ضرب المثل

معنی ضرب المثل آستین نو بخور پلو

مفهوم ضرب المثل آستین نو بخور پلو

این ضرب المثل در مواردی به کار می‌رود که فقط بر اساس ظاهر و برای وضع مالی یا مقام فرد، او را ارزیابی کنند و اهمیتی به انسانیت و وجود او ندهند.

روزی در فصل بهار، در شهری جشنی برگزار شد. ملا نصرالدین نیز برای شرکت در این جشن آماده شد. او لباس‌های پاره و کهنه‌ای داشت و آنها را بر تن کرد و به جشن رفت. وقتی قصد ورود به مجلس را داشت، صاحبخانه نگاهی به لباس‌هایش انداخت و خشمگین شد. به او گفت، “شما حق ورود به این جشن را ندارید.” ملا تعجب کرد و پرسید، “چرا نمی‌توانم در این مهمانی شرکت کنم؟!” صاحبخانه نیشخندی به او زد و گفت، “افراد فقیر اجازه ندارند وارد این مجلس شوند.” ملا دلشکسته و با حالتی ناراحت به خانه‌اش بازگشت.

ملا خیلی دوست داشت در آن جشن شرکت کند. با خود کمی فکر کرد و ناگهان با عجله به خانه‌ همسایه‌اش رفت و از او لباس‌های بسیار شیک و نو قرض گرفت. سپس آنها را پوشید و به مهمانی رفت.

صاحب مجلس هنگامی که ملا را دید، از او استقبال کرد و با روی خوش رفتار و با بهترین میوه‌ها و غذاها از او پذیرایی کرد. ملا نصرالدین متوجه شد که صاحب مجلس به خاطر لباس‌هایش به او عزت و احترام می‌گذارد.

ملا غذا را در آستین پیراهنش ریخت و گفت: “آستین نو بخور پلو، آستین نو بخور پلو!” صاحب جشن از این کار ملا تعجب کرد و بلافاصله نزد ملا آمد و گفت، “چرا غذا را روی لباس‌هاتان می‌ریزید؟!” ملا نصرالدین لبخندی زد و گفت، “آیا مرا به خاطر می‌آورید؟ من همان کسی هستم که لباس‌های پاره و کهنه به تن داشتم و شما حاضر نشدید مرا به جشن راه بدهید. من مجبور شدم لباس‌های گران قیمت و شیک تهیه کنم تا در این مجلس حضور پیدا کنم و به دلیل اینکه این لباس‌ها بر تن دارم، به من احترام می‌گذارید.”

از آن زمان تا به امروز، اگر به کسی به خاطر لباس‌هایش به او احترام و عزت بگذارند، ضرب‌المثل زیر را برایش به‌کار می‌برند: “آستین نو بخور پلو”

4.5/5 - (2 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا