انشا

انشا در مورد شعر گردانی ز کوی یار

در این مطلب از مجله اینترنتی مثبت 1، انشا در مورد شعر گردانی ز کوی یار با مقدمه، بدنه و نتیجه گیری برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که موردتوجه شما قرار گیرد.

⭐انشا در مورد شعر گردانی ز کوی یار⭐

گردانی ز کوی یار، دلم از غم پر شد
چشمم به هر سو دوید، یار از نظرم پرید

گشتم و گشتم، یار را نیافته ام
گشتم و گشتم، یار را ندیده ام

دلتنگی و غم، بر من چیره گشته است
دوری یار، جانم را به لب آورده است

یار من، کجایی؟ چرا از نظرم دوری؟
دلم بی تو، چون پروانه بی شمع می سوزد

یار من، برگرد، دلم بی تو تنگ است
برگرد، جانم بی تو به لب رسیده است

مقدمه:
این شعر، بیانگر احساسات غم و دلتنگی شاعر از دوری یار است. شاعر در این شعر، به دنبال یار خود می گردد، اما او را نمی یابد. این موضوع، بر غم و اندوه شاعر می افزاید.

بدنه:
شاعر در بیت اول، به غم و اندوه خود اشاره می کند. او می گوید که دوری یار، قلب او را پر از غم کرده است. در بیت دوم، شاعر به جستجوی یار می پردازد، اما او را نمی یابد. این موضوع، بر غم و اندوه شاعر می افزاید.

در بیت سوم، شاعر به احساسات خود اشاره می کند. او می گوید که دوری یار، جان او را به لب آورده است. در بیت چهارم، شاعر به یار خود التماس می کند که بازگردد. او می گوید که بدون یار، قلب او مانند پروانه بی شمع می سوزد. در بیت پنجم، شاعر بار دیگر به یار خود التماس می کند که بازگردد. او می گوید که بدون یار، جان او به لب رسیده است.

نتیجه:
این شعر، از زبان یک عاشق سروده شده است. این عاشق، از دوری یار خود، بسیار ناراحت و غمناک است. او به هر سو می گردد، اما یار خود را نمی یابد. این موضوع، بر غم و اندوه او می افزاید. او از یار خود التماس می کند که بازگردد. او بدون یار خود، نمی تواند زندگی کند.

4/5 - (1 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا