روانشناسی

بحران میانسالی؛ علائم و راه های غلبه بر بحران میانسالی

در این مطلب از مجله اینترنتی مثبت 1، به بیان علائم و راه های غلبه بر بحران میانسالی میپردازیم. با ما تا انتهای این مطلب همراه باشید.

سن اوج احساس بدبختی که روانشناسان به عنوان بحرن میانسالی از آن یاد می کنند، با افزایش سن، فرد با حسرت و حس اضطراب می خواهد به دهه های اولیه زندگی خود برگردد. رویکرد میان سالی برای بسیاری افراد همراه با ترس و احساس این است که بهترین سالهای عمر تمام شده و باید در انتظار روزهای طولانی، روزمرگی، بی هدف و کندی زمان بود.

این نگرانی های وجودی اوج احساس بدبختی را در فرد زنده می کند. معمولا میانسالی به طور معمول در سن 45 سالگی رخ می دهد. کارشناسان بحران میانسالی را یک پدیده فرهنگی می دانند و تغییرات مختلفی که با این مرحله جدید در زندگی ایجاد می شود را ناشی از احساس نا امیدی می دانند.

سن اوج احساس بدبختی (بحران میانسالی) چیست؟

همه افراد بحران میانسالی را تجربه نمی کنند مطالعات نشان می دهد بحران میانسالی برای بسیاری از افراد جهان مسئله مهمی نیست. برخی از محققان معتقدند مفهوم بحران میانسالی یک ساختار اجتماعی است و در دهه 40 زندگی اتفاق می افتد. بیشتر شرکت کنندگان در نظرسنجی گزارش دادند که بحران میانسالی آنها قبل از 40 سالگی یا بعد از 50 سالگی رخ داده است.

از هر چهار نفری که به سن اوج بدبختی رسیده اند، اتفاق نظر داشتند این اتفاق به جای سن، به عوامل بحران زا در زندگی مربوط می شود. عوامل بحران زا، اغلب شامل تغییرات زندگی، طلاق، بیکاری یا مرگ یکی از عزیزان می شود.

علائم رایج بحران میانسالی

نوسانات خلقی: افرادی که بحران میانسالی را تجربه می کنند بدون هیچ دلیل منطقی عصبانی می شوند.

افسردگی و اضطراب: بحران میانسالی احساس غم و اندوه، بی قراری، آشفتگی و احساس بدبختی در فرد ایجاد می کند.

بی خوابی یا خواب زیاد: بحران میانسالی و اوج بدبختی معمولا با افسردگی و اضطراب همراه است و به طور قابل توجهی در خواب تداخل ایجاد می کند.

افزایش مصرف داروها یا الکل: با شروع علائم بحران میانسالی بیشتر افراد به خود درمانی و مصرف مواد مخدر یا الکل روی می آورند.

احساس گیر افتادن در یک وضعیت: کسانی که بحران میانسالی را پشت سر می گذارند اغلب احساس می کنند در وضعیت بد مانند کار بد یا ازدواج بد بدون هیچ راه نجاتی گیر افتاده اند.

افکار مرگ یا مردن: بحران میانسالی برای اغلب افراد با فکر مرگ سپری می شود.

تکانشی: افرادی که با بحران میانسالی دست و پنجه نرم می کنند، معمولاً با انجام خریدهای گران قیمت یا تغییرات ناگهانی در زندگی خود مانند پایان ناگهانی روابط، رفتارهای تکانشی از خود بروز می دهند.

سایر علائم:

  • بی هدفی و احساس از دست دادن زندگی
  • عدم اعتماد به نفس
  • ناامیدی از تغییر نقش ها و مسئولیت های زندگی
  • بی حوصلگی و نارضایتی از رابطه، حرفه یا زندگی
  • نگرانی در مورد ظاهر خود و نحوه رفتار دیگران با شما
  • تغییر در سطح انرژی، از افزایش بی قراری تا خستگی غیرمعمول
  • انگیزه یا علاقه کمتر برای پیگیری اهداف و فعالیتهایی که قبلاً از آنها لذت می بردید
  • تغییرات خلقی، از جمله عصبانیت، تحریک پذیری و غم و اندوه
  • تغییر در میل جنسی

راه های غلبه بر بحران میانسالی

1. مراقب

ثابت شده مدیتیشن علائم اضطراب و افسردگی را کاهش و تمرکز را بهبود می بخشد و باعث افزایش خودآگاهی و ارتقا بهتر سلامت جسمی می شود. مراقبه آگاهانه صرفاً عملی است که افکار شما را مثبت می کند بنابراین اگر دچار بحران میانسالی هستید در هر زمان و مکان به مدت 2 دقیقه یا 1 ساعت مراقبه کنید.

2. فعالیت های ورزشی

فعالیت های ورزشی مانند پیاده روی با دوستان، شنا، یوگا یا دوچرخه سواری بهترین موارد برای کنار آمدن با بحران میانسالی است.

3. غذاهای مقوی

در این دوران بیشتر میوه ها، سبزیجات، غلات کامل، ماهی و آجیل مصرف کنید.

4. فاصله گرفتن از رسانه های اجتماعی

استفاده بیش از حد از شبکه های اجتماعی منجر به افسردگی، اضطراب، حسادت، احساس ناامیدی و بی ارزشی، بعلاوه اتلاف وقت می شود. بنابراین به جای اینکه ساعت ها در این شبکه ها باشید برای زندگی خودتان وقت صرف کنید. به عنوان مثال کتاب بخوانید یا فعالیت هایی که دوست دارید انجام دهید.

5. عدم ناامیدی

فکر کردن به مسائل و مشکلات و کینه های گذشته نه تنها روزهای آینده را خراب می کند بلکه شما را از شادی و سرزندگی باز می دارد. اگر دچار این قبیل مشکلات هستید به مشاور مراجعه کنید.

6. ارتباط با دیگران

وقت و انرژی خود را برای خانواده و دوستان تان بگذارید زیرا آنها تنها افرادی هستند که در زمان های دشوار از شما حمایت می کنند.

7. خلاقیت

بسیاری از ما انگیزه های خلاقانه ای را به دلیل کمبود وقت یا نداشتن استعداد کافی نادیده می گیریم. انجام کارهای خلاق یکی از بهترین راه ها برای بازسازی زندگیتان است. به عنوان مثال، یک خاطره خوب را بنویسید و یاد بگیرید چگونه نقاشی کنید. در حقیقت، خلاقیت مغز را جوان و فعال نگه می دارد و از زوال عقل و آلزایمر جلوگیری می کند.

5/5 - (2 امتیاز)
منبع
verywellmindwildwomenontoparcadiancounseling

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا