انشا در مورد لبخند مادر

در این مطلب از مجله اینترنتی مثبت 1، انشا در مورد لبخند مادر برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که موردتوجه شما قرار گیرد.

⭐⭐انشا اول در مورد لبخند مادر⭐⭐

مقدمه:
همه ما در مورد مادرهای خود می توانیم مطالب زیادی را بنویسیم، مادر برای هر کودکی فرد بسیار خاص و گرانبهاترین هدیه خداوند است. مادر برای فرزندش دوست، والدین، راهنما و معلم است. او هر روز از تمام خانواده و خانه مراقبت می کند و فرزندان خود را با نهایت دقت، شفقت و عشق تربیت می کند. کلمه مادر احساسات مختلفی را در هر فردی به ارمغان می آورد زیرا هر کودکی از نظر عاطفی بسیار به مادر خود وابسته است.

برای من مادرم نماد عشق، صداقت، راستی و شفقت است. من هر روزم را با لبخند مادرم شروع می کنم. او اولین کسی است که هر روز صبح از خواب بیدار می شود و من و برادرم را برای مدرسه آماده می کند، او در انجام تکالیف به ما کمک می کند و وقتی بیمار می شوم شب ها را بی خوابی کنار من می گذراند. او همیشه نگران تحصیل، سلامتی و شادی من است و خود را به خطر می اندازد تا از من مراقبت کند. لبخند مادر هدیه گرانبهایی است که خدا به من داده و هر وقت یاد آن می افتم مسیر درست را انتخاب می کنم و همیشه احساس راحتی می کنم. مادر بهترین دوست من است و می توانم تمام رازهایم را با او در میان بگذاریم و هر زمان که ناراحتم با لبخند و مهربانی من را به سینما، خرید و شهر بازی می برد.

البته مادرم به همه حتی پدر، مادربزرگ و پدربزرگم، همسایه ها و دوستانمان با لبخند همیشگی اش کمک می کند. او تمام کارهای خانه را بدون هیچ شکایتی انجام میدهد و قدرت عاطفی و جسمی بسیار زیادی برای غلبه بر چالش ها و موانع روزمره خانه دارد. گاهی اوقات تعجب می کنم که چگونه او همه چیز را همزمان مدیریت می کند در حالی که دارای آرامش درونی و لبخند همیشگی است.

نتیجه گیری:
لبخند مادرم را نمی توانم با هیچ چیز عوض کنم و هر زمان که با مشکلی رو به رو می شوم فقط به آن فکر می کنم.

⭐⭐انشا دوم در مورد لبخند مادر⭐⭐

مقدمه:
مادر کلمه عجبیی است که هر کسی توانایی وصف آن را ندارد. اما من می خواهم در این انشا در مورد لبخند مادر صحبت کنم. مادر زندگی، رویاها و آرزوهایش را برای خانواده قربانی می کند. او سخت ترین کارهای خانه را با لبخند انجام می دهد.

لبخند مادرم الهام بخش من است زیرا او مظهر عشق، مهربانی، شفقت و مراقبت است. او قبل از ازدواج معلم بود اما بعد از تولد من کارش را رها کرد و در خانه به من آموزش میداد و باعث شد نمرات بالایی بگیرم.

هر وقت کسی از من کمک می خواهد، لبخند مادرم به من انگیزه می دهد. او هرگز از کمک به کسی امتناع نکرد. بارها همسایه ها برای کمک در خانه ما را زدند و مادرم هیچ وقت پا پس نمی کشید و همیشه در روزهای سخت با لبخند به آنها کمک می کرد. من این ویژگی را از او آموختم و امروز موفقیتم را مدیون همان لبخند هستم.

فداکاری و عشق او به خانواده را نمی توان با کلمات توصیف کرد زیرا او هرگز از مراقبت ما دست برنمی دارد.

من مادرم را بیشتر از همه دوست دارم. او مثل یک دوست به من گوش می دهد و هرگز مرا قضاوت نمی کند. او همیشه بهترین است و برای بهتر شدن من دعا می کند. یک مادر واقعاً یک نعمت است زیرا هیچ کس نمی تواند کسی را تا این حد دوست داشته باشد. روز من با مشاهده لبخند مادرم شروع می شود و پس از بازگشت به خانه، او تنها کسی است که دوست دارم اول ببینم. وقتی او لبخند می زند، احساس می‌کنم هیچ مشکلی در دنیا ندارم.

آموزه های او مرا به یک فرد بهتر تبدیل کرده است. او به من یاد داد که چگونه مهربانی باعث آرامش و رضایت در زندگی من می شود و من همیشه برای خوشحال نگه داشتن او تلاش خواهم کرد.

نتیجه گیری:
در کل، مادرم قهرمان من است چون او تنها کسی که هرگز نمی توانم بدون او و لبخندش زندگی کنم.