انشا در مورد کاش معلمم می دانست با مقدمه و نتیجه
در این مطلب از مجله اینترنتی مثبت 1، انشا در مورد کاش معلمم می دانست با مقدمه، بدنه و نتیجه گیری برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که موردتوجه شما قرار گیرد.
⭐انشا اول در مورد کاش معلمم می دانست⭐
مقدمه
معلمها همیشه برای ما خیلی مهم هستند. آنها به ما درس میدهند و یاد میدهند چطور خوب فکر کنیم. اما بعضی وقتها، اگر آنها بیشتر ما را بشناسند، میتوانند بهتر به ما کمک کنند. کاش معلمم میدانست که من چه چیزهایی را دوست دارم و چه چیزهایی برایم سخت است.
بدنه
کاش معلمم میدانست که من عاشق ورزش هستم. وقتی در حیاط مدرسه بازی میکنم، خیلی خوشحال میشوم. اما وقتی که معلم در مورد درسها صحبت میکند، گاهی حوصلهام سر میرود. اگر او میدانست که من بیشتر به ورزش علاقه دارم، میتوانست درسی را به صورت بازی طراحی کند و ما هم یاد بگیریم و هم سرگرم شویم.
همچنین، کاش معلمم میدانست که من گاهی از جواب دادن به سوالات خجالت میکشم. شاید اگر او بیشتر به ما وقت میداد یا به ما کمک میکرد، بتوانیم بهتر درس بخوانیم و به سوالات او پاسخ دهیم. اگر او میدانست که هر کسی روش یادگیری خاصی دارد، میتوانست به همه ما کمک کند تا بهتر یاد بگیریم.
نتیجه
در نهایت، کاش معلمم میدانست که ما هم احساسات و خواستههایی داریم. اگر معلمها ما را بهتر بشناسند و به علاقهها و نیازهای ما توجه کنند، میتوانند به ما کمک کنند تا در یادگیری موفقتر باشیم و بیشتر از مدرسه لذت ببریم. ما همه دوست داریم که یاد بگیریم و خوشحال باشیم!
⭐انشا دوم در مورد کاش معلمم می دانست⭐
مقدمه
معلمها مثل ستارههای آسمان هستند که به ما راه را نشان میدهند. آنها با تلاش و زحمت، ما را به یادگیری تشویق میکنند. اما بعضی وقتها فکر میکنم کاش معلمم میدانست که چطور میتوانند به من بیشتر کمک کنند و من را بهتر بشناسند.
بدنه
کاش معلمم میدانست که من در خانه یک حیوان خانگی دارم که اسمش “مینا” است. من هر روز بعد از مدرسه با مینا بازی میکنم و این کار به من آرامش میدهد. اگر معلمم میدانست که این فعالیت چقدر برای من مهم است، میتوانست درباره حیوانات و چگونگی مراقبت از آنها درس بدهد. اینطور میشد که هم ما یاد میگرفتیم و هم من میتوانستم از مینا حرف بزنم.
همچنین، کاش معلمم میدانست که من در نوشتن داستان خیلی خوبم. وقتی داستان مینویسم، احساس میکنم که به یک دنیای جدید سفر کردهام. اگر او میتوانست به من فرصت بیشتری بدهد تا داستانهایم را در کلاس بخوانم، میتوانستم نهتنها خودم را بیان کنم، بلکه به دیگران هم الهام ببخشم.
نتیجه
در پایان، اگر معلمم بیشتر درباره من و دوستانم بداند، میتواند به ما کمک کند تا بهتر یاد بگیریم و خودمان را بیشتر بشناسیم. ما همه دوست داریم که در کلاس احساس راحتی کنیم و یادگیری برایمان یک سفر هیجانانگیز باشد. کاش معلمم میدانست که ما هم باید در این سفر همراه هم باشیم و از یکدیگر یاد بگیریم!
⭐انشا سوم در مورد کاش معلمم می دانست⭐
مقدمه:
کاش معلمم می دانست که من در خانه چقدر با مشکلات تحصیلی دست و پنجه نرم می کنم. کاش می دانست که پدر و مادرم آنقدر مشغول کار هستند که نمی توانند به من کمک کنند. کاش می دانست که من چقدر دوست دارم درس بخوانم و پیشرفت کنم، اما گاهی اوقات ناامید می شوم.
بدنه:
کاش معلمم می دانست که من در مدرسه چقدر تنها هستم. کاش می دانست که من دوست ندارم با بچه های دیگر بازی کنم. کاش می دانست که من دوست دارم بیشتر وقتم را با کتاب و نوشتن سپری کنم.
کاش معلمم می دانست که من چه آرزوهایی در سر دارم. کاش می دانست که من می خواهم یک پزشک یا یک دانشمند شوم. کاش می دانست که من می خواهم به مردم کمک کنم.
کاش معلمم می دانست که من چقدر قدردان زحمات او هستم. کاش می دانست که او برای من یک الگوی واقعی است.
من می دانم که معلمم نمی تواند همه چیز را در مورد من بداند. اما من دوست دارم که او بیشتر از من بداند. من دوست دارم که او بداند که من یک انسان هستم با احساسات و آرزوهای خودم.
من مطمئنم که اگر معلمم بیشتر از من بداند، می تواند به من کمک کند تا مشکلاتم را حل کنم. او می تواند به من کمک کند تا در مدرسه موفق شوم و به آرزوهایم برسم.
نتیجه:
کاش معلمم می دانست، این جمله ای است که من همیشه در ذهنم دارم. من امیدوارم که روزی بتوانم با معلمم در مورد همه چیز صحبت کنم. من می خواهم او را بیشتر از این که الان می شناسم، بشناسم. من می خواهم او را به عنوان یک دوست واقعی بدانم.