  • دقیق هستند؛ همه نخبگان یک ویژگی مشترک دارند و آن این است که «حد خود را دقیق می‌شناسند.»
  • هدفمند هستند.
  • فرصت یاب، از فرصت‌ها خوب استفاده می‌کنند.
  • خود و دیگران را خوب ارزیابی می‌کنند.
  • شجاع هستند و مدیریت خطرپذیری و تصمیم‌گیری دارند.
  • ماهیچه‌های اراده خود را قوی می‌کنند.
  • می‌دانند همیشه محدودیت وجود دارد ولی در جا نمی‌زنند.
  • بر آنچه انجام می‌دهند تمرکز دارند، ازنظر روان‌شناسی یادگیری: مهم‌ترین شرط در تمرکز حواس «داشتن علاقه به موضوع موردنظر است»
  • به‌جای توجه روی عادت‌های بد، روی مخالف آن و عادات خوب توجه می‌کنند.
  • جامعیت و نگاه جامع دارند. نبوغ، قدرت به‌کارگیری مهارت‌ها و تعادل و تناسب در ترکیب آن‌هاست.

چگونه نخبه شویم؟

تفکر به روش نوابغ

حتی اگر نابغه نباشید، می‌توانید از استراتژی‌های نابغه‌هایی مانند ارسطو و انیشتین استفاده کنید تا قدرت ذهن خلاق خود را برای داشتن آینده‌ای بهتر به کار بگیرید.

راهبردهای زیر شمارا تشویق به تفکر مؤثر دررسیدن به راه‌حل مشکلات می‌کنند. “این استراتژی به سبک‌های تفکر نوابغ و دانشمندان خلاق در علم، هنر و صنعت در طول تاریخ متداول است”.

۱- با دیدی متفاوت به مشکلات موجود در زمینهٔ‌های مختلف بنگرید.

دیدگاه‌های جدیدی بیابید که هیچ‌کس دیگر پیدا نکرده (یا رو نکرده است)

لئوناردو داوینچی معتقد بود که به دست آوردن دانش مربوط یک مسئله، با آموختن راه‌های مختلف بازسازی آن مسئله آغاز خواهد شد. او بر این عقیده بود که اول نگاه به مسئله جانب‌دارانه و تعصب‌آمیز بود. اغلب، مشکل خودش بازسازی می‌شود و به یک مشکل جدید تبدیل می‌شود.

تبلیغات

۲- تجسم کنید

وقتی‌که فکر انیشتین را به یک مسئله فکر می‌کرد، همیشه تدوین و فرموله کردن موضوع به روش‌های مختلف موجود و نیز استفاده از دیاگرام‌ها را ضروری می‌دانست. او راه‌حل‌ها را تجسم می‌کرد و اعتقاد داشت که کلمات و اعداد، نقش عمده‌ای در روند تفکر وی ندارند.

۳- تولید کنید

مشخصه متمایز نابغه بودن، بهره‌وری است.

توماس ادیسون ۱، ۰۹۳ حق انحصاری اختراع داشت. او بهره‌وری را با دادن ایده‌های مختلف به خود و همکارانش تضمین می‌کرد. یکی از اساتید دانشگاه کالیفرنیا در یک مطالعه روی ۲، ۰۳۶ دانشمندان در طول تاریخ، متوجه شد که موردتوجه‌ترین دانشمندان نه‌تنها کارهای بزرگی انجام داده‌اند، بلکه کارهای “بد” بزرگی نیز انجام داده‌اند! آن‌ها در راه رسیدن به‌مراتب بالا، از شکست یا رسیدن به نتایج نامطلوب هراس ندارند.

۴- ترکیبات جدید بسازید

ایده‌ها، تصاویر و افکار را به‌صورت‌های مختلف بارها و بارها ترکیب کنید، بدون توجه به این‌که چه قدر عجیب یا نامتداول باشند.
قوانین وراثت که اساس علم مدرن ژنتیک است، از ایده‌های راهب اتریشی، جورج مندل، گرفته‌شده است که ترکیب ریاضیات و زیست‌شناسی را برای ایجاد یک علم جدید به کار گرفت.

۵- بین چیزهای مختلف، حتی آن‌هایی که به هم بی‌ربط به نظر می‌رسند، ارتباط برقرار کنید.

داوینچی به‌زور رابطه‌ای بین صدای یک زنگ و سنگی که با آب برخورد می‌کند، برقرار کرد. این کار او را قادر ساخت تا بفهمد صوت به‌صورت امواج حرکت می‌کند. ساموئل مورس ایستگاه‌های رله برای سیگنال‌های تلگرافی را زمانی اختراع کرد که ایستگاه‌های رله برای اسب‌ها را مشاهده می‌کرد.

تبلیغات

۶- به تضادها بیندیشید.

نیلز بور فیزیکدان معتقد بود که اگر شما چیزهای متضاد را باهم نگه‌دارید، به افکار خود شک می‌کنید و ذهن شما به یک سطح جدید می‌رسید. توانایی او در تصور نور هم به‌عنوان یک‌ذره و هم موج، او را به اصل تکامل رساند. تعلیق اندیشه (منطق) ممکن است به ذهن شما ایجاد یک فرم جدید را اجازه دهد.

۷- به تشابه‌ها بیندیشید.

ارسطو استعاره را نشانه‌ای از نبوغ می‌دانست و اعتقاد داشت که فردی که قادر به درک شباهت‌هایی بین دو حوزه جدا از هم و اتصال آن‌ها به هم را داشته باشد، یک فرد بااستعداد و ویژه است.

مقدمه‌ای بر تندخوانی

پس از جنگ جهانی دوم تجربه به انسان آموخت که چشم و ذهن او این قابلیت را دارد که با تمرین به حدی بالاتر از ادراک برسد و با سرعت بیشتری ببیند و تشخیص دهد.

ماجرا ازاین‌قرار بود که در جنگ جهانی دوم متوجه شدند که بعضی از خلبانان اهداف موردنظر خود را به‌خوبی تشخیص نمی‌دهند، چراکه سرعت‌بالای هواپیما و پایین بودن سرعت تجزیه‌وتحلیل و ادراک ذهن و چشم خلبان این قابلیت را به آن‌ها نمی‌داد دستگاهی را طراحی کردند که کارش این بود، تصاویر را به خلبان نشان می‌داد و خلبان هم تصاویر را به‌خوبی می‌دید و بایستی تشخیص می‌داد که تصویر چیست؟ اوایل تصاویر را به‌صورت آرام و با سرعت کم نمایش می‌دادند، تصاویری مثل، کامیون، چادر، ساختمان و…؛ و رفته‌رفته با گذشتن هر مرتبه سرعت را افزایش دادند تا جایی که در اثر تمرین بر روی این کار همان خلبان توانستند با سرعت زیاد، تصاویر را تشخیص دهند و چیستی آن را درک کنند.

در همان زمان یک چشم‌پزشک فرانسوی به ذهنش خطور کرد که اگر این کار در مورد کلمات هم انجام شود ما با سرعت‌بالاتری کلمات را تشخیص می‌دهیم، یعنی کلمات را با سرعت بیشتری از مقابل چشم عبور دهند و یا چشم با سرعت بیشتری از روی کلمات عبور کند که با این عمل و تکرار آن چشم ما سرعت دید بالاتری خواهد داشت و ذهن هم در اثر تمرین ادراک بیشتری خواهد داشت و بدین شکل مبحث تندخوانی از هاروارد شروع و در سراسر دنیا بحث آموزش تندخوانی گسترش یافت.

تبلیغات

تندخوانی فواید بسیار زیادی دارد کسانی که تکنیک تندخوانی را می‌آموزند قابلیت‌های خواندنی خود را به‌طور چشم‌گیری افزایش می‌دهند، با سرعت بیشتری مطالعه می‌کنند و در زمان کمتر مطالب بیشتری را خوانده و فرامی‌گیرند، برای افرادی که دارای مشغله هستند و وقت کمی دارند آموزش تکنیک تندخوانی ارزش حیاتی دارد، در عصر اطلاعات، عصر رایانه، عصر اتم کسی موفق‌تر است که بیشتر بداند و موفق‌تر کسی است که راه میانبر دانستن را می‌داند، شما هر تخصصی که داشته باشید، در هر مقطعی که باشید، هر کاری که داشته باشید، لازم است نسبت به آن تخصص اطلاعات بیشتری داشته باشید.

حتماً دیده‌اید افرادی را که ازنظر مدرک و درجه تحصیلات برابرند اما ازنظر قابلیت و توانایی تخصصی خیلی باهم متفاوت‌اند. خیلی موفق‌تر می‌توانید باشید و قوی‌تر و کارآمدتر ظاهر شوید. روزانه صدها یا هزاران کتاب در ارتباط با رشته‌های مختلف چاپ می‌شوند و ما بااین‌همه گرفتاری نمی‌توانیم این‌همه کتاب را مطالعه نماییم؛ اما اگر روش‌هایی آموخته باشیم که بتوانیم سریع بخوانیم و بهتر درک کنیم، این کمک خیلی مؤثر و بزرگی به ما می‌کند که از حداقل زمان بیشترین و بهترین استفاده را ببریم و بر وسعت اطلاعات خود بیفزایم و پیشرفت داشته باشیم.

دلایل کند خوانی

چه رفتارهایی باعث کند خوانی می‌شود؟

چه رفتارهایی از تندخوانی جلوگیری می‌کند؟

تمام رفتارهای زیر عوامل بازدارنده تندخوانی و درنتیجه کند خواندن می‌شود.

تبلیغات

۱- کلمه خوانی:

از ابتدا به ما آموزش داده‌اند که کلمه به کلمه بخوانیم از زمانی که خواندن بوده به همین شکل بوده، از هزاران سال پیش تا امروز که در هزاره سوم میلادی به سر می‌بریم و ما هم امروز در قرن ۲۱ با همان روش سنتی هزار سال پیش مطالعه می‌کنیم.۷۰% پیشرفت‌ها مطابق با تحقیقات از مطالعه به دست می‌آید؛ و متأسفانه ایرانیان هیچ علاقه‌ای به مطالعه ندارند، ایرانیان باسواد تنها ۳ دقیقه در روز مطالعه می‌کنند آن‌هم روزنامه! برخی حتی اصلاً مطالعه نمی‌کنند! علت این بی‌انگیزگی این است که همیشه به ما گفته‌اند بخوانید و هیچ‌وقت نگفته‌اند چگونه بخوانید که سریع‌تر بخوانید و بهتر یاد بگیرید و برای مدت بیشتری آن اطلاعات را نگه‌دارید راحت‌تر یادآوری کنید و برای مدت بیشتری آن اطلاعات را نگه‌دارید و راحت‌تر یادآوری کنید.

کلمه خوانی هم سرعت مطالعه را کم می‌کند و هم میزان درک را پایین می‌آورد، اگر کلمه خوانی تبدیل به جمله خوانی یا عبارت خوانی شود نه‌تنها سرعت‌بالا می‌رود بلکه درک نیز بیشتر می‌شود.

این عقیده که خواندن کلمه کلمه درک را زیاد می‌کند دقیقاً عکس واقعیت است زیرا مغز با معنی کلمات کار دارد و کلمات نیز در جمله نمود دارند، همین‌الان که این مطلب را مطالعه می‌کنید مغز شما با کلمات کاری ندارد بلکه جملات را معنی می‌کند. اگر قرار باشد مغز روی تک‌تک کلمات فکر کند:

اولاً بعضی از کلمات را درک نمی‌کند زیرا در جمله معنی دارند.

دوما میزان درک پایین می‌آید.

تبلیغات

۲- خواندن با صدای بلند (بلند خوانی):

دومین علت کند خوانی، خواندن با صدا یا بلند خوانی است، کسی که با صدای بلند می‌خواند حتی اگر با نهایت سرعت هم بخواند نمی‌تواند ۳۰۰- ۴۰۰ کلمه در دقیقه بیشتر بخواند زیرا سیستم گفتاری ما برای افزایش سرعت محدودیت دارد اما اگر این بلند خواند به صامت خوانی یا چشم خوانی (با حرکت چشم) تبدیل شود هم سرعت‌بالا می‌رود و هم درک مطلب بیشتر می‌شود.

عده‌ای می‌گویند اگر ما ابتدا بلند بخوانیم بعد با گوش‌هایمان بشنویم بهتر یاد می‌گیریم اما این عقیده کاملاً اشتباه است. البته بلند خوانی در مرحله مرور که بعدها مراحل صحیح مطالعه به روش تندخوانی را آموزش می‌دهیم وجود دارد اما در مرحله خواندن باعث کندی سرعت و یادگیری می‌شود.

متأسفانه عده‌ای عادت به بلند خواندن دارند و این عادت غلطی است ما می‌خواهیم عادت صحیح صامت خوانی را جایگزین کنیم تا بهره‌وری مطالعه بالا برود برخی دیگر درون خوانی یا لب‌خوانی می‌کنند که این هم به‌شدت تمرکز را از بین می‌برد و سرعت مطالعه را کم می‌کند.

۳- درون خوانی (لب‌خوانی):

سومین علت کند خوانی درون خوانی یا لب‌خوانی است. این لب‌خوانی هم عادت غلطی است و باید به صامت خوانی یا چشم خوانی تبدیل شود چراکه باعث پایین آمدن درک مطلب و سرعت مطالعه می‌شود

۴- برگشت غیرارادی چشم به عقب:

چهارمین علت کند خوانی برگشت غیرارادی چشم به عقب است. خیلی وقت‌ها شما مشغول مطالعه مطلبی هستید اما گاهی اوقات چشم به‌صورت ناخودآگاه برمی‌گردد و چند کلمه عقب‌تر را نگاه می‌کند و این از اختیار و اراده شما خارج است و به‌صورت ناخودآگاه رخ می‌دهد. راه چاره این مشکل خط بردن زیر جملات با انگشت یا خط بر است البته این برای اوایل کار است بعدها زمانی که بر اثر تمرین در این زمینه مهارت یافتید دیگر نیازی به خط بر نیست بلکه همین عمل که الآن باعث تندخوانی شما می‌شود در آن زمان سبب کندخوانیتان می‌شود.

زمانی که سرعت خواندن بالا می‌رود خط بردن باعث جلوگیری از برگشت غیرارادی چشم به عقب می‌شود به ای طریق که خط بر یا انگشت زیر کلمه‌ای خواهد بود که در حال خواندن آن هستید و چشمان کلمات را دنبال می‌کند و به سمت جلو هدایت می‌شوید و از مشکل برگشت غیرارادی چشم به عقب جلوگیری می‌شود.

چطور میتوانیم نخبه شویم؟

۵- سرگردانی چشم بین خطوط:

پنجمین دلیل کند خوانی سرگردانی چشم بین خطوط است. گاهی اوقات پیش می‌آید که در حین مطالعه زمانی که مطلبی را می‌خوانید، خط موردنظر را گم می‌کنید و چشم بین خطوط سرگردان می‌شود، یا خط تکراری را می‌بینید و یا یک خط بالاتر یا یک خط پایین‌تر را نگاه می‌کنید و چشم بین خطوط سرگردان می‌شود یا خط تکراری را می‌بینید و یا یک خط بالاتر و پایین‌تر را می‌بینید برای رفع مشکل گم کردن خط نیز مانند مشکل برگشت غیرارادی چشم به عقب از حرکت انگشت یا خط بر استفاده می‌شود با این روش به‌جز افزایش یادگیری و سرعت تمرکزتان نیز افزایش می‌یابد.

۶- مکث طولانی چشم بر روی کلمات:

ششمین علت کند خوانی مکث طولانی چشم بر روی کلمات است. چشم به‌طور متوسط یک‌چهارم ثانیه روی هر کلمه مکث می‌کند یعنی در هر ثانیه ۴ کلمه و در هر دقیقه ۲۴۰ کلمه، درحالی‌که تجربه نشان داده اکثر افراد برای اولین بار که سرعت خواندنشان را اندازه‌گیری می‌کنند کمتر به ۲۴۰ کلمه می‌رسند. علت این امر همان موانعی است که گفته شد: کلمه خوانی – بلند خوانی – لب‌خوانی – برگشت غیرارادی چشم به عقب – سرگردانی چشم بین خطوط و مکث طولانی به همین دلایل سرعت معمولاً کمتر از ۲۴۰ کلمه است. این مکث را نمی‌توان از بین برد اما می‌توان زمان آن را کوتاه کرد حتی به‌جایی می‌رسید که در دقیقه ۶۰۰-۷۰۰ کلمه به بالا رسید.

این مشکل را نیز با استفاده از خط بر به‌راحتی می‌توان حل کرد. در ابتدا امکان دارد سرعتتان پایین باشد اما اندک‌اندک سرعتتان افزایش می‌یابد.

مکث طولانی‌مدت بر روی چشم بر روی کلمات علاوه بر کاهش سرعت مطالعه باعث خستگی چشم می‌شود و ادامه مطالعه را به خطر می‌اندازد. شما خیلی از اوقات تجربه کرده‌اید که خوابتان نمی‌آید اما با در دست گرفتن یک کتاب و مطالعه‌ای اندک خوابتان می‌گیرد مثل‌اینکه قرص خواب‌آور خورده‌اید یکی از دلایل این امر مکث طولانی روی کلمات و کند خوانی است.

۷- محدودیت حوزه دید:

هفتمین علت کند خوانی محدودیت حوزه دید است . (مانند جریان خلبانان که در مقدمه آموزش تندخوانی گفته شد) به این معنا که در حالت عادی وقتی به یک متن نگاه می‌کنید چند کلمه را می‌توانید ببینید و درک کنید اما اگر این محدوده وسیع‌تر باشد تعداد کلماتی که می‌توانید ببینید بیشتر است و نتیجه این افزایش حوزه دید، دیدن و درک کردن کلمات بیشتر و افزایش سرعت مطالعه خواهد بود. این تکنیک افزایش حوزه دید در مطالعه ارزش حیاتی دارد و یکی از ضروریات خواندن و بسیار تأثیرگذار است.

درزمینهٔ افزایش حوزه دید تمریناتی را انجام خواهیم داد تا حوزه دید را افزایش دهیم. در ابتدای کار کلماتی را کنار هم بافاصله کم بنویسد و به آن نگاه کنید بعد کم‌کم فاصله کلمات را افزایش بدهید تا به‌مرور و تکرار این تمرین حوزه دیدتان افزایش بیابد به این صورت که چشم به یک نقطه ثابت نگاه می‌کند و بدون اینکه حرکت کند کلمات سمت چپ و راست آن نقطه را می‌بینید. این افزایش حوزه دید برای خلبانان بسیار حیاتی است چراکه این خلبان زمانی که هدایت یک هواپیما را بر عهده می‌گیرد در یک لحظه باید ده‌ها عقربه را ببیند و کنترل کند اگر حوزه دید وسیع‌تری داشته باشد این کار را به‌راحتی انجام می‌دهد. ما هم می‌خواهیم در مطالعه همین کار را انجام دهیم و این تکنیک را استفاده و به‌کارگیریم تا نتیجه بهتری از مطالعات به دست بیاوریم. راه برطرف کردن محدودیت حوزه دید انجام تمرینات افزایش حوزه دید است که آن‌ها را مرحله‌به‌مرحله کار می‌کنیم.

همان‌طور که گفته شد کلمات را بافاصله معمولی نوشته و با نگاه کردن به یک نقطه سعی کنید بخوانید توجه داشته باشید هدف این است که با نگاه کردن به یک کلمه کلمات قبل و بعد آن را ببینید. اندک‌اندک با افزایش مهارتتان فاصله کلمات را زیاد کرده و به تمرین ادامه دهید در ابتدا امکان دارد چشمتان اذیت شود مثلاً درد بگیرد یا از آن‌ها اشک بیاید هیچ اشکالی ندارد امری است طبیعی. می‌توانید صبح‌ها که چشم استراحت کرده و خسته نیست این تمرینات را انجام دهید.

پس‌ازاین پس هرگاه خواستید کتاب، مجله، روزنامه و یا هر متن دیگری را مطالعه کنید با خط بر و صامت خوانی این کار را انجام دهید، برای خط بردن می‌توانید از انگشتان یا خط بر استفاده کنید اما بهتر است از انگشتانتان استفاده کنید زیرا آن‌ها همیشه با شماست.

در گذشته بچه‌هایی که تازه به مدرسه می‌رفتند با انگشتان خود متن را دنبال می‌کردند اما اولیا به آن‌ها می‌گفتند که این کار را نکنند و با چشم متن را دنبال کنند؛ اما متخصصین امروز متوجه شدند نه‌تنها کار کودکان اشتباه نبوده بلکه امری صحیح برای آغاز مطالعه تا زمان رسیدن به درجه بالای تندخوانی است. پس به‌جای اشتباه قبل به کودکان بگویید که انگشت را سریع‌تر حرکت دهند و هر بار سریع‌تر از قبل حرکت انگشتان را دنبال کنند.

تمرین برای تندخوانی

تمرین ۱:

در اینجا می‌خواهیم یک تمرین انجام دهیم تا هماهنگی بین چشم و حرکت دست ایجاد یا بیشتر شود، یک کتاب یا نوشته را آماده می‌کنید و در ابتدای کار و دفعات اولیه بدون درک و طبق روشی که گفته شد خط می‌برید، در ابتدا هدف ما درک کردن مطالب نیست بلکه فقط هماهنگی چشم و دست است به همین دلیل سعی کنید هیچ مطلبی را درک نکنید حتی توصیه می‌کنیم که کتاب را وارونه بگیرید تا مطالب قابل‌خواندن و درک کردن نباشد، البته این برای ابتدای کار است بعدها که مهارت بیشتری پیدا کردید در پی هدف اصلی از خواندن که درک کردن است خواهیم بود.

کتاب یا نوشته را بردارید و نرم و روان خط ببرید و با چشم حرکت انگشت را دنبال کنید، انگشت را زیر اولین کلمه از اولین خط یعنی گوشه سمت راست بالای صفحه قرار داده و نرم و روان خط بزدن را آغاز کنید، سعی کنید از ابتدا با انگشت این کار را انجام دهید فقط درصورتی‌که حساسیت داشتید یا اذیت شدید از خط بر استفاده کنید در غیر این صورت سعی کنید حتماً از انگشت دستتان استفاده کنید به مدت یک دقیقه سریع خط ببرید و فقط عبور کلمات را احساس کنید و وقتی به پایان صفحه رسیدید دوباره از ابتدا شروع کنید و هر بار سریع‌تر از دفعه قبل خط ببرید.

(فقط چشم‌ها حرکت کند و سر را حرکت ندهید و نرم و روان با یک دست کتاب و با دیگری خط ببرید)

خیلی سریع پرواز کلمات را ببینید، لازم نیست درک کنید و این‌که می‌گوییم درک نکنید سبب نشود که اصلاً دقت نکنید و به‌جای تمرین و آن نوشته به اطراف نگاه کنید و تنها چیزی که به آن توجه ندارید متن نوشته باشد.

(نه افراط کنید و نه تفریط)

این تمرین را به مقدار زیاد انجام دهید که هماهنگی لازم بین چشم و دست ایجاد شود، هدف ما از این تمرین ایجاد عبارت خوانی و جمله خوانی همچنین بیداری ضمیر ناخودآگاه مطالعه است و درست است که در این مرحله درکی وجود ندارد اما چشم عادت کرده و عبارت خوانی به‌صورت ملکه‌ای برای آن درمی‌آید.

تمرین ۲: ( تمرین برای عبارت خوانی )

یک کتاب یا نوشته که دارای خطوط کامل است انتخاب کنید، به‌طوری‌که خطوط آن کامل باشد و دارای نیم خط نباشد، این خطوط را به سه قسمت تقسیم کنید و با سه شماره آن خط را می‌خوانید، یعنی با شماره ۱ یک‌سوم ابتدای خط، با شماره ۲ یک‌سوم وسط خط و با شماره ۳ یک‌سوم انتهایی خط را می‌بینید و خط می‌برید، البته هنوز نوشته را وارونه بگیرید زیرا هنوز هدف درک نیست. بدون هیچ درکی این تمرین را ادامه دهید و با ریتم ۱، ۲، ۳ خط می‌برید تا به انتهای صفحه برسید برای ادامه می‌توانید به ابتدای صفحه بازگردید و دوباره از اول شروع کنید و یا ادامه مطلب را دنبال کنید.

تمرین را جدی بگیرید ، این درست است که قرار نیست درک کنید اما کاملاً جدی و مهم است.

برای رسیدن به هدف (یادگیری تندخوانی) باید تمام مراحل را مرحله‌به‌مرحله جلو بروید.

این تمرین را حداقل در ۵۰ صفحه انجام دهید و هر چه بیشتر انجام دهید مهارتتان افزایش می‌یابد؛ و فراموش نکنید از امروز تمام مطالب را چه با درک چه بی درک با خط بر و صامت مطالعه بفرمایید.

اصلاً نگران نباشید و فکر نکنید که هدف ما از تندخوانی این است که سریع بخوانیم و هیچ درک نکنیم! ولی اوایل کار باید این اصول را رعایت کرد و تمرینات را به‌صورت درست انجام داد تا نتیجه مطلوب حاصل شود، هدف ما دقیقاً این است که سریع بخوانیم و بالاترین درک را داشته باشیم و به هر میزان که سریع می‌خوانیم درک نیز بیشتر شود، اما نه به‌یک‌باره بلکه به‌مرورزمان و با انجام تمرین زیرا:

(تندخوانی یک مهارت است و مهارت جز با تمرین و تکرار بارور نمی‌شود)

شما هم برای این‌که تأثیر و فواید تمرین را ببینید قبل از انجام تمرین به مدت ۲-۳ دقیقه از یک کتاب را مطالعه بفرمایید و کتاب را بسته و ببینید چه مقدار از مطالب را به یاد می‌آورید و بار دیگر بعد از انجام تمرینات این آزمایش را در شرایط مساوی انجام دهید و نتیجه را مقایسه کنید. به‌این‌ترتیب با انجام این تمرین و تمرینات آینده پیشرفت کرده و سرعتتان بیشتر می‌شود و هرچه سرعت مطالعه بالا برود درک مطلب نیز افزایش می‌یابد؛ یعنی این ۲ رابطه مستقیم دارند.

کنکوری‌های عزیز که کمبود وقت دارند با انجام این تمرینات، با کمبود وقت که مواجه نمی‌شوند هیچ‌وقت اضافه هم می‌آورند، یکی از نکات مهم در سر خود جلسه کنکور زمان است، کسی که مهارت تندخوانی را فراگرفته بسیار سریع عمل می‌کند و یک نتیجه عالی کسب می‌کند و یا دانشجویان یا دانش آموزان عزیز، پزشکان، مهندسان، معلمان و یا هرکسی، هرکسی که نیز به مطالعه دارد (همه) وقتی این روش را بیاموزید نه‌تنها سریع مطالعه می‌کنید بلکه از مطالعه لذت می‌برید، یکی از مزایای تندخوانی همین افزایش علاقه و انگیزه به مطالعه کردن است.

تمرین ۳: (تمرین موسوم به تمرین یک)

پله بعدی در کسب مهارت تندخوانی انجام مرحله بعدی تمرینات تندخوانی است که یک پله از تمرین قبل بالاتر است. در تمرین قبل باید یک خط را با سه شماره خط می‌بریدید اما در این تمرین با یک شماره، خط را خط می‌برید به این صورت که اگر در تمرین قبل با یک شماره یک‌سوم خط را می‌دیدید این بار با یک شمار یک خط کامل را می‌بینید، با شماره دو، خط دوم را، با شماره سه، خط سوم را طی می‌کنید با هر شماره یک خط را طی می‌کنید و با چشم حرکت می‌کنید دست را دنبال می‌کنید، اوایل دچار مشکل می‌شوید مثلاً همین خط بردن شاید برایتان آسان نباشد و تمرکز نداشته باشید، اما هیچ اشکالی ندارد، کم‌کم عادت می‌کنید و یا بعضی‌ها اذیت می‌شوند یا هماهنگی لازم بین چشم و دست را وجود ندارد، اما به نرمی سعی کنید حرکت چشم و دست هماهنگ باشد و از ناهماهنگی نترسید با تمرین هماهنگی ایجاد می‌شود، اگر دست سریع است چشمتان را سرعت بخشید و اگر چشمتان سریع است حرکت دستتان را سرعت بخشید.

اجرای تمرین

یک کتاب را به‌صورت وارونه در دست بگیرید و با شماره یک خط کامل را خط ببرید، در این مرحله هم بدون درک خط می‌برید و به همین علت هم گفتیم که وارونه کتاب را بگیرید، چون در ابتدا تنها هدف سرعت بخشیدن به چشم است، چراکه اگر فعلاً قرار بر درک باشد چشم ناخودآگاه مکث می‌کند، با ریتم ۱، ۲، ۳، ۴ و… الی آخر یعنی با هر شماره یک خط را می‌برید وقتی به انتها رسیدید می‌توانید به ابتدای همان صفحه یا صفحه بعد بازگردید و هر بار باید سرعتتان بیشتر شود، در ابتدا هر خط در ۱-۲ ثانیه بریده می‌شود اما رفته‌رفته سرعت بیشتر می‌شود.

طرز صحیح نشستن را نیز رعایت کنید، یکی از اصول اولیه مطالعه صحیح و اصولی و یادگیری مؤثر، درست نشستن است.

این تمرین را به مقدار زیاد (حداقل در ۵۰ صفحه) اجرا کنید، به زمان زیادی هم نیاز ندارد چون اولاً شما سریع می‌خوانید دوما درکی درک هم نمی‌کنید، ۵۰ صفحه پر را به‌این‌ترتیب خط می‌برید و این تمرین را انجام می‌دهید و این اندازه تمرین تنها برای عادت شما به خط بریدن است.

سخن بزرگان درباره نبوغ

الکساندر هامیلتون نابغه عصر خود: مردم می‌گویند تو نابغه هستی من از نبوغ خود خبر ندارم فقط می‌دانم شخص زحمتکش هستم. من در سراسر عمرم لقمه‌ای بدون کار و زحمت نخورده‌ام.

ادیسون: اولین معلمش فکر می‌کرد که او فرد نفهم و خنگی است و او را کودن خطاب می‌کرد. پدرش می‌گفت: تو یک نادانِ ابله هستی و مدیر مدرسه می‌گفت: تو به‌جایی نمی‌رسی. درحالی‌که همین انسان ۲۱۰  اختراع انجام داد که یکی از آن‌ها چراغ تنگستنی بود. بارها اتفاق می‌افتاد که دو روز یا سه روز از آزمایشگاه بیرون نمی‌آمد و چه‌بسا غذا خوردن را فراموش می‌کرد و به چندپاره نان خشکیده اکتفا می‌نمود.

نیوتن: بزرگ‌ترین متفکر تاریخ بشر، پایین‌ترین فرد در سطح مدرسه بود و در نوجوانی بسیار معمولی بود. اما پس‌ازآن اتفاق بزرگ و بحث جاذبه، از او پرسیدند که نیوتن تو چرا به اینجا رسیدی؟ گفت: بر شانه غول‌ها ایستادم؛ یعنی با انسان‌های بزرگ و دانشمند نشست‌وبرخاست کردم.

چگوارا انقلابی معروف کوبا: شبی برای یکی از مسئولین مملکتی امر مهمی پیش می‌آید که مجبور می‌شود نیمه‌شب به درب خانه چگوارا رفته و از محافظینش درخواست ملاقات با چگوارا را نماید. محافظین او را به خانه وی راه دادند و در اتاق انتظار می‌نشیند، بعد از مدتی مشاهده می‌کند که چگوارا با حوله‌ای روی سرش (از حمام برگشته) و پیپ معروف کنار لبش و با چهره‌ای بشاش به اتاق آمده، مسئول مملکتی با تعجب می‌گوید مگر شما نخوابیده بودید، او می‌گوید من وقت برای خوابیدن ندارم (توجه فرمایید که یک شخصیت مارکسیستی چنین حرفی می‌زند درحالی‌که ما مسلمان‌ها ….)

انیشتین: از نه‌سالگی شروع به سخن گفتن کرد. مشکلات زیادی در اندیشیدن داشت. در دوران دبیرستان کارنامه بدی داشت و هیچ دانشگاهی هم آن را قبول نکرد و تا آخر هم دانشگاه نرفت. فقط به او اجازه دادند از آزمایشگاهِ دانشگاه استفاده کند. مطالب علمی را متوجه نمی‌شد، مسئولین مدرسه پیشنهاد رها کردن درس به او دادند. چیزی که از انیشتین مانده سه مقاله سی‌وشش صفحه‌ای است که با آن دنیا را دگرگون کرد.

ناپلئون: او در شبانه‌روز پنج ساعت می‌خوابید و بقیه ساعات را مشغول کار بود.

نیوتن: می‌گوید اگر من به‌جایی رسید ام بر اثر کار و کوشش است.

شهید مطهری: گاه می‌شد یک هفته از منزل بیرون نمی‌آمد و تمام‌وقت خود را بی‌وقفه می‌نوشت و تحقیق می‌کرد. می‌گفت که گاهی اوقات از فرط خستگی، دیگر گوشم نمی‌شنود و پاهایم تحمل وزن بدنم را نمی‌کند. استاد سبحانی می‌گوید: از ایشان سؤال شد که شما چقدر مطالعه و تحقیق می‌کنید، استاد در پاسخ گفته بود در حد مرگ.

وقتی شیر هرروز صبح از خواب بیدار می‌شود؛ به خود می‌گوید: فردا باید آن‌قدر تند بدوم که از تندترین آهوها تندتر باشم. چون اگر از کندترین آن‌ها هم تندتر نباشم؛ آن را هم نمی‌توانم شکار کنم.
و آهو می‌گوید: باید فردا آن‌قدر تند بدوم که از تندترین شیرها تندتر باشم. مهم نیست که غزال باشید یا شیر؛ هنگامی‌که خورشید دمید باید بهتر دوید. چون در طول روز تا غروب، یک بار ما نقش شیر را داریم و یک بار نقش آهو؛ بدان معنا که یک بار باید شکار کنیم و یک بار می‌خواهند که شکارمان کنند آنچه از این گفته برمی‌آید، بحث شکار نیست؛ بلکه بحث استفاده از فرصت‌ها است. یک بار می‌خواهند فرصت‌هایی را از ما بگیرند و یک بار می‌خواهیم فرصت‌هایی را خلق کنیم. اگر آدمی خود را توانمند ببیند می‌تواند توانمند ظاهر شود.

مائو می‌گوید: شنا کردن در جهت آب، از عهده ماهی مرده هم برمی‌آید؛ مهم این است که ما عکس جهت آب بتوانیم حرکت کنیم.

4/5 - (35 امتیاز)

منبع
ma-delvapasimisfahanplusگردآوری، ویرایش و بازنگری، تحریریه مثبت 1

نوشته های مشابه

‫6 دیدگاه ها

  1. با سلام
    ممنون از مطالب مفیدتون
    تمرین های تند خوانی همین هایی بود که گفتید؟؟ ادامه نداشت؟

  2. اون داستان که در مورد چه گوارا بود اصلا درست نیست ، جنگ شکر در کوبا از جناب سارتر را مطالعه بفرمایید
    آلبرت انیشتین دکتری فیزیک داشت از دانشگاه زوریخ و به شدت از آزمایشگاه و انجام آزمایش هم متنفر بودند و اتفاقا ایشون جزو بهترین دانشجو ها و دانش آموز ها بودند فقط در بعض از دروس غیر از فیزیک و ریاضیات ضعیف بودند

    1. ممنون از اطلاع رسانی شما
      این موارد بررسی میشوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا