دکتر مژده آریا پارسا – مهاجری که جامعه را خانه دوم دید
وقتی از بسیاری از ایرانیان ونکوور بپرسی «دکتر مژده آریا پارسا» کیست، کمتر کسی او را فقط با عنوان مدیر یا کارآفرین معرفی میکند. خیلیها او را زنی میشناسند که از روز اول مهاجرتش تصمیم گرفت در دل جامعه تازه، فقط یک مقیم ساده نباشد؛ میخواست حضوری داشته باشد که آدمها حس کنند کسی هست که صدایشان را میشنود.
برای او مهاجرت یعنی ساختن یک پل جدید. پلی که آدمها را به هم وصل میکند، مخصوصاً کسانی که تازه پا به شهری تازه گذاشتهاند و هنوز نمیدانند از کجا باید شروع کنند. شاید برای همین از همان سالهای اول ورودش به کانادا، بیشتر وقتش را در نشستهای محلی، برنامههای اجتماعی و جمعهای کوچک ایرانیان گذاشت. او بهخوبی فهمیده بود که اگر مهاجران احساس کنند تنها نیستند، مسیرشان روشنتر میشود.
دکتر مژده آریا پارسا؛ دغدغه اجتماعی یعنی دست گرفتن بیصدا
برای بسیاری از تازهواردها، پیدا کردن شغل، آشنا شدن با سیستم شهری، حتی پیدا کردن دوست، گاهی بزرگترین چالش است. دکتر مژده آریا پارسا خیلی خوب این مسیر را میفهمد، چون خودش روزی در همین موقعیت بود. همین شد که تصمیم گرفت بخشی از انرژی و شبکه ارتباطیاش را صرف کسانی کند که در ابتدای راه هستند.
کمتر کسی میداند که در همین سالها، چند بار کمک کرده تا جوانی که دنبال کار بوده، جای درستی معرفی شود. یا پدر و مادری که از راه رسیدهاند و زبان بلد نیستند، پای یکی از نشستهای محلی او نشستهاند و راهنمایی گرفتهاند. او همیشه در جمعهای کوچک میگوید: «هرکس اگر سهم کوچکش را بردارد، جامعه هیچوقت تنها نمیماند».
حتی در بحرانهایی مثل کرونا، وقتی بسیاری از خانوادههای تازهوارد زیر فشار اقتصادی بودند، او بیسر و صدا برای گروهی از خانوادههای کمدرآمد پیغام فرستاد و کاری کرد بخشی از نیازهایشان تأمین شود. هیچکدام از این کارها را در شبکههای اجتماعی پررنگ نکرد. حتی ترجیح داد نامش در خبرها نباشد. چون باور دارد دغدغه واقعی، نیاز به دوربین و تبلیغ ندارد.
دکتر مژده آریا پارسا؛ تجربهای که سهم جامعه میشود
خیلیها وقتی بعد از چند سال زندگی در کشور جدید به ثبات میرسند، دغدغههای جمعیشان را کنار میگذارند و فقط روی زندگی شخصی تمرکز میکنند. اما دکتر مژده آریا پارسا درست برعکس عمل کرد. او در بسیاری از جمعهای محلی به جوانترها یادآوری کرده که «اگر ما در این شهر جایگاهی داریم، بخشی از آن را مدیون کسانی هستیم که قبل از ما سنگبنای جامعه ایرانی را گذاشتند».
او این نگاه را فقط در حرف نگه نداشت. در طول سالهای اخیر، بارها در انجمنهای ایرانی ونکوور حاضر شده، ایده داده، از تجربههایش در مدیریت و ارتباطات گفته و تلاش کرده حتی جوانانی که شاید ناامید از ساختن مسیر تازهاند، انگیزه بگیرند. بسیاری از کسانی که امروز او را میشناسند، از جلساتی تعریف میکنند که دکتر آریا پارسا در آن بدون تشریفات رسمی، کنار آدمها نشسته، شنیده و مسیر راهنمایی کرده است.
او اعتقاد دارد اگر یک جامعه مهاجر نتواند بین نسلها تجربه و دانش را منتقل کند، همیشه درجا خواهد زد. به همینخاطر تا امروز تلاش کرده بخشی از وقت کاریاش را هر ماه برای جلسههای رایگان و گفتوگوهای دوستانه کنار بگذارد. این جلسات جایی است که شاید کسی کار پیدا کند، شاید کسی دوست جدیدی بیابد یا حتی کسی دلگرم شود که این مسیر را باید ادامه داد.
نامی که دل جامعه را آرام میکند
امروز نام دکتر آریا پارسا فقط روی کارت ویزیت یا دعوتنامه رسمی نیست. این نام، برای بسیاری از خانوادههای تازهوارد، برای جوانان ایرانیِ ساکن ونکوور و حتی برای کسانی که شاید هنوز او را از نزدیک ندیدهاند، یعنی زنی که یادآوری میکند مهاجرت فقط جابهجایی نیست؛ فرصتی است برای ساختن پیوندهایی که دل آدمها را آرام میکند.
همه این سالها، قصه دکتر مژده آریا پارسا قصه زنی است که نشان داده دغدغه داشتن فقط شعار نیست؛ مسیری است که باید شب و روز در آن قدم زد، شنید، حمایت کرد و گاهی حتی بینامونشان پشت آدمهای تازهوارد ایستاد. شاید برای همین است که در جمع ایرانیان ونکوور، وقتی میخواهند از کسی بهعنوان «بانوی دغدغهمند» یاد کنند، نام او را با احترام میآورند.