سلامت روان

چگونه با غم از دست دادن فرزند کنار بیاییم؟

از دست دادن فرزند یکی از غم‌انگیزترین و سخت‌ترین تجربه‌هایی است که یک انسان می‌تواند داشته باشد. این فقدان می‌تواند تأثیر عمیقی بر زندگی والدین، خواهر و برادران، و سایر اعضای خانواده داشته باشد.

این احساسات طبیعی هستند و ممکن است در طول زمان تغییر کنند. برخی از افراد ممکن است احساس کنند که هرگز نمی‌توانند با این فقدان کنار بیایند.

اگر فرزند شما از دنیا رفته است، ممکن است دنیایتان وارونه شده باشد. چه مرگ این عزیز پیش بینی شده یا غیرمنتظره باشد، غیر قابل درک و باور است. علاوه بر غم و اندوه، ممکن است آسیب های روحی را نیز تجربه کنید. این درد بر خلاف هر چیزی که قبلا با آن مواجه شده اید، بسیار سخت تر است و اولین تجربه تلخ شما خواهد بود. این موضوع دل من و هر کسی را نیز به درد می آورد و از خدا صبر برایتان خواستارم و امیدوارم که این مطلب برای شما مفید و آرامش بخش باشد.

اثرات فیزیکی غم و اندوه بر ما:

  • ناراحتی معده.
  • کم اشتهایی، کاهش وزن.
  • پرخوری برای فرار از حس بد، افزایش وزن.
  • سنگینی در قفسه سینه، درد قفسه سینه.
  • سنگینی در گلو.
  • افزایش حساسیت به نویز و عدم تحمل صدا.
  • احساس مسخ شخصیت، انگار هیچ چیز واقعی به نظر نمی رسد. غریبه شدن با خود، انگار که فرد خواب می‌بیند و یا بیرون از جسم خود ایستاده‌است و به خود نگاه می‌کند.
  • تنگی نفس، مشکل در نفس کشیدن یا احساس اینکه نمی توانید نفس عمیق بکشید و هوای کافی دریافت کنید.
  • ضعف عضلانی.
  • کمبود انرژی.
  • دهان خشک.
  • مشکل در به خواب رفتن یا ماندن در خواب.
  • دردهای مبهم.

اثرات عاطفی و روانی غم و اندوه روی ما:

  • غمگینی. احساس غم و اندوه ممکن است در درجات شدید خود را نشان دهد، به خصوص زمانی که تنها هستید یا درگیر یک کار معمولی مانند دوش گرفتن یا رانندگی هستید.
  • خشم. این امر از دو جا سرچشمه می گیرد: اول، از ناامیدی که والدین نمی توانند از مرگ فرزندان جلوگیری کنند. دوم، ناامیدی ممکن است مربوط به احساس اضطراب و درماندگی شدید در مورد موقعیت باشد. گاهی اوقات هدف این خشم ممکن است اعضای خانواده، ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی، خدا و غیره قرار گیرند. و گاهی اوقات ممکن است در درون خود را مورد هدف این خشم قرار دهید.
  • احساس گناه. احساس گناه ممکن است به این خاطر باشد که فکر میکنیم می‌توانستیم کاری را انجام دهیم تا از مرگ جلوگیری کنیم و آن کار را انجام ندادیم، یا رنج و دردهای کودک خود را قبل از مرگ تسکین ندادیم یا والدین خوبی برای او نبودیم.
  • اضطراب. بعد از بروز این اتفاق، فرد احساس ناامنی می کند و از مرگ خود یا عزیزان خود دچار ترس میشود. ترس و ناامیدی نسبت به آینده بیشتر میشود و نگران سلامت و امنیت سایر عزیزان خانواده است.
  • تنهایی. ممکن است فرد غمگین حتی زمانی که از نظر جسمی تنها نیست احساس تنهایی عاطفی عمیقی کند.
  • خستگی. ممکن است فعال یا سازنده بودن بسیار دشوار به نظر برسد زیرا انرژی کمی دارید. همچنین خستگی ذهنی و عاطفی این احساس را در شما بوجود خواهد آورد که به چیزی دیگر زیاد اهمیت نمی‌دهید.
  • درماندگی. زمانی که فرزندتان اولویت اصلی شما بوده، انجام کارهای روزانه بسیار دشوار خواهند بود.
  • شوکه شدن. این یک واکنش بسیار طبیعی است، زمانی که ذهن ما متوجه می شود چه اتفاقی افتاده است، عقب نشینی احساسات به زمان نیاز دارد.
  • اشتیاق. والدین نیاز فیزیکی شدیدی به فرزند خود احساس خواهند کرد.
  • آزادی. ممکن است احساس آرامشی وجود داشته باشد که کودک دیگر رنج نمی برد.
  • بی حسی. این یک واکنش طبیعی و محافظتی به غم و اندوه و ضربه شدید است. والدین ممکن است احساس پوچی، توخالی بودن یا بی حسی کنند.
  • گیجی. تمرکز، فکر کردن یا برقراری ارتباط با دیگران دشوار خواهد بود، یا ممکن است فرد دچار فراموشکاری شود.
  • حس حضور. کسی که فرزند خود را از دست داده است ممکن است این حس را تجربه کند که فرزندش هنوز آنجاست و مسئولیت مراقب از او به نحوی با اوست.
  • کناره گیری از اجتماع. فرد ارتباط خود را نه تنها با مردم، بلکه با دنیای بیرون قطع می کند. به عنوان مثال، ممکن است دیگر تلویزیون تماشا نکند، با دیگران در تماس نباشد و از رسانه های اجتماعی و غیره اجتناب کند.
  • دیدن خواب یا کابوس در مورد فرزند.
  • اجتناب از “محرک” یادآور فرزندشان، یا مکان ها یا چیزهای ناراحت کننده.
  • بی قراری یا بیش فعالی.
  • گریان بودن.
  • بازدید از مکان ها یا اشیایی که متعلق به فرزندشان است.

کنار آمدن با غم و اندوه از دست دادن فرزند:

همه این واکنش ها طبیعی و قابل انتظار است و باور کنید یا نه، خوب هستند. معمولاً، این واکنش‌ها به مرور زمان کم رنگ می‌شوند، زیرا ما عضله‌ای را برای حمل این دردها می‌سازیم و با همزیستی با آن سازگار می‌شویم.

درخواست کمک برای غم و اندوه

لطفاً توجه داشته باشید که اگر احساس می‌کنید غم و اندوه شما با گذشت زمان بدتر می‌شود، بهتر است به دنبال کمک باشید. نمونه هایی که ممکن است بخواهند به دنبال حمایت باشند عبارتند از: اگر بعد از چند ماه نمی توانید به طور معمول غذا بخورید یا بخوابید، نمی توانید به نیازها و مسئولیت های اساسی خود رسیدگی کنید (مراقبت از بچه های دیگر یا رفتن به سر کار)، شما درگیر رفتار مضر (مانند نوشیدن زیاد الکل یا اعتیاد شده اید) یا افکار مکرر خودکشی یا آسیب رساندن به خود دارید.

اگرچه هیچ چارچوب زمانی برای سوگ وجود ندارد، و این یک تجربه خطی نیست، ممکن است اولویت‌بندی برخی استراتژی‌های مقابله‌ای در کوتاه‌مدت و استراتژی‌های دیگر در بلندمدت برای کمک به کاهش میزان درد آن مفید باشد. هیچ دستور العمل یا رویکرد ایده آلی برای پیروی وجود ندارد، اما ایده هایی وجود دارد که به شما کمک می کند در این زمان فوق العاده چالش برانگیز، خود را پرورش دهید.

استراتژی های مقابله ای کوتاه مدت

  • به طور منظم غذا بخورید.
  • به اندازه کافی بخوابید یا سعی کنید مکرراً استراحت کنید حتی اگر خوابیدن دشوار یا غیرممکن باشد.
  • برای استراحت و دریافت هوای تازه، پیاده روی کنید.
  • سلامتی خود را نادیده نگیرید (داروهای خود را مصرف کنید و قرار ملاقات های پزشکی سابق خود را داشته باشید).
  • تا جایی که ممکن است به یک روتین روزانه پایبند باشید.
  • سعی کنید از تصمیمات بزرگ یا تغییرات عمده در زندگی اجتناب کنید.
  • کمک بخواهید و به دیگران اجازه دهید تا کمک کنند.
  • به خودتان اجازه دهید احساسات خود را بیان کنید. گریه کنید، عصبانی شوید، یا هر احساس دیگری که دارید را تجربه کنید، آن ها را سرکوب نکنید.
  • اگر معنویت یا ایمان دینی بخش مهمی از زندگی شماست، سعی کنید کارهایی که باعث آرامش شما میشود انجام دهید (خواندن قرآن یا اقامه نماز).
  • سعی کنید از طریق تنفس، ورزش، طبیعت، دوستان، غذاهای موردعلاقه یا فعالیت های دوست داشتنی یا مراسمی که به نظر شما آرامش بخش است، آرامش خود را دریافت کنید و خود را پرورش دهید.
  • با افراد (تسلی دهنده، امن، حمایت کننده) وقت بگذرانید.

استراتژی های مقابله ای بلند مدت

  • به برنامه ریزی برای رشد و لذت شخصی ادامه دهید، حتی لذت های کوچکی که آرامش بخش، جالب یا نشاط آور هستند.
  • به خود اجازه دهید که ناقص باشید یا احساس کنید که فردی متفاوت از آنچه قبلاً احساس می کردید هستید. شما یک فرد شکست خورده نیستید؛ شما در بدترین دردی هستید که تا به حال تجربه کرده اید و بهترین کاری را که می توانید انجام می دهید.
  • به خود اجازه دهید «نه» بگویید.
  • زمانی را در طبیعت، با حیوانات/حیوانات خانگی یا در باغ بگذرانید.
  • خلاق باشید یا بیانگر، فعال یا منفعلانه. نوشتن، هنر، صنایع دستی، موسیقی، ساختن یک دفترچه یا آلبوم عکس را با بازدید از یک گالری هنری، تماشای یک فیلم مورد علاقه یا گوش دادن به موسیقی مورد علاقه خود امتحان کنید.
  • کاری را انجام دهید که در آن مهارت دارید تا در این مدت مهارت ها و نقاط قوت خود را بهبود بخشید.
  • از حس شوخ طبعی خود استفاده کنید.
  • به ویژگی های منحصر به فرد و شگفت انگیز خود، قدرت خود در این موقعیت غیرقابل تصور، افرادی که شما را دوست داشته و حمایت کرده اند، افرادی که به آنها کمک کرده اید و آنها را لمس کرده اید و تجربیات زندگی که به آنها افتخار می کنید فکر کنید.
  • با خود تا حد امکان مهربان و دلسوز باشید، به ویژه در صحبت های درونی. اگر کمک می کند، می توانید سعی کنید مانند یک مربی مهربان و حامی با خودتان صحبت کنید.
  • سعی کنید گاهی اوقات احساسات خود را آشکارا و صادقانه بیان کنید. گفتگو با عزیزان مورد اعتماد و دلسوز می تواند بسیار مفید باشد. احساسات خود را با نوشتن یا گریه بیان کنید و اجازه دهید آنچه بیرون می آید به سادگی بدون قضاوت جریان پیدا کند.
  • خاطرات مثبت و دوست داشتنی فرزندتان را به خاطر بسپارید. وقتی به آنها فکر می کنید این خاطرات را با دیگران به اشتراک بگذارید – این می تواند به هر شکلی که برای شما مناسب باشد – مکالمه لحظه ای، ارسال پیامک، ایمیل، چک کردن با یک دوست نزدیک یا یکی از اعضای خانواده یا استفاده از رسانه های اجتماعی باشد.
  • گاهی اوقات انجام سرگرمی ها، علایق یا تشریفات مورد علاقه فرزندتان مانند رفتن به مکان های مورد علاقه او یا خوردن غذاهای مورد علاقه او می تواند یک ارتباط آرامش بخش باشد. بودن با “نزدیکان به او (دوستان – همسر – فرزندان او)” یا صحبت کردن با آنها آرامش بخش است.
  • فکر کردن به راه هایی که می توانید به طرق کوچک یا بزرگ به فرزندتان احترام بگذارید، ممکن است کمک کند. می‌توانید به ارزش‌ها، علایق و یا تأثیر مثبت او بر اطرافیانشان فکر کنید که چگونه می‌توانید به میراث او کمک کنید یا به او ادای احترام کنید.
  • اگر احساس می‌کنید که نمی‌توانید با این فقدان کنار بیایید، از کمک حرفه‌ای غافل نشوید. یک درمانگر می‌تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را پردازش کنید و با چالش‌های ناشی از این فقدان کنار بیایید.

از دست دادن فرزند تجربه‌ای بسیار دشوار است که می‌تواند زمان زیادی طول بکشد تا از آن عبور کنید. مهم است که صبور باشید و به خودتان اجازه دهید تا احساسات خود را پردازش کنید. همچنین، از حمایت دیگران غافل نشوید و در صورت نیاز از کمک یک درمانگر استفاده کنید.

4/5 - (1 امتیاز)
منبع
health.choc

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا