روانشناسی

آموزش حرفه ای هیپنوتیزم دیگران مرحله به مرحله

گام اول در یادگیری هیپنوتیزم

کسی که دنبال فراگیری دگر هیپنوتیزم است نیاز به چند شرط لازم (نه کافی) دارد:

تبلیغات
  1. اعتماد به نفس خوبی داشته باشد.
  2. احساس جراتمندی را در خودش رشد دهد.
  3. تمرین و ممارست داشته باشد.
  4. از اثر گذاری خوبی روی دیگران برخوردار باشد.
  5. همیشه نسبت به خود و اطرافیان نگاه مثبت داشته باشد وسعی کند خودش و دیگران را همیشه دوست داشته باشد.
  6. از احساس شکست نترسد. چون شکست‌ها پله‌هایی برای ترقی هستند.

گام دوم در هیپنوتیزم

تلقین به عنوان قدم دوم و مؤلفه اصلی در هیپنوتیزم تأثیر چشمگیری دارد. ما باید سعی کنیم به اشخاصی که می‌خواهیم هیپنوتیزمشون کنیم تلقین کنیم ولی باید در تلقین کردن مواردی رادر نظر داشته باشیم:

  1. با اصول پنجگانه تلقین آشنایی کامل داشته باشیم و روش‌های استفاده ازآن را بخوبی بدانیم.
  2. تلقین رو باید با لحن شیوا انجام بدهیم.
  3. با توجه به خصوصیات سوژه باید تلقین را به‌صورت آمرانه و یا خواهشانه بگوییم.
  4. سنگین و سبک کردن صحبت در جاهایی که نیاز هست باید بوضوح از تلقین دادن ما مشخص باشد مثلاً در هنگام گفتن کلمه (سنگین) باید کلمه را طوری ادا کنیم شخص از لفظ صحبت ما نیز سنگینی رو حس کند و سبک نیز بر عکس آن.
  5. سعی نکینم که با تلقین‌های ممتد و بدون فاصله سوژه را خسته کنیم خیلی وقت‌ها مکث‌های بین تلقین تاثیرش بیشتر از خود تلقین است البته این مکث‌ها نباید بیش از 4 الی 6 ثانیه طول بکشد در این مکث‌ها شخص با تمرکز کامل به تلقین‌های شما گوش می‌کند.
  6. سعی کنیم که در تلقین کردن از شاخه ای به شاخه دیگر نپریم.

گام سوم در هیپنوتیزم

دوستان عزیز بعد از اینکه دو گام از آماده شدن برای یادگیری هیپنوتیزم را خواندید و احساس کردید مطالبی که در دو گام پیش خوانده‌اید را می‌توانید عملی کنید. حالا شما آمادگی دارید که با خواندن مطالب زیر و تمرینات لازم و مطالعات در این زمینه یک هیپنوتیزور ماهر شوید البته مطالعه تنها نمی‌تواند شمارا به هدفتان برساند اگر هر کسی می‌توانست فقط با خواندن چند کتاب و یا نوشته زیر هیپنوتیزور بشود آن موقع همه با خریدن یک جلد کتاب و خواندن آن هیپنوتیزور می‌شدند.

مراحل هیپنوتیزم

  1. ایجاد انگیزه
  2. آموزش مهارت تنفس و تن آرامی
  3. پاسخ به شبهات سوژه
  4. انجام تست‌های هیپنوتیزم

1. ایجاد انگیزه

قبل از اینکه هیپنوتیزم را شروع کنیم باید با سوژه رابطه حسنه ایجاد کنیم در این رابطه باید خوش اخلاق بود و به سوژه احترام گذاشت و سوژه را بدون قید و شرط پذیرفت و با گفتن عناوینی چون «من جادوگر نیستم و کار خارق العاده ای نمی‌کنم بلکه این شما هستید که با تراکم تمرکز فکر، خود را در یک مرحله ای از آرامش قرار خواهید داد که در آن به آن چیزی که مد نظرتان هست خواهیم رسید.»

در وجود سوژه ایجاد انگیزه می‌کنیم در اینجا در مورد گستره کار خوابواره به در ما نجو اطلاعات می‌دهیم در مورد اثرات درمانی آن صحبت می‌کنیم (اینجا لازم است که هیپنوتیزور مطالعه کافی در این زمینه داشته باشد) یاد آوری کنم که هر چه مقدمه چینی و ایجاد انگیزه ما درست و صحیح باشد ما نتیجه مطلوبی از کار خود خواهیم گرفت.

تبلیغات

کاربردی ترین نکات روان شناسی کادو دادنمراحل هیپنوتیزم دیگران

2. آموزش مهارت تنفس و تن آرامی

آرامشی که در بالا از آن صحبت کردیم با تنفس عمیق سوژه شروع می‌شود. به سوژه میگوییم که منظور ما از تنفس عمیق این است که شما هوا را از طریق بینی باید بگیرید و از طریق دهان پس دهید ولی قبل از پس دادن (همان بازدم) هوا را به مدت چند ثانیه در ریه‌هایتان حبس می‌کنید (حداکثر 5 ثانیه) خاطر نشان شوم که این تنفس‌ها بخاطر این است که سوژه در وضعیت آلفا قرار بگیرد و اکسیژن کافی به خون و بخصوص رگهای مغز برسد و این امر باعث می‌شود تا ما در کارمان موفق شویم و برای اینکه کارمان نتیجه خوبی داشته باشد این تنفس عمیق را، همراه با تن آرامی (ریلکسیشن) می‌کنیم؛ عنوان می‌کنیم وقتی نفس عمیق اول را می‌کشید احساس می‌کنید که نیرویی از کف پاهایتان وارد بدن شده و تا قوزک پا را شل و سنگین می‌کند طوری که احساس می‌کنید پاهایتان مثل سرب سنیگن شده و دوست دارند که در زمین فرو روند؛ در میان حبس بین دم و بازدم، باز این سنگینی زیاد و زیادتر می‌شود و در بازدم نیز سنگین و سنگین‌تر می‌شود نفس بعدی را می‌کشد که به سوژه میگوییم تا زانوهایت سنگین و سنگین‌تر می‌شوند این تکنیک (ریلکس پیشرونده ) را تا آنجا ادامه می‌دهیم که کل بدن شل و ریلکس شده و حالت لختی و کرختی به بدن دست بدهد.

یکی از دلایل مفید بودن این تکنیک بخاطر این است که کلیه عضلات بدن در یک حالت انبساطی ماهیچه‌ها قرار می‌گیرد که خون به راحتی در عضلات حرکت می‌کند و سمومی که در اثر فعالیت روزانه در عضلات جمع شده آن‌ها را دفع می‌کند. پس دوستان در نظر داشته باشند که هر موقع ما از تنفس و تنارامی صحبت کردیم منظورمان دقیقاً این نوع تنفس و تنارامی است البته تنارامی روش‌های مختلفی دارد یکی از روش‌های تنارامی از طریق انقباض و انبساط عضلات عملی می‌شد. و نیز یک نوع از ریلکس به نام ریلکس سریع هست که دکتر هیپولیت برنهایم پیشنهاد می‌کند که در قسمت تست از آن صحبت خواهد شد. البته در هر نوع از تنارامی تنفس می‌تواند باعث شود که شخص زودتر به تنارامی برسد.

3. پاسخ به شبهات سوژه

اکثر سوژه‌های ما قبل از اینکه وارد مسئله خوابواره شوند نوعی نگرانی در وجودشان هست که باید به این نگرانی‌ها جواب‌های منطقی بدهیم، سوالاتی که بیشتر درمانجویان و سوژه‌ها دارند از قرار زیر است:

الف – آیا من کنترل خود را از دست خواهم داد و هر سئوالی که شما از من بپرسید جواب خواهم داد؟

باید در جوابش بگوییم که «شما کنترل خود را خواهید داشت اگر ما سئوالی که کردیم دوست نداشته باشید جواب بدهید، می‌توانید بگویید که نمی‌خواهید جواب بدهید.» البته بنده در مورد اخلاق هیپنوتیزوری هم گفتم که نباید چشم چرانی روانی بکنیم باید به درمانجو بگوییم که «ما دنبال این نیستیم که شما چه سرو رازی دارید بلکه ما می‌خواهیم کمک کنیم تا مشکلی که دارید و مطرح کردید حل شود.» باید قبول‌کنیم که نقش هیپنوتیزور در عمل هیپنوتیزم کاتالیزور و معین هست و غیر از این نیست. این سوژه است که خودش را هیپنوتیزم می‌کند. ما فقط در این راه کمک می‌کنیم که شخص زودتر به آن مرحله برسد.

تبلیغات

ب – آیا درسته که میگویند شخصی که هیپنوتیزم شده شاید بیدار نشود؟

در جوابش باید گفت: «تا به حال این مسئله برای هیچ کسی اتفاق نیفتاده و حتی در زمان هیپنوتیزم شدن شما، هیپنوتیزور محل را ترک کرده باشد خوابواره شما تبدیل به یک خواب طبیعی شده و بعد از یک ربع تا نیم ساعت به طور معمولی از خواب بیدار می‌شوید» پاسخ به این افکار مزاحم سوژه ما را یاری خواهد کرد تا زودتر به اهداف درمانی خود برسیم.

ج – آیا درست است که میگویند فقط افرادی که ساده لوح و هالو هستند هیپنوتیزم می‌شوند؟

باید در جوابش بگوییم: «کار ما یک کار تراکم تمرکز ذهنی (توجه کنترل شده) است و اینگونه افراد و افراد کم هوش اصلاً به این کار جواب نخواهند داد، این علم ثابت کرده است افرادی که ازنظر ذهنی کم توان هستند و یا به قول شما هالو هستند به این روش درمانی پاسخ مثبت نمی‌توانند بدهند ولی برعکس افرادی که ازنظر هوشی توان بالایی دارند سریع می‌توانند به این روش درمانی یا خوابواره جواب مثبت دهند.» جواب ما به سوژه باعث خواهد شد که شخص با ما همکاری بکند. هیچ کس دوست ندارد خودش را کم هوش و هالو نشان دهد. برای همین از تمام قدرت خود برای تراکم تمرکز فکر استفاده خواهد کرد.

4. انجام تست‌های هیپنوتیزم

تست‌های هیپنوتیزم را بدون اینکه نامی از تست ببریم شروع می‌کنیم به سوژه یا درمانجو نمی‌گوییم که ما می‌خواهیم شمارا تست کنیم و ببینیم که شما می‌توانید هیپنوتیزم شوید یا نه. بلکه میگوییم برای شروع خوابواره نیاز داریم تا کمی تمرین تمرکز داشته باشیم اگر کلمه تست را خاطر نشان شویم و شخص به تست‌ها جواب ندهد هیپنوتیزم هم نخواهد شد.

تبلیغات

 تست‌هایی که ما در این زمینه داریم متنوع و زیاد است اینجا به ده مورد اشاره می‌کنیم:

  1. به پشت افتادن
  2. سنگین شدن دست
  3. احساس نبض بین انگشت سبابه و شست
  4. افتادن دست
  5. سفت شدن دست‌وپا
  6. در هم قفل شدن دست
  7. پرواز دست
  8. پاندول چورل
  9. چسبیدن پلک‌ها
  10. چسبیدن پا روی زمین

1- به پشت افتادن:

در این تکنیک از سوژه یا درمانجو می‌خواهیم که نقطه‌ای که روی دیوار هست و بالاتر از سطح چشم است، به‌طوری‌که وقتی شخص به آن نقطه نگاه می‌کند سرش به‌صورت 45 درجه به‌طرف بالا خم می‌شود نگاه کند البته با دور و نزدیک شدن شخص به دیوار هم می‌شود این حالت را ایجاد کرد به شخص میگوییم که بعد از نگاه کردن به نقطه سیاه‌روی دیوار چشم‌های خودش را ببندد به‌طوری‌که نقطه سیاه را با چشم‌بسته تصور کند. بعد کف دست‌های خود را روی شانه‌های سوژه می‌گذاریم و میگوییم: «اگه من دست‌های خود را عقب بکشم شما هم خودبه‌خود به همراه دست من به عقب متمایل می‌شوی، نگران نباش نمی‌افتی من پشت سر شما هستم» و یا با تلقین‌هایی چون؛ یک نیرویی شمارا از طرف جلو به عقب میراند و یا نیرویی از عقب شمارا به‌طرف خودش می‌کشد ادامه می‌دهیم. خانم‌هایی که کفش‌های پاشنه‌بلند پوشیده باشند احتمالاً به این تست ما جواب مثبت نخواهند داد.

2- سنگین شدن دست:

به سوژه میگوییم دست‌هایش را به‌طرف جلو آورده؛ به‌طوری‌که دست‌هایش یک زاویه 90 درجه با بدنش درست کرده باشند میگوییم تصور کنید وزنه‌های سنگینی و یا کتاب‌های بزرگی روی تو دست‌های شما وجود دارد، احساس کنید که هرلحظه این سنگینی بیشتر و بیشتر می‌شود و شما نمی‌توانید این سنگینی را تحمل‌کنید و دست‌های شما کم‌کم پایین می‌روند. شاید سوژه از شما بپرسد که چشم‌هایش را ببندد یا باز باشد. میگوییم: «هر طوری که شما احساس می‌کنید راحت‌تر می‌توانید تمرکز کنید» اغلب افراد، با چشم‌بسته راحت می‌توانند تمرکز کنند و به این تست جواب مثبت دهند.

تلقین سنگین شدن دست باید طوری القا بشود که خود کلمه هم سنگین باشد. به‌صورت عادی نگوییم که دستان شما دارند سنگین و سنگین‌تر می‌شوند. این سنگینی به‌صورت پله‌ای اتفاق می‌افتد اگر سوژه یکهو دستانش را پایین بیاورد در این صورت سوژه به این تست جواب مثبت نداده است. فراموش نکنید که در کلیه تست‌ها و تلقینات تشویق کردن سوژه دررسیدن به چیزی که ما می‌خواهیم، کار ما را راحت خواهد کرد.

3- احساس نبض بین انگشت سبابه و شست:

از سوژه یا درمانجو می‌خواهیم که انگشتان سبابه و شست یکی از دست‌هایش را به هم بچسباند. سپس از سوژه می‌خواهیم فعل‌وانفعالاتی که بین دو انگشت خود احساس می‌کند به ما بگوید. احتمالاً این شخص پاسخ‌های زیادی به ما دهد که جواب نباشد ولی هیچ موقع نمی‌گوییم که جوابت غلط است ما سعی می‌کنیم با تشویق کردن، سوژه به جواب اصلی که احساس نبض است برسد.

تبلیغات

4- افتادن دست:

دست‌های سوژه را می‌گیریم و بالا میاوریم و میگوییم که دست‌هایش را کاملاً ریلکس و شل کند طوری که اگر ما دست‌هایش را ول‌کنیم دست‌های سوژه پایین بیفتد.

5- سفت شدن دست:

در این تست از سوژه می‌خواهیم تا جایی که امکان دارد دستش رو به‌طرف جلو دراز کند القا می‌کنیم که دستش سفت و سفت‌تر می‌شود. طوری که مثل یک تخته غیرقابل خم شدن می‌شوند.

6- در هم قفل شدن دست‌ها:

از سوژه می‌خواهیم انگشتان دو دستش را در هم گره کند و به تلقیناتی که به او می‌دهیم توجه کند. میگوییم: «من از یک تا پانزده می‌شمارم با هر شماره‌ای که گفتم انگشتان شما سفت همدیگر را می‌گیرند، طوری که باز کردن آن براتون مشکل خواهد بود» با هر شماره‌ای که اضافه می‌کنیم میگوییم: «انگشتان شما لحظه‌به‌لحظه همدیگر را جذب می‌کنند، وقتی به شماره آخر برسیم باز کردن دستتان مشکل خواهد بود. با اولین حرکتی که در انگشتان سوژه ایجاد می‌شود، شروع به تشویق کردن شخص جهت رسیدن به منظورمان می‌کنیم و در افرادی که احساس می‌کنیم مقاومت می‌کنند قفل شدن دست‌هایش را با دم و بازدم خودش هماهنگ می‌کنیم. میگوییم: «با هر دم و بازدم احساس می‌کنی دست‌هایت در هم قفل می‌شوند، وقتی به شماره آخر برسیم باز کردن دست‌هایت خیلی مشکل خواهد بود.» نباید بگوییم دست‌هایت باز نمی‌شوند.

کاربردی ترین نکات روان شناسی کادو دادنچگونه دیگران را هیپنوتیزم کنیم؟

7- پرواز دست:

به شخص میگوییم که دست‌هایش را روی زانوهایش بگذارد و به القائات ما توجه کند میگوییم:

  1. من پانزده شماره می‌شمارم دست‌های شما از روی زانوهایت جداشده و به‌طرف بالا می‌آیند.
  2. دست‌های شما کاملاً سبک شده و در سبکی مثل پر هستند و دوست دارند بالا بروند، به شماره پانزده برسیم دست‌هایتان روی هوا هستند.
  3. نیرویی دست‌های شمارا به سمت بالا می‌کشند، نیازی نیست شما نیرویی برای بالا بردن صرف کنید، مثل این است که نخ بالونی را به مچ دستانتان بستند و بالون به بالا حرکت می‌کند؛ و یا نیروی مغناطیسی دست‌هایتان را بالا می‌برد. یا نیرویی بین کف دست و زانوهایتان ایجادشده و حالت دفعی بین آن‌ها ایجاد کرده است.
  4. با دیدن اولین حرکت از انگشتی، سوژه را تشویق می‌کنیم که به‌طرف هدف، حرکت کند. هر شماره‌ای را که می‌شماریم تلقین می‌کنیم؛ که دست‌هایش کاملاً سبک و سبک شده و هیچ وزنی ندارند و خودبه‌خود بالا می‌روند.

در افرادی که مقاومت نشان می‌دهند، با حرکت دست‌هایش به‌طرف بالا، با دم و بازدم سوژه هماهنگ کنیم. تشویق و حالت‌های خوشایندی که شخص در پرواز دست حس می‌کند را یادآورمیشویم. وقتی کلمه سبک را تلفظ می‌کنیم، خود کلمه باید سبکی را القا کند و به‌صورت سنگین و یا عادی نباشد خیلی لطیف و ملایم باید بگوییم سبک و سبک‌تر می‌شود. اگر شخص پشت میز نشسته باشد می‌توانیم بگوییم دست‌هایش را روی میز بگذارد و بعدازآن شروع به القای سبکی دست‌ها می‌کنیم.

تبلیغات

8- پاندول چورل:

در این تست ما دایره‌ای به قطر 30 سانتیمتر تقریباً نصف اندازه دست از کتف تا نوک انگشتان روی دیوار رسم می‌کنیم و دو قطر عمودی و افقی دایره را رسم می‌کنیم و محل تقاطع قطر و کمان دایره را نام‌گذاری کرده به‌طوری‌که مرکز دایره برابر با سینه سوژه باشد بعد حلقه سبکی که به نخی آویزان هست به سوژه می‌دهیم و میگوییم که نخ را با نوک دو انگشت شست و سبابه به‌صورت نود درجه با بدن نگه‌داشته به‌طوری‌که حلقه تقریباً بین پنج تا ده سانتیمتر زیر مرکز دایره قرار بگیرد و سوژه بدون اینکه سرش را حرکت دهد با چشمانش حرکت حلقه را دنبال کند در این حالت چرخش چشمی باعث کرختی سر سوژه می‌شود.

9- چسبیدن پلک‌ها:

به سوژه در هر حالتی که باشد القا می‌کنیم، پلک‌هایش کم‌کم دارند سنگین می‌شوند و روی‌هم می‌افتند؛ به‌طوری‌که نیرویی بین دو پلک ایجادشده که همدیگر را به‌طرف هم می‌کشند وقتی‌که پلک‌ها به هم چسبیدند احساس می‌کنید که دو پلک را با چسب قطره‌ای به هم چسبیده باشند و پلک بالای شما سنگین شده و این سنگینی به‌کل بدن شما سرایت کرده و بدنتان را ریلکس می‌کند. این نوع ریلکس رو ریلکس سریع می‌نامند.

10- چسبیدن پا روی زمین:

به سوژه القا می‌کنیم که یکی یا دو تا از پاهایش دارند سنگین و سنگین‌تر می‌شوند و به زمین می‌چسبند طوری که بعد از چسبیدن پا روی زمین بلند کردن آن یا آن‌ها برایش خیلی سخت خواهد بود.

توسط استاد علی موسائی مرند

5/5 - (1 امتیاز)

تبلیغات
منبع
alimoosaeiگردآوری، ویرایش و بازنگری، تحریریه مثبت 1

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا