سندروم سیندرلا؛ علت، تشخیص، پیشگیری و درمان آن
سندروم سیندرلا به چه معناست؟ زنان دارای سندروم سیندرلا چه ویژگیهایی دارند؟ برخی از خانمها قدرت و توانایی انتخاب کردن را ندارند و همیشه منتظرند دیگران برای آنها تصمیمگیری کنند؛ علاوه بر این معمولاً رویای مردی ایدهآل و افسانهای همچون شاهزاده سوار بر اسب سفید را در ذهن خود میپرورانند؛ همان شاهزادهای که در انیمیشن سیندرلا دیدهاند. اغلب کارتونهای والت دیزنی مثل سیندرلا، سفیدبرفی و راپونزل به روایتی میپردازند که در طی آن دختری تمام عمر خود را در رنج و سختی به سر میبرد و با رسیدن یک شاهزاده سوار بر اسب سفید به خوشبختی میرسد و تا آخر عمر با آرامش و لذت زندگی میکند. برخی از دختران ازاینگونه روایات و داستانها تأثیرات متفاوت و غیرواقعی میپذیرند؛ تأثیراتی که باعث میشود تواناییهای خود را نادیده بگیرند و برای رسیدن به خوشبختی و آرامش تنها بر فردی دیگر متکی باشند.
سندروم سیندرلا چیست؟
وقتی «کولت داولینگ» (Colette Dowling) در کتاب «ترس پنهان زنها از استقلال» برای اولین بار از عقده سیندرلا نام برد، منظورش اتکای بیشازاندازه زنان درزمینهٔهای مختلف مالی، عاطفی و رفتاری به مردان بود. او اشاره میکند که ترس ناخودآگاهانه زنان از استقلال و خودکفایی همواره آنها را در سایه حمایت افراطی مردان نگهداشته است. آنچه زن امروز را دچار تعارضات بسیار کرده حفظ مرزهای وابستگی و استقلال است که سندروم سیندرلا در به وجود آمدن آن دخیل بوده است.
علت بروز سندروم سیندرلا
علل ایجاد سندروم سیندرلا
علت ایجاد سندروم سیندرلا شیوههای تربیتی است که از ابتدای کودکی، والدین از آنها استفاده کردهاند. والدین در ازای هر کار خوبی که دختر انجام میدهد توجه نشان میدهند یعنی توجه مشروطی که تنها در ازای خوب، کامل، مؤدب و ایثارگر بودن اعطا میشود. هرگونه شیطنت یا کشف دنیا برای دختران والدین را نگران میکند؛ درنتیجه موانع و محدودیتها برای دختران بیشتر میشود. در مقابل این موانع کمتر برای پسران در نظر گرفته میشود.
یکی از باورها این است که دختران باید بهگونهای رشد بیابند که مورد دلخواه مردان باشند. تصویری که از دخترها ایجاد میکنند تصویری شکننده است که هرگونه ماجراجویی یا قدم از خود بیرون گذاشتن او را همراه با آسیب میکند. پس دخترها یاد میگیرند که اگر میخواهند لطمه نبینند باید همواره در سایه حمایت مردان قرار بگیرند. این تصویر در دوران بلوغ تشدید هم مییابد دختران آموزش میبینند که چگونه خود را در قالب یک زن دوستداشتنی و مطلوب مردان آماده کنند. تمام این موارد زمینه را برای شکلگیری اختلالات شخصیت در خانمها فراهم میکند.
ممکن است که در دورههایی به دختران گفته شود که باید پیشرفت کنند، اما باز انتظار دارند با حمایت کسی دیگر به موفقیت برسند. گویی این سرنوشت حتمی زنان است که برای هرگونه شکوفایی باید کسی برای تکیه داشته باشند. همگی این افکار و باورها میتواند زمینهساز بروز سندروم سیندرلا باشد.
باورهای زنان دارای سندروم سیندرلا
سندرم سیندرلا نشانه گریز از مسئولیتپذیری است. زنان تصور میکنند وقتی مردها هوایشان را دارند، آنها از هرگونه مسئولیت مالی، احساسی و فیزیکی رها هستند. باور آنان میگوید «روزی مردی از راه میرسد و همهچیز را سروسامان میدهد و دیگر لازم نیست، نگران چیزی باشم». آنها یاد میگیرند تا زمانی که کس دیگری هست تا مسئولیت آنها را به عهده بگیرد دیگر نیازی به تلاش مازاد ندارند و این بهانه مانع از هرگونه جاهطلبی از سوی آنها میشود.
بنابراین ما زنانی داریم که به دلیل عدم شناخت توانمندیهای خودشان فاقد اعتمادبهنفس کافی برای هرگونه استقلالطلبی هستند و تنها راه رسیدن به خوشبختی را حضور مردی برای پیش بردن امور خود میدانند.
آثار سندروم سیندرلا
سندروم سیندرلا همه بخشهای زندگی زنان را تحتالشعاع قرار میدهد. معمولاً هویت خود قربانی وابستگی به دیگری میکنند. آنها یاد میگیرند که در هر زمینهای نیاز به کسب اجازه یا گرفتن حمایت از مردان دارند. تصمیمگیری قاطعانه برای آنها کار بسیار دشواری خواهد بود. این عدم قطعیت را در میان تکتک کلماتشان هم میتوان یافت. بسیاری از این زنان دچار شخصیت وابسته نیز هستند.
برای مثال زنها در بیان نظرشان بسیار بیشتر از عبارتهای «فکر کنم»، «شاید» یا «مطمئن نیستم» استفاده میکنند. این اختلاف در گفتار نهتنها نشانی از باور به تفاوت در تواناییهایی زن و مرد است، بلکه خود میتواند منشأ ایجاد این اختلاف باشد. زنانی که از جانب خودشان پذیرفته نشوند چگونه میتوانند در یک رابطه موفق ظاهر شوند. همه آنچه از خودشان در ذهن دارند از فیلتر ذهن مردان میگذرد و این تاییدخواهی افراطی جز یک حس استیصال مدام برای آنها چیزی نخواهد داشت. اینجاست که اغلب آنها دچار نوعی درماندگی آموختهشدهاند و باور کردهاند که بهتنهایی در هیچ زمینهای نمیتواند موفق شوند.
چطور با سندروم سیندرلا مقابله کنیم؟
روش های پیشگیری و درمان سندروم سیندرلا
ازآنجاکه ریشههای سندروم سیندرلا با شیوههای یادگیری و تربیت در ارتباط است، پیشگیری از آن نیز با دقت بر آموزههای تربیتی اتفاق میافتد. لازم است والدین با نگاهی یکسان و به دور از تبعیض جنسیتی به تربیت فرزندان خود بپردازند.
علاوه بر این بهکارگیری سبکهای فرزند پروری اهمیت زیادی در این رابطه پیدا میکند. والدین باید سبک فرزند پروری مشابهی برای فرزندانشان به کار ببرند. فرزندان باید یاد بگیرند که زنها موجودات چندوجهی هستند و از عهده هر کاری برمیآیند و برای خوشبخت شدن به کسی نیاز ندارند. به بچهها بیاموزید استقلال ارزشمند است و چنانچه فرصت استقلال داشتند، باید از آن بهره گرفت.
دخترها را از کودکی تشویق کنید، مسئولیتپذیر باشند. در گام نخست به دنبال رفع مشکلاتشان بدون وابستگی به دیگران باشند. آنها باید یاد بگیرند برای خوشبخت شدن نیاز به شاهزادهای با اسب سفید ندارند. هر چه دخترها بیاموزند که خود را دقیقتر بشناسند و برای تحقق خواستههای خود قاطعانه قدم بردارند برای مبتلا نشدن به سندروم سیندرلا مصونتر خواهند بود.
درمان سندرم سیندرلا با اصلاح باورها و اهداف زندگی
اولین نکته در درمان سندروم سیندرلا این است که به یاد داشته باشید، ازدواج همانند مدرسه رفتن و دانشگاه رفتن، تنها یکی از مراحل زندگی است و حتی ممکن است روزی به پایان برسد. بنابراین ازدواج کردن و رسیدن به مرد رؤیاها تنها بخشی از زندگی است نه تمام آن. درصورتیکه تمام ظرفیتهای ذهنی خود را با فکر ازدواج کردن محدود کنید دیگر نمیتوانید به فعالیتهای دیگر بپردازید. از طرف دیگر زمانی که بالاخره به هدف خود دستیابید زندگی برایتان بیمعنی میشود.
پیشگیری از بروز سندرم سیندرلا
برای پیشگیری از بروز این مشکل لازم است از کودکی فرزند خود را آموزش دهید. آموزش استقلال فکری و رشد شناختی به کودکان نمونههایی از این آموزشها است. متأسفانه زمینههای اولیهی سندروم سیندرلا را در کتابهای اول دبستان مشاهده میکنیم؛ جملاتی نظیر «آن مرد آمد، آن مرد در باران آمد، آن مرد با اسب آمد و…» ممکن است این جملات ساده و بدون تأثیر به نظر برسند اما درصورتیکه با آموزشهای ناسالم همراه شوند، زمینه را برای عدم استقلال دختران فراهم میکنند. خوشبختانه امروزه شاهد اصلاح این جملات در کتابهای دبستان هستیم.
نمونهای دیگر از این زمینهها باورهایی است که والدین به ذهن فرزندان نوجوان خود القا میکنند. باورهایی که با چنین جملاتی نمود پیدا میکنند: «بزار ازدواج کنی بعداً… هر وقت رفتی خونه شوهرت میتونی فلان کار و بکنی… انشالله عروس میشی بعد میتونی …» این جملات و باورها استقلال نوجوان دختر را از او میگیرد؛ یعنی باید صبر کند تا بعد از ازدواج به اهداف و آرزوهای خود برسد. البته نمیگوییم در این موضوع زیادهروی کنید و فرزند خود را بهصورت کامل آزاد بگذارید تا حدی که دیگر از کنترل خارج شود و یا فکر ازدواج را از سرش بیرون کند؛ رعایت حد اعتدال در هر زمینهای از ملزومات تربیت صحیح است و والدین میتوانند با کمک گرفتن از مشاور و یا شرکت در جلسات مشاوره کودک نکات مهم تربیتی و آموزش استقلال به کودکان را بیاموزند.