انشا در مورد قدم زدن در جنگل با مقدمه و نتیجه

در این مطلب از مجله اینترنتی مثبت 1، انشا در مورد قدم زدن در جنگل با مقدمه، بدنه و نتیجه گیری برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که موردتوجه شما قرار گیرد.

⭐انشا اول در مورد قدم زدن در جنگل⭐

مقدمه:
امروز یک روز آفتابی و زیبا بود. من تصمیم گرفتم که برای یک پیاده روی در جنگل بروم. من کفش های پیاده روی خود را پوشیدم و راه افتادم.

بدنه:
وقتی وارد جنگل شدم، حسی از آرامش و سکوت به من دست داد. صدای پرندگان از درختان بلند به گوش می رسید. نور خورشید از میان برگ های سبز می درخشید. من احساس می کردم که در یک دنیای دیگر هستم.

من در امتداد یک مسیر پیاده روی کردم. درختان بلند و تنومندی در دو طرف مسیر قرار داشتند. گل های رنگارنگ در کنار مسیر رشد می کردند. من عطر گل ها را استشمام کردم و احساس خوشبختی کردم.

ناگهان، یک حیوان کوچک در کنار مسیر ظاهر شد. من تعجب کردم و به آن نگاه کردم. حیوان کوچک یک خرگوش بود. خرگوش به من نگاه کرد و لبخند زد. سپس، خرگوش به سرعت از بین درختان ناپدید شد.

من به راه رفتن ادامه دادم. من از دیدن زیبایی های جنگل لذت می بردم. من احساس می کردم که در حال شارژ شدن هستم.

بعد از مدتی، من به یک رودخانه رسیدم. رودخانه آرام و زلال بود. من کنار رودخانه نشستم و به آب نگاه کردم. من احساس آرامش و سکون می کردم.

من مدتی کنار رودخانه نشستم و سپس به راه افتادم. من خسته شده بودم، اما احساس خوبی داشتم. من از پیاده روی در جنگل لذت برده بودم.

وقتی به خانه رسیدم، احساس پر انرژی و شاداب داشتم. من این روز را هرگز فراموش نمی کنم.

نتیجه:
قدم زدن در جنگل فواید زیادی برای سلامتی دارد. این فعالیت می تواند به کاهش استرس، بهبود خلق و خو، افزایش تمرکز و تقویت سیستم ایمنی بدن کمک کند. همچنین، قدم زدن در جنگل می تواند به شما کمک کند تا با طبیعت ارتباط برقرار کنید و از زیبایی های آن لذت ببرید.

اگر به دنبال یک فعالیت سالم و لذت بخش هستید، قدم زدن در جنگل را امتحان کنید.

⭐انشا دوم در مورد قدم زدن در جنگل⭐

مقدمه

یک روز زیبا و آفتابی، تصمیم گرفتم به جنگل بروم. جنگل جایی است پر از درختان بلند، گل‌های رنگارنگ و پرنده‌های زیبا. من همیشه دوست دارم در جنگل قدم بزنم، چون طبیعت خیلی جالب و شادی‌بخش است.

بدنه

وقتی وارد جنگل شدم، بوی خوش چوب و گیاهان به مشامم رسید. درختان بزرگ و سبز مانند دیوارهای بلندی دورم را گرفته بودند. صدای پرنده‌ها را می‌شنیدم که در بالای درختان آواز می‌خواندند. یک پرنده کوچک و رنگارنگ، روی یکی از شاخه‌ها نشسته بود و با صدای قشنگش می‌خواند.

در حین قدم زدن، به زمین نگاه کردم و دیدم که گل‌های زرد و آبی و قرمز از میان چمن‌ها بیرون آمده‌اند. بعضی از گل‌ها به قدری زیبا بودند که دلم می‌خواست آن‌ها را بچینم، اما یادم آمد که باید به طبیعت احترام بگذارم و فقط از دیدن آن‌ها لذت ببرم.

همچنین، وقتی کمی جلوتر رفتم، یک جویبار آب را دیدم که با صدای آرامش‌بخش به آرامی در حال حرکت بود. صدای آب مانند موسیقی لطیفی بود که به من حس آرامش می‌داد. من نشستم و پاهایم را در آب گذاشتم، حس خنکی و تازگی خیلی خوب بود.

نتیجه

بعد از چند ساعت قدم زدن در جنگل، احساس خوشحالی و آرامش می‌کردم. جنگل به من یاد داد که چقدر طبیعت زیبا و ارزشمند است. من فهمیدم که قدم زدن در جنگل نه تنها برای بدنم خوب است، بلکه روحیه‌ام را هم شاد می‌کند. امیدوارم همیشه بتوانم به جنگل بروم و از زیبایی‌های آن لذت ببرم.