انشا

انشا در مورد گاهی چقدر زود دیر میشود با مقدمه و نتیجه

در این مطلب از مجله اینترنتی مثبت 1، انشا در مورد گاهی چقدر زود دیر میشود با مقدمه، بدنه و نتیجه گیری برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که موردتوجه شما قرار گیرد.

⭐انشا در مورد گاهی چقدر زود دیر میشود⭐

مقدمه:
در گذر زندگی، گاه با لحظاتی روبرو می‌شویم که گذر زمان را به وضوح حس می‌کنیم. گویی عقربه‌های ساعت با سرعتی سرسام‌آور به پیش می‌تازند و فرصت‌ها در چشم به هم زدنی از دست می‌روند. در این لحظات، ناخودآگاه این زمزمه در گوشمان نجوا می‌شود: “گاهی چقدر زود دیر می‌شود.”

بدنه:
این حس گذرا بودن زمان، در موقعیت‌های مختلف خود را نشان می‌دهد. در دوران کودکی، بازی‌های کودکانه و خنده‌های بی‌دلیل، در چشم به هم زدنی تبدیل به خاطرات می‌شوند. در جوانی، شور و اشتیاق و آرزوهای بلند، در گذر زمان رنگ و بوی واقعیت به خود می‌گیرند و گاه به دست فراموشی سپرده می‌شوند. و در دوران پیری، حسرت فرصت‌های از دست رفته و آرزوهای برآورده نشده، سایه‌ای از غم را بر چهره می‌نشاند.

اما این گذرا بودن زمان، تنها مختص به دوران‌های مختلف زندگی نیست. در هر لحظه و هر موقعیتی، فرصت‌هایی برای تجربه، یادگیری و رشد وجود دارد که اگر قدرشان را ندانیم، به سرعت از دست می‌روند.

مثال:

شاید آرزوی سفر به مکانی دوردست را داشته باشیم، اما به دلیل ترس یا اهمال کاری، آن را به تعویق می‌اندازیم. و ناگهان، روزی فرا می‌رسد که دیگر توان یا فرصتی برای سفر به آن مکان نخواهیم داشت.

یا شاید در پی یادگیری مهارتی جدید باشیم، اما به دلیل مشغله‌های روزمره، آن را به آینده موکول می‌کنیم. و چه بسا زمانی که فرا برسد، دیگر انگیزه یا زمانی برای یادگیری آن مهارت باقی نمانده باشد.

نتیجه:
با درک این حقیقت که گاهی چقدر زود دیر می‌شود، باید قدر لحظات زندگی را بدانیم. از فرصت‌ها برای تجربه، یادگیری و رشد استفاده کنیم و اجازه ندهیم که حسرت و پشیمانی، بر صفحات زندگی‌مان سایه افکند.

4/5 - (1 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا