مهاجرت چیست و چرا؟ با رسم شکل توضیح دهید!
این‌روزها همه مهاجرت می‌کنند. شما چطور؟!
پاسختان هرچه باشد، فرقی ندارد! چون این مطلب را می‌نویسیم که من‌حیث‌المجموع (!) دربارۀ مهاجرت گپ‌وگفتی کنیم و ببینیم اصلا مهاجرت چیست، چرا مردم مهاجرت می‌کنند، این کار چه روش‌هایی دارد و اصلا کجا و چطور باید هجرت کرد.
پس اگر مهاجرت‌خواه هستید یا نه، تفاوتی نمی‌کند. در این نیمچه‌گشت‌وگذارِ درون‌متنی هم‌سفرمان باشید که «بسیار سفر باید، تا پخته شود خامی»!
این شما و این، همه‌چیز دربارۀ داغ‌ترین مبحث اجتماعی روز، مهاجرت!
اصلا مهاجرت یعنی چه؟
ببینید! مهاجرت از خانوادۀ «هجرت‌کردن» است و معادل‌هایی مانند «کوچ» و «جابهجایی» دارد. واقعیتش هم همین است! وقتی می‌گوییم «فلانی مهاجرت کرده»، یعنی از جایی به جای دیگر رفته، کوچ کرده، جابه‌جا شده؛
اما بحث ما این است که او «چقــــــدر» جابه‌جا شده؟ خوب شاید من هم بخواهم یکی‌دو هفتۀ دیگر از خانۀ خودم به خانۀ بغلی نقل‌مکان کنم. آیا در این حالت مهاجرت می‌کنم؟ اگر ملانُقَطی‌وار پاسخ بدهیم، بله! به هر حال این هم نوعی جابهجایی و هجرت‌کردن است دیگر؛
ولی خداوکیلی، منظور ما از مهاجرت همین است؟! معلوم است که نه! اصلا ما مفهوم «مهاجرت» را با دوری و دل‌تنگی و فرودگاه به‌خاطر می‌آوریم؛ اما کجا در فرایند «از این خانه به آن خانه شدن»، رد فرودگاه دیده می‌شود؟!
پس یک بار برای همیشه، مهاجرت در معناومفهوم امروزش یعنی «ترک زادگاه خود و آغاز زندگی در سرزمینی دیگر». حالا اینکه چرا ما راضی می‌شویم اشک‌وآه را به‌جان بخریم و سرزمین مادری‌مان را ترک کنیم، می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. بیایید برایتان بگوییم.
دلایل مهاجرت را می‌دانید؟
استاد سخن، سعدی شیرازی، می‌گفت «هرکس به تعلقی گرفتار…»
حقیقت این است همۀ انسان‌ها این تعلقات را دارند. چه کسی که دست از زندگی‌اش شسته و آینده‌ای برای خودش نمی‌بیند، چه کسی که پرامید است و تلاشگر، همه‌شان در زندگی به چیزهایی دل‌بستگی دارند. حالا می‌خواهد آن چیز خانواده‌شان باشد، معشوقشان باشد، ماشینشان باشد، کارشان باشد یا…
اما با وجود این دل‌بستگی‌ها، گاهی اوقات پیش می‌آید که ما برای رسیدن به خواسته‌هایمان، یعنی همان اهدافی که شب‌وروز ذهنمان را مشغول کرده بود و با رویای رسیدن به آن‌ها بزرگ شده بودیم، مجبور می‌شویم تمام این دل‌بستگی‌ها را کنار بگذاریم و به «شهر خیلی خیلی دور» سفر کنیم. :))
پس خودمان می‌دانیم آن دلیلی که باعث رهاکردن این دل‌بستگی‌ها شده، تا چه حد برایمان مهم است و رسیدن به آن، چه معنای عجیبی دارد! بیایید دربارۀ یکی‌دوتایش حرف بزنیم.
رشدکردن؟ مهاجرت!
شاید شما هم شنیده باشید که می‌گویند «برای موفقیت در هر زمینه‌ای، باید تلاش کنی جزء چنددرصدِ اسم‌ورسم‌دار آن عرصه بشوی»؛ اما خوب اگر بستری برای تلاش‌کردن وجود نداشت یا اصلا فضایی نبود که تلاش‌هایمان دیده شود چه؟!
نمی‌شود که هی بخواهیم، بکوشیم، خون‌دل بخوریم و آخرسر هم هیچ! در چنین شرایطی، تلاش‌نکردنمان منطقی‌تر است تا تلاش‌کردنمان!
پس چاره چیست؟ دست روی دست بگذاریم، «بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین» را زمزمه کنیم و حافظ‌وار به تماشای عمرِ رفته بنشینیم؟
نه! به‌جای گوش‌سپردن به نصیحت حضرت حافظ، می‌توانیم باروبندیل خود را جمع کنیم و حصار مرزهای زندگی‌مان را بشکنیم؛ مانند مردم سرتاسر دنیا که هرگاه از زندگی روزمره به تنگ می‌آیند و احساس می‌کنند تلاش‌هایشان بی‌ثمر است، محیط زندگی‌شان را عوض می‌کنند و از سرزمینی به سرزمین دیگر می‌کوچند.
مخلص کلام اینکه اگر دیدیم فضایی برای رشدکردن نداریم و رویاهایمان هر روز دورتر و دورتر می‌شوند، «مهاجرت» اینجاست تا نجاتمان دهد؛ پس هرچقدر هم سخت و اشک‌آور باشد، خودمانیم دیگر، ارزشش را دارد!
مهاجرت، این جادوگر بلوغ!
کمی روراست‌تر باشیم! دیده‌اید وقتی دور از خانواده‌ایم و مسئولیت صفرتاصد همه‌چیز پای خودمان است، چقدر فکورانه‌تر و بالغانه‌تر برخورد می‌کنیم؟ خوب اساس مهاجرت همین است! یعنی مهاجرت کردن، همان جادوگری است که در هر سن‌وسالی ما را طلسم می‌کند و به افق‌دید و قدرت‌ذهنمان وسعت می‌دهد.
پس فرقی ندارد بیست‌ساله‌ایم یا پنجاه‌وشصت‌وهفتادساله. در هر سن‌وسال، نکات تازه‌ای برای یادگرفتن وجود دارد و مهاجرت، یکی از همین ابزارهای بیشترآموزی و بلوغ‌افزایی و جهان‌بینی است.
حالا اینکه این فرایندِ به‌ظاهر دشوار، چطور می‌تواند چنین نتایج خارق‌العاده‌ای داشته باشد را در چند جملۀ پایین آورده‌ایم:
- مهاجرت، شما را به خودشناسی می‌رساند؛
- ایده‌های جدیدی را در ذهنتان می‌کارد؛
- به افق دیدتان وسعت می‌دهد؛
- جهانتان را بزرگ‌تر می‌کند؛
- دنیایتان را زیرورو می‌کند.
با این حال باید بدانیم جدا از این چند خط، هزاران تجربۀ دیگر وجود دارد که گفتنی نیست؛ بلکه باید مهاجرت کنیم تا خودمان بتوانیم با پوست‌وگوشت‌واستخوان آن‌ها را لمس کنیم.
روش های مهاجرت
خوب! از معنای مهاجرت و دو تا از علت‌های مهمش حرف زدیم؛ اما اصلا از چه راه‌هایی می‌توانیم مهاجرت کنیم؟
کنارمان بمانید تا از روش های مهاجرت صحبت کنیم.
لاتاری گرین کارت آمریکا
اگر می‌بینید در این روش مهاجرتی نام «آمریکا» را وسط کشیده‌ایم، به این دلیل است که فقط ایالات متحدۀ آمریکا همچین برنامه‌ای را طراحی کرده؛ پس هرجا دیدید از لاتاری کانادا و انگلیس و جزایر باربادوس (!) حرف می‌زنند، سریع دست‌هایتان را روی گوش بگذارید و فرار کنید!
حالا اصلا لاتاری گرین کارت چیست؟ برنامه‌ای از جانب دولت آمریکاست که بر مبنای شانس طراحی شده؛ به این صورت که سر یک تاریخ مشخص، افراد زیادی در این برنامه نام‌نویسی می‌کنند تا شاید قرعه به نامشان درآمد و با بردن لاتاری، راهی ایالات متحده شدند.
راستش را هم بخواهید، این گزینه راحت‌ترین و سریع‌ترین و کم‌هزینه‌ترین راه مهاجرت به سرزمین یانکی‌هاست؛ بنابراین بی‌دلیل نیست که هرساله میلیون‌ها نفر در حالت آماده‌باشند تا در آن ثبت‌نام کنند!
مهاجرت کاری
یادتان است گفتیم «رشدکردن»، یکی از دلایلی است که خیلی‌ها به‌خاطرش مهاجرت می‌کنند؟ خوب یکی از مصادیق رشد، همین رشد کاری و حرفه‌ای است دیگر!
بنابراین اگر احساس کردید که آسمانتان تنگ شده و کارکردن در این فضا برایتان زیادی کوچک است، خودتان را اذیت نکنید! چون بسیاری از کشورهای دنیا آماده‌اند که از تجربه‌وتخصص شما استفاده کنند. فقط قبل از اینکه کاری کنید، بد نیست با مشاوران یا متخصصان مهاجرتی مشورت کنید تا بهتر تصمیم بگیرید.
مهاجرت تحصیلی
فکر می‌کنید از میان روش های مهاجرت ، پرطرفدارترینش چیست؟ کاملا درست است! عموما مهاجرت تحصیلی ، پرتکرارترین روش مهاجرت در دنیاست. در داخل ایران هم که برایتان نگوییم! در سال‌های اخیر دیده‌ایم که بسیاری از دانشجویان ایرانی، برای تحقق رویاهایشان راهی دیگر سرزمین‌ها شده‌اند و زندگی علمی تازه‌ای را شروع کرده‌اند.
حالا اینکه کدام کشور برای تحصیل هواخواه بیشتری دارد را در بخش‌های پایانی می‌گوییم؛ اما فعلا در همین حد بدانید که مهاجرت تحصیلی هم یکی دیگر از گزینه‌هاست. اگر شرایطش را داشتید، همین حالا اقدام کنید که مبادا فرصت از دست برود!
مهاجرت از طریق سرمایهگذاری
اصلا سرمایه‌گذرای یعنی چه؟
برای بعضی‌ها، سرمایهگذاری یعنی مشارکت در خریدوفروش سکه و برای عده‌ای دیگر، یعنی تهیۀ ارز؛ اما وقتی در صنعت مهاجرت حرف از سرمایهگذاری می‌شود، منظور، کارهایی مانند ثبت شرکت یا خرید خانه است؛ مثل ثبت شرکت در امارات یا خرید خانه در ترکیه؛
بنابراین اگر سرمایه‌دار بودید و اهل تجربه‌های نو، نیم‌نگاهی هم به مهاجرت از طریق سرمایهگذاری داشته باشید. خوش می‌گذرد!
مهاجرت از طریق ازدواج، تولد و خانواده
نه! این سه گزینه یکی نیستند! اما ساختارشان شبیه به یکدیگر است. چطور؟ به این ترتیبی که خلاصه‌وار می‌گوییم.
- مهاجرت با ازدواج: فرد به‌دلیل ازدواج، می‌تواند راهی زادگاه یا محل اقامت همسرش بشود.
- مهاجرت با خانواده: شخص بر اثر روابط خونی، می‌تواند زندگی تازه‌ای را در کشوری جدید آغاز کند.
- مهاجرت با تولد: نوزاد متولدشده، بر اساس اصل خاک‌وخون می‌تواند تابعیت زادگاهش را به‌دست بیاورد.
اما برای مهاجرت چه باید کرد؟
روش‌هایش را که گفتیم؛ اما چطور باید مهاجرت کنیم؟
در یک جمله پاسخ می‌دهیم: «از مثلث مهاجرت پیروی کنید!»
یعنی چه؟ یعنی آنچه در ادامه می‌بینید.
1. مهاجرت را بخوانید!
مگر نه اینکه قبل از انجام‌دادن هر کاری، باید حسابی درباره‌اش مطالعه کنیم؟
خوب وقتی آن «کار»، مهاجرت‌کردن است، دیگر لزوم مطالعه دربارۀ شرایطش، سختی‌هایش، شیرینی‌هایش و… بیش‌ازپیش احساس می‌شود.
تازه در کنار این، پیشنهاد می‌کنیم لیستی هم از خواسته‌هایتان تهیه کنید تا برایتان روشن شود که از کشور مقصد، چه انتظاراتی دارید. این‌طوری، کمی هم از رنج تصمیم‌گیری‌های پیش‌ازمهاجرت می‌کاهید!
2. راجع‌به شرایط هر کشور تحقیق کنید
حالا که خـــوب دربارۀ مهاجرت و روش‌هایش خوانده‌اید، بروید سراغ تحقیق دربارۀ سرزمین‌های مختلف؛ چون به هر حال شما می‌خواهید راهی یک کشور دیگر بشوید. قرار نیست که بر روی یک زمین بایر فرود بیایید! ضمنا همۀ کشورها هم قاعده‌وقانون خاص خود را دارند و چهارچوبشان مشخص است؛
پس الان وقت آن است که به جنگ سردرگمی بروید و مطابق با لیست انتظاراتتان، کشورهایی را که برای شما مناسب‌ترند دست‌چین کنید.
3. حتما مشورت کنید
بسیار خوب! رسیدیم به ضلع اصلی این مثلث!
الان، شما در شرایطی هستید که راجع‌به مهاجرت خوانده‌اید و شرایط هر کشور را هم به‌دقت بررسی کرده‌اید؛ بنابراین به‌نظر می‌رسد همه‌چیز تکمیل است و می‌توانید قدم در راه اعجاب‌انگیز مهاجرت بگذارید. نه؟
نه! واقعیت این است که مطالعه و تحقیق کافی نیست؛ چون اصل‌کاری «مشورت» است؛ یعنی تا زمانی که راجع‌به دانسته‌هایتان مشورت نکنید، پای رفتنتان حسابی لنگ می‌زند! به‌خصوص که برای مهاجرت، نه دانسته‌ها کافی است و نه اینترنت مرجع کاملی برای جمع‌آوری اطلاعات است.
پس باید چه کرد؟ طرف مشورت ما چه کسانی هستند؟
در واقع طرف مشورت ما باید کسانی باشند که حرفه‌شان همین است و عمر و تجربه‌شان را در راه مهاجرت صرف کرده‌اند. کسانی مانند مشاوران یا کارشناسان مجموعۀ مهاجرتی حامی مهاجر که تخصصا، در زمینۀ مهاجرت و راه‌های مهاجرتی فعالیت می‌کنند.
بهترین کشور برای مهاجرت
بسیار خوب! این‌همه گفتیم و گفتیم و گفتیم، تا ببینیم که مهاجرت چیست و چرا!
منتها اصلا کجا باید برویم؟ کجا خوب است؟ کجا بهتر است؟
راستش را بخواهید، این سوال جواب مشخصی ندارد.
چرا؟ چون بسته به تنوع اهداف و سلایق مردم، می‌توانیم از سرزمین‌های مختلفی به‌عنوان بهترین کشور برای مهاجرت اسم ببریم؛
مثلا یکی که می‌خواهد مهاجرت تحصیلی را امتحان کند، شاید بهترین گزینه برایش آلمان باشد یا ایتالیا و کانادا. یا مثلا شخصی که مشتاق سرمایهگذاری در خارج از مرزهاست، بهتر است راهی انگلیس، امارات یا ترکیه شود؛ منتها ما نمی‌توانیم بگوییم کدام‌یکی از این گزینه‌ها، انتخاب‌های معقول‌تری هستند. خودتانید و خودتان! شمایید که بر اساس موقعیتتان تصمیم می‌گیرید.
با وجود این، ما لیستی آماده کرده‌ایم تا به‌شکل سرفصل‌وار چند نمونه از بهترین کشورهای دنیا برای مهاجرت را نام ببریم. آن را بخوانید و بدانید که این‌ها، صرفا بر اساس تجربیات جمعی است. در ادامه، این لیست را می‌بینید:
- آمریکا، کشوری ایدئال برای زیستن!
- کانادا، سرزمین رویاهای تحصیلی!
- آلمان، مملکتی با تحصیل رایگان!
- ایتالیا، معنی لذت‌بخش زندگی!
- دومینیکا، بهشت دوتابعیتی‌ها!
- انگلیس، چهارراه فرهنگی دنیا!
- امارات، مقصد سرمایه‌داران!
- ترکیه، شبیه‌ترین به ایران!
- عمان، قلمرو شرکت‌داران!
خلاصه کنیم!
مهاجرت یعنی کوچیدن از وطن خود، برای کسب تجربه‌های نو!
آنچه در این مطلب گفتیم، همه‌اش راجع‌به این بود که اصلا چرا مهاجرت می‌کنیم، چطور باید مهاجرت کنیم، روش های مهاجرت کدام‌اند و بهترین کشورها برای مهاجرت کدام‌یکی‌ها هستند؛
بنابراین امیدواریم که حدالامکان، توانسته باشیم دربارۀ این فرایند پرتلخی‌شیرین راهنمایی‌تان کنیم و به سوالاتتان دراین‌باره پاسخ بدهیم.
با این حال اگر سوالی دربارۀ مهاجرت، چیستی و چرایی‌اش دارید، خوش‌حال می‌شویم که آن را در بخش «دیدگاه‌ها» مطرح کنید. یادتان باشد! ما همیشه پاسخگویتان هستیم.
منبع:
