معنی ضرب المثل ﮔﺮﺑﻪ ﺭﻗﺼﺎﻧﯽ ﮐﺮﺩﻥ
مفهوم ضرب المثل ﮔﺮﺑﻪ ﺭﻗﺼﺎﻧﯽ ﮐﺮﺩﻥ
در زمان قدیم، هیچ عروسکی پیدا نمیشد. بنابراین، بهترین راه‌حل برای دختر بچه‌ها این بود که از بچه‌گربه‌های ملوس که در خانه‌ها نگهداری می‌شدند، استفاده کنند. به این صورت که دستها و پاهای بچه‌گربه‌ها را درون قنداق قرار دهند تا پنجه نزنند و فرار نکنند. سپس آنها را در بغل گرفته و به گوششان لالایی بخوانند تا به زعم خودشان بخوابانند. بعضی اوقات، این اقدام تا حدی می‌رسید که بچه‌گربه را قنداق کنند و با سردستی می‌رقصاندند، که این رقصانی یک اشاره به این کارهای بی‌مغز و بچگانه بود.
در مازندران، قنداق کردن گربه و رقصانیدن آن به صورت معمول و رایج بود و شاید هنوز در برخی از روستاها نیز رایج باشد. در گذشته، بچه‌گربه‌ها به اندازه‌ای ملوس و مانوس بودند که برای بزرگسالان در هنگام فراغت و برای دختر بچه‌ها به عنوان وسیله‌ای برای سرگرمی و نشاط محسوب می‌شدند و باعث جبران کمبودها در زمینه تفریح، انبساط خاطر و رفع بیکاری می گشتند.
البته بزرگسالان با انگشتان دست، دستمال و رشته‌های تسبیح که بیشتر در دستشان بود، با بچه‌گربه‌ها بازی می‌کردند و دختر بچه‌ها به دلیل ترس از ناخن‌های تیز آنها، آنها را قنداق می‌کردند و به آن رقصانی گربه می‌گفتند. اما امروزه، بچه‌گربه‌ها را در خانه نگهداری نمی‌کنند و برنامه‌های متنوع رادیو و تلویزیون و دستگاههای ضبط صوت و نوارهای موسیقی فرصتی برای این کار باقی نمی گذارند.
به هرحال، رقصانی گربه از مشغولیت‌های شیرین و لذت‌بخش دختر بچه‌ها در گذشته بود و این وسیله سرگرمی و نشاط به اندازه‌ای مورد توجه و علاقه‌ی کودکان قرار داشت که به تدریج به صورت ضرب‌المثل به کار رفته و هر کار بی‌رویه و بچگانه‌ای را که فایده‌ای نداشته باشد، به آن تشبیه و تمثیل کرده‌اند و هر وقتی کسی کاری غیر معقول انجام دهد به او این ضرب المثل را می گویند.
