متن و پیامک مذهبی
متن در مورد شب نهم محرم؛ شب تاسوعا
در این مطلب از مجله اینترنتی مثبت 1، مجموعه ای از زیباترین متن ها در مورد شب نهم محرم؛ شب تاسوعا برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که موردتوجه شما قرار گیرد.
دو دســت بریدهاش کــــافیست... بــــرای گــــــرفتن دســـت تمــــام عـــــالمیــــــان... ألسَــــلاَمُ عَلَیکَــــــــ یَــــــا أبـــوُالفَضل ِ اَلعَبّــــــاس
می دانم بابا دو بخش است؛ بخشی در صحرا و بخشی بر نیزه اما اینکه عمو چند بخش است را فقط بابا میداند…
در کلاس عاشقی عباس غوغا میکند در دل هر عاشقی عباس مأوا میکند هر کسی خواهد رود در مکتب عشق حسین ثبت نامش را فقط عباس امضاء میکند
كربلا لبریز عطر یاس شد. نوبت جانبازی عباس شد
یا حسین کو علم عباست؟ دیده ارجمند عباست دست از تن قلم عباست جان فدای قدم عباست
کن سروری از میر علمدار و حرم یاد از بی کسی اهل حرم در صف بیداد سربیت دعایم بود از درگه ایزد سقای حسین در دو سرا یاور مـا باد
همچنین بخوانید: متن در مورد شب دهم محرم؛ شب عاشورا
متن در مورد شب نهم محرم
از مشک حرم قطره دگرباره نریزد آوای عطش از دو لب تشنه نخیزد با نیزه شده پاره دل مشک علمدار دل با غم بی یاوری مـا بستیزد
قسم بـه دو دستان رشیدش کـه جدا بود یاد لب خشکیده وپابند وفا بود بی دست و لوا روی زمین غرق بـه خون شد تا لحظه آخر بـه خدا یاد شـما بود
جمله زیبا در مورد تاسوعا
اي تشنه لبان حضرت میراب نیاید آن ساقی رفته ز پی آب نیاید سالار شجاعان عرب ساقی عطشان دیگر بـه هواداری اصحاب نیاید
گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست... علم فاطمه دست قلم عباس است.
بر دیدن سقای حرم دیده ببندید فریاد عطش از لب خشکیده ببندید عموی دلاور بـه سوی خیمه نیاید دیگر دراین خیمه بر چیده ببندید
نوشته برای روز تاسوعا
اي اهل حرم منتظر یار نمانید چشمان بـه ره مشک علمدار نمانید با خون جگر دیده بـه رخساره بشویید دلبسته بـه دیدار دگربار نمانید
ساقی لشکر مـن مهربان یاور مـن رفت وتنها شدهام در میدان او علمدارم بود بهترین یارم بود مانده تا وقت وداع بر پیمان مـن بنازم ادبش خشکی لعل لبش زده با سنگ وفا بر شیطان آن چنان جنگیده صف دون برچیده کـه سپاهی شده از او حیران
درد دل با کـه کنم غم دل وا بکنم شدهام بی یاور یاالله بـه کجای جگرم غم یارم سپرم کـه ندارم باور یاالله بعد عباس جوان شده خونابه روان از دوتا دیدهتر یاالله در حرمگاه نگران دیده تشنه لبان عقب آب آور یاالله
متن در مورد شب تاسوعا
دل مـن در تب و تاب کـه نمی قطره آب روی لب ننهاده عباسم یل شیر افکن مـن سر بـه زیر افکن مـن تشنه لب جان داده عباسم
اي خدایا تـو ببین پاره تن از سر زین بر زمین افتاده عباسم دست و بازوی جدا شده صدپاره رها این دلاورزاده عباسم
چـه شوری در دل زارم بپا شد بـه دیدار عمو دردم دوا شد دوباره دست او مشکل گشا شد نوای سروری یک گفتگو بود سکینه چون خیالش با عمو بود بـه بیداری و خوابش فکر او بود
استوری درباره تاسوعا
نگاه پر امیدش کرده مستم چو دستانش بـه تن دیدم، نشستم نهادم در دو دستانش دو دستم بـه او گفتم عمو جانم کجایی؟ بـه لبها آمده جان از جدایی بیا بر درد بی درمان دوایی
عمویم مظهر مهر و وفا بود هنوزم یاد او لبهای مـا بود بـه فکر العطش در خیمهها بود برایم آب خوش آورده بود او غم دردانهها را خورده بود او تمام غصهها را برده بود او
جانـت بـه کــویــر تفتــه دریـا بخشید هفتاد و دو گل، به متن صحرا بخشید بـــا جلوهی کــربـلای عـاشـورایی خـون تــو بـه رنگ سرخ معنا بخشید...
متن راجب تاسوعای حسینی
عمو را خواب دیدم بـه دوشش آب دیدم بـه جانم تاب دیدم رخ مهتاب دیدم در نایاب دیدم لب اصحاب دیدم
نام معشوق مبر نزد من از عشق مگو عشق دیریست كه در پیچ و خم عباس است هر چه داریم همه از كرَم عباس است خلقت جنت حق لطف كرم عباس است
عباس لوای هفت افراشته است وین راز به خون خویش بنگاشته است او پرچم انقلاب عاشورا را با دست بریدهاش بپا داشته است
جانم فدای نام زیبایت، ابوالفضل قربان زخم چشم بینایت، ابولفضل گر من به چای القمه بودم، زِ حسرت هر آن بخشکیدم برآن روزت ابولفضل تاسوعا روز قمر بنی هاشم تسلیت باد
متن در مورد شب تاسوعای حسینی
نام علمدار سپه آید به گوشم انگار من عمری به او حلقه به گوشم جانم بلرزد هر میگوید «ابوالفضل» سرّی ست خود بنهاده در اعماق گوشم
یا ابوالفضل: آموختهایم از تو وفاداری را خون تو نوشت معنی یاری را ای کاش که آب کربلا میآموخت آن روز زچشمت آبرو داری را ...
به یکتایی قسم یکتا است عباس امیر کشور دلها است عباس اگر چه زادهام البنین است و لیکن مادرش زهرا است عباس
یادم زوفای اشجع الناس اید وز چشم ترم سودهی الماس اید اید به جهان اگر اگر حسین دگری هیهات برادری چو عباس اید
استوری شب تاسوعای حسینی
ای قد و قامت تو معنی قدقامت من ایکه الهام عبادت ز وجودت گیرم کربلا کعبه عشق است منم در احرام شد در این قبله عشاق دو تا تقسیرم دست من خورد به ابی که نصیب تو نشد چشم من دید در این آب روان تصویرم باید این دیده و دستها بدهم قربانی تا که تکمیل شود حج من و تقدیرم
با خدا عباس وقتی دست داد... هر دو دست خویش را از دست داد
آهای عطر گل یاس آهای خدای احساس - تموم زندگیم فدای یک نگاه عباس
دلم مست و لبم مست و سرم مست بخون ای دل که صبرم رفته از دست بخون ای دل محرم اومد از راه بخون اجر تو با عباس بی دست
همچو باران که شبی شعله به دریا زده است لشکر دشمن از اندام .... جا زده است
متن نوشته در مورد شب تاسوعا
دامن علقمه و باغ گل یاس یکی است قمر هاشمیان بین همه ناس یکی است سیر کردم عدد ابجد و دیدم به حساب نام زیبای اباصالح و عباس یکی است
عباس یعنی ذکر طوفانی مهدی عباس آوای غزل خوانی مهدی درک محرم کردهای دانی چه گویم عباس یعنی اوج مهمانی مهدی
دانی از چه رو گاه گاه آید زلزله چون زمین هم میکند با نام زینب هلهله دانی از چه رو گاه گاه توفان میشود صحنه جنگیدن عباس اكران میشود
ایمان و وفا سایهی بالای تو بود ایثار علی (ع) نقش به سیمای تو بود گر لب نزدی به آب دریا عباس (ع) دریای ادب میان لبهای تو بود
جمله زیبا در مورد تاسوعا
یاد آور لحظههای دردند عمو شبهای اسیریام، چه سردند عمو دیشب سر نی، فقط سرت را دیدم آغوش تو را چه کار کردند عمو؟
سر قبرم گر بخوانند دمی روضهی شام سر خود با لبهی سنگ لحد میشکنم…
ابروی ترک خورده عباس خدایا! شق القمر از لشکر ابلیس بعید است!