همه چیز درمورد مدیتیشن
برخی از تمرینهای مدیتیشن بر اساس تمرکز حواس است، که در آن کلمات مانترا تکرار میشود و انواع دیگر مدیتیشن ممکن است بر ارسال مهربانی به دنیا تاکید کند. اما علی رغم این تفاوتها، هدف تمام تمرینهای مدیتیشن یک چیز است: پاک کردن ذهن و آرامش دادن به شما. هدف تمام مدیتیشنها رهایی از شر افکار نیست – چنین چیزی اصلاً ممکن نیست، بلکه هدف، مشاهدهی این افکار بدون درگیر شدن با آنهاست. با اینکه مدیتیشن با دین در تضاد است و بوداییها آن را علت درد و رنج میدانند، فلسفهی بودایی هزاران سال است که آن را مورد استفاده قرار میدهد.
وقتی به خود می گویید: ” من روز بدی را پشت سر گذاشتم، من به درد هیچ کاری نمیخورم” این تفکر نیست که موجب رنج شما میشود بلکه اعتقاد و تعلق شما به آن فکر است که شما را آزار میدهد. هر کدام از ما ممکن است این تفکرات و احساسات منفی را در زندگی خود تجربه کرده باشیم و از آنجا که انسانیم نمیتوانیم آنها را حذف کنیم. اما مدیتیشن به ما کمک میکند بدون تعلق خاطر به این افکار و احساسات با آنها رو به رو شویم و با انجام حرکات مدیتیشن به آرامش بیشتری برسیم.
مدیتیشن چیست؟
واژه مراقبه (مدی تیشن) از ریشه لاتین و به معنای «التیام» است. مدیتیشن یا مراقبه به معنای تمرین برای رسیدن به حالتی است که در آن فرد با نادیده گرفتن محرکهای پیرامون، خودآگاهانه و به صورت ارادی، ذهن خویش را وا میدارد که سکوت کند و نتیجه این سکوت رسیدن به آرامش است. مدیتیشن انواع بسیار متنوعی دارد.
از انواع مدیتیشن برای رهایی از حالتهای پر از استرس و اضطراب که ناشی از زندگیهای شهری و ماشینی امروز است میتوان استفاده کرد. شرایط خاص و نوع زندگی امروزی، انسان را دچار روزمرگی کرده که باید برای رهایی از آن در جستجوی چارهای باشد. تکنیکهای مدیتیشن باعث خالی شدن ذهن از محتویات زندگی گذشته و یا آرزوهای آینده و سموم جسمی میشوند. با انجام تمرینات مدیتیشن میتوان به آرامش، سلامتی، موفقیت و طول عمر بیشتر رسید.
وقتی کلمهی مدیتیشن را میشنوید چه احساسی به شما دست میدهد؟ وحشت، سردرگمی یا استرس؟ شاید دوست داشته باشید مدیتیشن را امتحان کنید اما آنقدر سرتان شلوغ باشد که حتی نتوانید آن را شروع کنید؟ یا شاید هم فکر اینکه در تنها با تفکرات خود در یک اتاق چهار زانو بنشینید کمی رعب برانگیز باشد. رها از فکر موبایل یا مکالمههای روزمره، ذهن ما از نگرانیها، آرزوها و مسائل روزمرهی زندگی لبریز میشود. اما با تماشای آمد و شد این افکار میتوانیم بدن و ذهن خود را آرام کنیم و به آرامش دست یابیم. اما حقیقت این است که مدیتیشن، تنها یک شکل ندارد، بلکه به هر اندازه که فکرش را بکنید دارای تنوع است.
مزایای مدیتیشن
علاوه بر احساس آرامش، مدیتیشن مزایای دیگری نیز دارد که نتیجهی سالها مطالعه و تحقیق میباشد. سازمان بهداشت آمریکا چندین مزایای علمی مدیتیشن را اعلام کرده است. برخی از این مزایا شامل:
- کاهش فشار خون
- تقویت سیستم ایمنی بدن
- افزایش تمرکز
- بهبود پاسخ جسمی و روحی نسبت به استرس
- کاهش التهاب و درد
- کاهش نگرانی و افسردگی
- بهبود حافظه
با این توضیحات قطعاً میخواهید سراغ مدیتیشن بروید، درست است؟ اجازه دهید دریابیم بهترین شیوهی مدیتیشن برای شما چیست؟
انواع مدیتیشن
انواع مختلف مدیتیشن
بهترین تمرین مدیتیشن- مثل ورزش روزانه- همان تمرینی است که شما به انجام آن علاقه دارید. هیچ مدیتیشنی وجود ندارد که همهی تمرینها برای آن مناسب باشد. روشها و اشکال مختلفی از مدیتیشن وجود دارد که شما میتوانید آنها را دنبال کنید. این روشها ممکن است قدمت چند صد ساله داشته باشد یا روشهای جدیدی باشد که توسط رهبران روشنفکر متبحر به وجود آمده باشد. برخی از این تمرینها شامل مانترا هستند برخی دیگر ممکن است در حال قدم زدن در پارک انجام شوند، برخی دیگر هیچ یک از اینها را شامل نمیشوند بلکه شامل تنفس عمیق و آگاهانهی شما میشوند. بنابراین کدام روش مدیتیشن برای شما مناسبتر است؟ اجازه دهید آن را پیدا کنیم.
1- کاهش استرس بر پایهی حضور ذهن
دربارهی این نوع مدیتیشن: این نوع مدیتیشن که در سال 1979 توسط جان کابات زین معروف شد، در مورد دم و بازدم آگاهانه و بررسی کردن بدن میباشد. تنفس آگاهانه به معنی دم و بازدم و تمرکز بر تنفس است. بررسی بدن هم یک تکنیک است که برای تمرکز بر احساسات جسمی بدن به کار میرود. از پنجهی پاهای خود شروع کنید و سپس به نقاط دیگر پیش روی کنید، گاه گاهی بر قسمتهای خاصی از بدن تمرکز کنید. این افزایش هوشیاری موجب رهایی فشارهای قسمتهای مختلف بدن میشود.
این روش مدیتیشن در طول چند دههی اخیر مشهور شده و هم اکنون در بیش از 2000 بیمارستان و مراکز پزشکی سراسر دنیا به بیماران توصیه میشود. کابات زین حتی کارگاههای آموزشی را اداره میکند که در آن دانش آموختگانش، راه رفتن مدیتیشن را تمرین میکنند، آنها بر هر قدمی که برمی دارند تمرکز میکنند و به این عبارت قدیمی که “اگر راه میروی، فقط راه برو. اگر میخوری، فقط بخور.” (بر روی آن تمرکز کن) گوش میدهند. او معتقد است که هر فعالیتی میتواند با تمرکز حواس انجام شود و با انجام این کار شما میتوانید بیشتر با حرکات مدیتیشن در زندگی روزمره خود سازگار شوید.
وضعیت بدن: نشسته، دراز کشیده یا در حال راه رفتن
این تمرین را انجام دهید اگر: میخواهید هر دقیقه از زندگی خود را با تمرکز حواس زندگی کنید چه وقتی که میخواهید از زندگی خود لذت ببرید یا وقتی که میخواهید در پارک قدم بزنید.
2- مدیتیشن متعالی
دربارهی این نوع مدیتیشن: احتمالاً اسم این مدیتیشن برای شما آشناست، چرا که توسط پیروان مشهوری چون بیتلز معروف شد. اما قدمت آن به هزاران سال قبل باز میگردد که توسط ماهاریشی ماهش یوگی در سال 1950 به آمریکا آورده شد.
این مدیتیشن مستلزم نشستن شما به مدت دو روز و هر روز به مدت 20 دقیقه و استفاده از مانترا برای تمرکز در طول مدیتیشن است. در ابتدا، بیست دقیقه ممکن است زمان زیادی به نظر برسد، اما این مدت زمان برای این طراحی شده است که شما را به آرامش عمیقتری برساند که ماورای احساسات و استرسهای روزانهی شما باشد. اگر میخواهید در این کلاسها شرکت کنید، مربی شما ممکن است به شما یک مانترا بدهد و این شمایید که باید آن را در طول مدیتیشن خود تکرار کنید.
وضعیت بدن: در حالت نشسته
این تمرین را انجام دهید اگر: بی قرارید، استرس زیادی دارید، یا از نظر روحی خستهاید و میخواهید آرامش درونی بیشتری داشته باشید.
3- مدیتیشن محبت
دربارهی این نوع مدیتیشن: کشف محبت برای دیگران، یک مدیتیشن معروف در مذهب بودا میباشد، گرچه مدیتیشن محبت به هیچ مذهب و فلسفهای تعلق ندارد. این نوع مدیتیشن به متا مدیتیشن نیز معروف است. در ابتدا دو یا سه نفس عمیق با بازدمهای طولانی بکشید تا حرکت هوا را در قفسهی سینهی خود- چاکرای قلب- حس کنید. سپس این جملهها یا عبارات مشابه آن را به خودتان بگویید:
ممکن است خوشحال باشم. ممکن است حالم خوب باشد. ممکن است در امان باشم. ممکن است در صلح و صفا زندگی کنم.
پس از گفتن این جملات محبت آمیز به خود، این جملهها را در مورد یک دوست یا شخص دیگری که برایتان اهمیت دارد به کار ببرید.
ممکن است خوشحال باشی. ممکن است حالت خوب باشد. ممکن است در امان باشی. ممکن است در صلح و صفا زندگی کنی.
سپس این جملهها را خطاب به کل جهان بگویید و بخواهید همهی موجودات آن خوشحال، خوب، در امان و در صلح و صفا باشند. پس از آن هر احساس گرم و یکپارچهای را که به سراغتان میآید با آن ارتباط برقرار کنید.
وضعیت بدن: در حالت نشسته
این تمرین را انجام دهید اگر: میخواهید برای خود و دیگران محبت بیشتری کشف کنید.
4- ذاذان
دربارهی این نوع مدیتیشن: ذاذان، تمرین ذن بودیسم است و تمرکز آن بر رابطهی بین ذهن و تنفس است. کارآموزان باید توجه خود را به هر دم و بازدم معطوف کنند. گاهگاهی نفسهای خود را بشمارند تا تمرکز ذهنی بیشتری به دست آورند. با شمارهی 1 عمل دم و با شمارهی 2 عمل بازدم را انجام دهید. با شمارهی 3 دم بعدی و با شمارهی 4 بازدم بعدی را انجام دهید و به همین ترتیب تکرار کنید. سعی کنید تنها روی شمارش هر نفسی که میکشید تمرکز کنید و ذهن خود را تنها به این کار مشغول کنید. این مدیتیشن میتواند به صورت دسته جمعی گاهی اوقات نیز همراه با آواز انجام شود.
وضعیت بدن: در این نوع تمرین، بدن ممکن است در چندین حالت باشد
پاها را به صورت ضربدری روی هم قرار داده به طوری که هر پا روی ران مخالف قرار گیرد
یک پا روی ماهیچهی ساق پای مخالف قرار گیرد
روی زانو نشسته و پاها را زیر خود جمع کنید
روی یک صندلی که پشت آن صاف باشد بنشینید
این تمرین را انجام دهید اگر: میخواهید همراه با تنفسهای خود یک آرامش عمیق تجربه کنید
5- ویپاسانا
این لغت سانسکریت به معنی “دیدن شکل واقعی چیزهاست” و به “مدیتینش بینش یا نگرش” نیز معروف است. این مدیتیشن بخشی از سنت 2500 سالهی بودا است که برای کمک به سطوح عمیقتر هوشیاری به کار میرود.
در این مدیتیشن به شما آموزش داده میشود به افکار و تجربیاتی که برایتان به وجود میآید برچسب بزنید و به چیزهایی که نظرتان را جلب میکند توجه کنید. هرگاه یک برچسب را شناسایی کردید، تشویق میشوید که هوشیاری خود را به همان موضوع اولیه که تنفس است برگردانید. لحظه به لحظه روی دم و بازدم خود تمرکز کنید. هر زمان که یک احساس یا تفکر به سراغ شما میآید، توجه کنید که آیا این تفکر مربوط به پارس یک سگ، یک زانو درد یا یک تفکر و سپس بازگرداندن تمرکز به دم و بازدم است. این کار به شما اجازه میدهد که ناظر افکار خود باشید و آنها را به صورت عینی مشاهده کنید.
وضعیت بدن: چهار زانو روی تشک
این تمرین را انجام دهید اگر: میخواهید از شر افکار مزاحم نجات یابید و هوشیاری خود را افزایش دهید.
مدیتیشن از نظر اسلام
موضوع فوق امری اجتهادی است. البته منظور از اجتهاد در این زمینه فقط جنبه فقهی موضوع نیست. بلکه از آن دسته از موضوعاتی میباشد که ارتباط با جهانبینی، فلسفه، روانشناسی فردی و اجتماعی، عرفان و حتی سیاست دارد. بنا براین ممکن است یک فرد آشنا با معارف اسلامی به این سئوال بگونه ای پاسخ دهد و فردی دیگر پاسخی متفاوت یا حتی مخالف. با این وصف در اینجا اگر پاسخ دهنده به سئوال فوق، نظرات خود را بیان دارد به معنای آن نیست که نظر قطعی اسلام را بیان داشته بلکه نظر خود را در منظومه فکری خود که تصور میکند که در فضای تعالیم اسلامی میاندیشد، بیان خواهد داشت.
با عنایت به مقدمه فوق موارد زیر باید مورد توجه قرار گیرد:
1- در سوره زمر دو آیه پی در پی کاملاً مرتبط به هم یک تابلوی روشن و البته هیجان انگیز و بسیار راهگشا پیش روی هر کس که بخواهد بنده خداوند باشد، قرار میدهد و آن اینکه خداوند به بندگان خود بشارت داده که اقوال را میشنوند و بهترین آنها را متابعت میکنند و خداوند این نوع بندگان را هدایت یافته و صاحب خرد و لب میداند. وَ الَّذینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَی اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْری فَبَشِّرْ عِبادِ (زمر 17) الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ (زمر 18) بر این اساس باید سخن کسانی را که در هر زمینهای حرفی برای گفتن دارند از جمله در زمینه یوگا و مدیتیشن و وجود چاکراها خوب شنید و اگر حقیقتی در آنها یافت، از آن متابعت کرد.
چنانکه مسلمین در قرون اولیه با ترجمه کتاب ارسطو منطق را از یونان باستان گرفتند و البته آن را تنقیح هم کردند و هم اکنون منطق ارسطویی به عنوان درسهای طلبگی یکی از درسهای جدی حوزههای علمیه میباشد. فلسفه نیز چنین سرنوشتی داشته است. در برخی نحلههای عرفانی نیز بسیاری از مفاهیم عرفان هندی وارد جهان اسلام شده است. در زمینههای علوم دقیقه و تجربی نیز چنین بوده است. چنانکه امروزه بسیاری از دانشهایی که در غرب نطفه بسته و باور شده، وارد دروس دانشگاهی در کشورهای اسلامی شده و حتی برخی دانشمندان اسلامی احساس میکنند که لازم است دانشهایی مانند فلسفه، منطق ریاضی، علوم رایانهای، جامعه شناسی، اقتصاد و سیاست را در دانشگاههای غربی بیاموزند و گاه بر اساس یافتههای علمی جدید، درک وسیعتر و عمیقتری از آیات وحی و روایات مأثور از ائمه هدی یافتهاند.
2- موضوع ترجمه و بهره بردن از دستاوردهای ملل غیر مسلمان مورد منازعه عدهای از اخباریون قرار گرفته است. چنانکه کم نبودند کسانی که با اصل فلسفه مشکل داشتند، با عرفان سر ستیز و حتی در مقابل برخی دستاوردهای تکنولوژیکی مانند بلندگو، رادیو، تلویزیون، سینما و دوش حمام به دلیل آنکه در عالم کفر شکل گرفته، مخالف بودهاند. البته برخی مجتهدین نه با اصل نمونههای فوق که با توجه به ظرف زمانی و مکانی آن و توجه به برنامههای استعماری در مقابل برخی تکنولوژیها مقاومت کردهاند که ممکن است مقاومت آنها با توجه به ظرف زمانی مکانی آنها امری ارزشی محسوب شود و با قاعدهای فقهی بنام نفی سبیل توجیه داشته باشد.
با این حال کسانی هستند که ادعا میکنند نهضت ترجمه در جهان اسلام برای به حاشیه راندن آموزههای خاندان وحی بوده است و عدهای نیز مکتب تفکیک را بینان گذاردهاند که بحثی پردامنه است و به رغم آنکه ممکن است اصل موضوع آنها در خور تأمل باشد با این حال اکثریت علمای اسلامی تاثیرگذار در توسعه دانش بالاخص علمای چندساحتی مانند ابوعلی سینا، خواجه و ملاصدرا… روشهای اخباری را رها و شنیدن و متابعت احسن را انتخاب کردهاند.
3- جمله مشهور پیامبر اکرم (ص) که فرمود: علم را بیاموزد حتی اگر در چین باشد باید تابلوی رفتار مسلمین قرار گیرد و در امور اجتهادی در مواجه با پدیدههایی که مربوط به ملل دیگر است، دائماً مورد ملاحظه باشد. ضمن آنکه برخی لطایف هم از ائمه هدی مشاهده شده که گویی عامداً این رفتارها را بروز دادهاند تا پیروان آنها بدانند که در مواجهه با دانشهایی که در میان پیروان مذاهب دیگر وجود دارد، چگونه رفتار کنند.
به عنوان مثال بسیار شنیدهایم که وقتی امیر مومنان علی (ع) ضربت خوردند، در آن شرایط حساس یک طبیب مسیحی برای ایشان آوردند. حال آنکه هم امیر مومنان (ع) باب شهر علم بوده و هم دو فرزند معصوم ایشان امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) که آورنده آن طبیب بودهاند، خود اهل دانش بودهاند. گویی آوردن یک طبیب مسیحی بر بالین امام شیعیان و خلیفه مسلمین چندین پیام داشته که یکی از آن پیامها اینکه مسلمانان بدانند که دانش، تجربه و تخصص فقط نزد مسلمین نیست و اگر دانشی نزد غیر همدین هم باشد، باید از آن بهرهمند شد.
انرژی درمانی از نظر اسلام
4- برخی معارف داتاً معرفت عام هستند مانند منطق و ریاضی اما برخی دانشها زیربنای فلسفی و مکتبی نیز دارند. مثلاً بخشی از دانش اقتصاد که با زبان ریاضی و آمار قابل بیان میباشد، علم عام محسوب میشود اما کاپیتالیسم، کمونیسم، نئوکلاسیسم… هر کدام مکتب اقتصادی خاص خود هستند که زیربناهای آنها علمی نیست بلکه فلسفی و مرتبط با جهان بینی است. آنچه بداهت دارد که اینکه اسلام هم مشوق مسلمین به علم آموزی است حتی اگر در چین باشد و هم بشدت مسلمین را انذار میدهد که گرفتار جهان بینیهای غیر الهی و غیر توحیدی نشوند.
چنانکه همان دو آیهای که در بند اول مورد استناد قرار گرفت و (بشارت بر بندگان است که قول را میشنوند و از بهترین آنها مطابعت میکنند)، مقدمهای با این عبارت دارد: وَ الَّذینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَی اللَّهِ یعنی باید ابتدا از طاغوت و عبادت آن اجتناب کرد و بسوی خداوند انابه نمود، آنگاه بشارت بر بندگان باد که اقوال را میشنوند و بهترین را متابعت میکنند. بر این اساس آن بخشهایی از یوگا و مدیشن که روشهای علمی برای تسلط بر نفس میباشد، اولاً و بالذات نمیتواند مورد مخالفت اسلام محسوب شود اما بخشهایی از آن که عنایت به یک جهان بینی دارد، باید مورد مداقه قرار گیرد که آیا با جهانبینی اسلامی سازگار است یا نه.
5- سیاست از جمله اموری است که دامنه گستردهای دارد و هر روزه حیطههای جدیدی بر آن افزوده میشود و امروزه کمتر موضوعی در جهان، جاری است که به نحوی به سیاست ارتباط نداشته باشد. ضمن آنکه سیاست میتواند هم رحمانی باشد و هم شیطانی. در بررسی سیاستهای شیطانی نمیتوان ئتوری توطئه را به طور کل نادیده گرفت. چنانکه اسنادی دلالت میدهد در پشت تولید و توزیع مصرف مواد مخدر در میان برخی ملل، تشکیلات سیاسی و حتی اهل سیاست هم سنگر دارند. همچنانکه در شکلگیری گروههای تندروی مذهبی که به تروریسم رو میآورند مانند القاعده و طالبان به راحتی میتوان دست قدرتها را دید. در جمعآوری اطلاعات بوسیله اینترنت و امور ورزشی هم سازمانهای جاسوسی و مافیایی دیده میشود. لذا از وجه سیاسی نیز باید موضوعات لطیفی مانند یوگا و ترویج آن را بررسی نمود و البته مراقب بود که در این بررسی جانب اعتدال را فراموش نکرد و با یافتن چند نمونه حکم کلی صادر ننمود.
با این وصف به نظر میرسد که هم اکنون ترویج یوگا و مدیتیشن حتی در کشورهایی مانند آمریکا نیز بی ارتباط با سیاست نیست. منتها در کشورهایی که توسعة تکنیک مردم آنها را با جهان درون بیگانه کرده به منظوری و در کشورهایی که هنوز با تکنولوژی جدید فاصله زیادی دارند به منظوری دیگر چنین موضوعاتی ترویج میشود. ضمن آنکه قابلیتهایی که در این فنون نهفته است، برای عدهای چنان جاذبه دارد که ترویج آنها را نسبتاً آسان میکند و جاذبههای آنها برای افراد کم اطلاع از موضوعات عرفانی موجبی است که میتواند مبانی مکتبی آنها را نیز به همراه داشته باشد و اگر به بهانه یوگا و مدیتیشن، بتوان نسلی را با نوعی از ریاضیتهای صوفیافه ارضاءکننده از مبانی عرفان نظری دینی دور داشت، آنگاه آن دسته از اهل سیاست که با سیاست رحمانی فاصله دارند، به مقصود خود خواهند رسید.
6- دانش امروزی در باب شناخت بدن و عملکرد آن از وجهی بسیار رشد داشته است. اما نباید این شناخت موجب شود که تمام دستاورهای قبلی بشر را در زمینه شناخت رمز و رموز بدن نادیده گرفت. خوشبختانه پژوهشگران در قرن اخیر با تواضع بیشتر به دستاوردهای گذشتگان مینگرند و تلاش دارند بخشهای علمی را از بخشهای خرافی آن تفکیک کنند. چنانکه طب سوزنی چینی که مبتنی بر نوع دیگری از شناخت بدن توسط حکیمان چینی بوده، هم اکنون تبدیل به رشته دانشگاهی شده است.
7- چاکرای اصلی که در میان هندیان و کشورهای شرق دور مورد توجه حکیمان آن سرزمینها بوده و مکتب پزشکی و روانپرشکی خاصی را شکل میداده هم اکنون مراحل تنقیح شدن را طی میکند تا به صورت معرفت عام قابل آموزش شود. در آن صورت باید به عنوان یک تخصص به آن نگریست و همانگونه که جامعه مسلمانان با تخصصهای دیگر مواجه میشود با آن مواجه گردد و البته باید مراقب بود که به عوام زدگی دچار نشود که متاسفانه در برخی کشورها از جمله در ایران تا حدودی گرفتار عوام زدگی شده است.