چگونه بعد از طلاق زندگی شادی داشته باشیم؟
بزرگترین فرآیندی که پس از ازدواج میتواند زندگی هر فردی را دگرگون کند، پدیده ناخوشایند طلاق است و فارغ از علت آن نمیتوان بهراحتی با پدیدهای که کانون خانواده را از هم میپاشد، کنار آمد اما بههرحال تکلیف آن دسته از افرادی که به هر دلیلی طلاق میگیرند، چیست؟ آیا این افراد دیگر نمیتوانند به زندگی برگردند؟ و چگونه میتوان با این پدیده کنار آمد و بهرغم همه تلخیهایش به زندگی ادامه داد؟
اینکه چرا روند زندگی شما امروز به طلاق ختم شده موضوع بحث ما نیست، آنچه که میخواهیم به آن بپردازیم چگونگی بازگشت شما به زندگی است. بیشک طلاق شالوده زندگی هر فردی را برهم میریزد. در این میان خانمها بیشترین آسیب را میبینند اما میتوان با نوعی مدیریت منطقی و کمی صبر و استقامت، راهی برای خوشبختی پیدا کرد و بازهم به فردی موفق تبدیل شد.
راهکارهایی برای داشتن زندگی شاد و آرام بعد از جدایی:
۱– به خودتان امکان سوگواری بدهید:
هیچکس با این فکر ازدواج نمیکند که روزی طلاق بگیرد. حتی اگر خود شما خواسته باشید که طلاق بگیرید، بازهم این جدایی یک فقدان عاطفی محسوب میشود و مانند هر فقدان دیگر حس داغداری و سوگ به دنبال دارد. ممکن است به خاطر کارهایی که باید یا نباید انجام میدادید خودتان را سرزنش کنید یا ذهنتان با این فکر مشغول باشد که چه اشتباهی کردید که زندگی مشترکتان به این سرانجام رسید. هر فقدانی باعث میشود خلائی در ذهن شما ایجاد شود؛ حتی اگر عواطفی که زمانی این خلأ را پر میکرد، نامطلوب بوده باشد، بازهم باید با این خلأ ذهنی کنار بیایید.
۲– با احساساتتان کنار بیایید:
نباید بگذارید بار سنگین عاطفی رابطه قبلی بر زندگی جدیدتان تحمیل شود. راهی بیابید که با احساساتتان در مورد این شکست کنار بیایید. ممکن است لازم باشد با یک رواندرمانگر صحبت کنید یا به فعالیت سالمی که از آن لذت میبرید، بپردازید. یک مشکل شایع در چنین موقعیتی، سرکوب احساسات است درحالیکه بهجای این کار باید روی احساسها کارکنید و با آنها کنار بیایید، در غیر این صورت زندگیتان را تحت تأثیر زیانبار خود قرار خواهند داد. اگر نمیتوانید خودتان را قانع کنید که به رواندرمانگر مراجعه کنید، این نکته را در نظر بگیرید که چنین کاری به معنای آن نیست که دچار اشکال روانی اساسی هستید یا در حل بحران شکستخوردهاید، هدف از این اقدام، کمک گرفتن از فردی است که هدفی جز کمک به شما ندارد.
۳– خودتان را دوست بدارید:
بعد از طلاق بیشتر از قبل خودتان را دوست داشته باشید
شاید این توصیه پیشپاافتاده به نظر برسد اما بسیاری از افراد پس از طلاق دچار احساس «طرد خود» میشوند. ممکن است به این فکر بیفتید که به خاطر اشتباههای شما زندگی مشترکتان موفق نبوده است. پس از طلاق باید برای به دست آوردن دوباره اعتمادبهنفس تلاش کنید و به خود بقبولانید که آدم ارزشمندی هستید. مراجعه به یک رواندرمانگر در این مورد نیز مفید است.
۴– خودتان را دوباره کشف کنید:
اگر طلاقتان پس از سالها زندگی مشترک رخداده باشد، ممکن است در طول این دوران بسیاری از فعالیتهای لذتبخش و دلخواهتان را به دلیل اینکه با زندگی مشترکتان همخوانی نداشتهاند، کنار گذاشته باشید. مثلاً همیشه به گردش علاقه داشتهاید، اما به دلیل اینکه همسرتان خانهنشینی را دوست داشته، این عادت را کنار گذاشته باشید یا عاشق تئاتر رفتن بودهاید و او از تئاتر متنفر بوده باشد. سرگرمیها و فعالیتهایی که پیش از ازدواج داشتید و به خاطر زندگی مشترکتان دیگر آنها را انجام نمیدادید، به یاد بیاورید. روی آوردن به علایق قبلی، یکی از اقدامهای مهم برای به دست آوردن روحیه پس از جدایی است.
۵– ابعاد جدیدی از خودتان را بیابید:
دوره پس از طلاق گرچه بیشتر اوقات مشکل و ناخوشایند است، اما فرصتی هم برای شما فراهم میکند؛ فرصت کنار گذاشتن عادتهای قدیمی و در پیش گرفتن شیوه زندگی جدید. این تغییر ممکن است چیزهایی بهسادگی تغییر مدل موها از موهای بلندی که عمری داشتهاید به یک مدل موی کوتاه باشد. ممکن است به ورزش جدیدی روی بیاورید، یا درستان را ادامه دهید. حتی امکان دارد بخواهید محل زندگیتان را عوض کنید و به شهر جدیدی بروید. البته ممکن است ملاحظاتی جدیتر هم داشته باشید؛ رسیدگی به بچهتان، یافتن شغل و تنظیم درآمد. مادامیکه این تغییرات در جهتی سالم و سازنده باشند، مشکل محسوب نمیشوند. درباره خودتان تأملکنید؛ پیش از ازدواج چگونه شخصی بودید؟ اکنون میخواهید به چه شخصی تبدیل شوید؟ چه چیزهایی را میتوانید تغییر دهید؟ به دنبال تغییراتی باشید که توان انجام دادنش را دارید، نه تغییرات ناممکن.
۶– جرئت تنها ماندن داشته باشید:
بعد از طلاق توانایی تنها ماندن را کسب کنید
تنها ماندن پس از طلاق به معنای منزوی شدن و دوری از دیگران نیست. معنای آن فقط این است که با کسی زندگی مشترک یا عجلهای برای پیوند دوباره با کسی ندارید. در حال حاضر جامعه پذیرش بیشتری نسبت به افراد تنها، مجرد یا مطلقه دارد. در این وضعیت جدید، همچنان برقراری امکان ارتباطهای اجتماعی برای شما وجود دارد. میتوانید دوستان جدیدی پیدا کنید و به گروههای متفاوتی بپیوندید که علایق مشترکی با شما دارند. پس از طلاق میتوانید همچنان زندگی اجتماعی موفقی داشته باشید.
۷– به روابط دوران گذار توجه داشته باشید:
موضوع این نیست که روابطتان را بهسرعت احیا کنید؛ اما هنگامیکه ازلحاظ احساسی آماده شدید، از دایره آشنایان معمول خود پا بیرون بگذارید. ممکن است همیشه با اشخاصی از یک پسزمینه اقتصادی- اجتماعی معین سروکار گذاشته باشید؛ برای مثال ممکن است موسیقیدانان یا ورزشکاران را ترجیح بدهید یا آدمهای درونگرا و خجالتی. ترجیحات معمول خود را تغییر بدهید و افق دیدتان را در انتخاب افرادی که ممکن است همسر آینده شما شوند، گسترده کنید.
۸– از نقشهای جدیدتان استقبال کنید:
اگر سالها زندگی مشترک داشتهاید، احتمالاً در طول این مدت برخی از مسئولیتهای زندگی بر عهده همسرتان بوده است و برخی دیگر به عهده شما. اکنون همه این نقشها را خودتان باید به عهده بگیرید و ممکن است بهطور کامل از عهده آنها برنیایید، اما این طبیعی است. لازم نیست همه این کارها را یکتنه انجام دهید، از دیگران کمک بخواهید. حتی اگر در انجام مسئولیتهای جدیدتان دچار اشتباه شوید، مثلاً ماشینی با قیمتی بالاتر از میزان واقعی بخرید، میتوانید از این تجربهها درس بگیرید. اشتباهها مهارتهای زندگی را به شما میآموزند و بالاخره خواهید توانست بهتنهایی از عهده کارها برآیید.
9. افکار منفی را از خود دور کنید
درست است که ضربه مهمی به زندگی شما واردشده اما در این مواقع بسیاری از افراد مطلقه در ذهن خود دائم منفیبافی میکنند، مثلاً چرا زمانی که زندگیشان در جریان بود، تصمیم درستی را در لحظات حساس نگرفتهاند و مدام خود را مذمت میکنند. گذشتهها را فراموش کنید و ذهن خود را درگیر اشتباهات آن زمان نکنید. بدانید که زندگی به پایان نرسیده و نباید امید خود را از دست بدهید.
10. فرزندانتان را دریابید
بعد از طلاق به فرزندانتان برسید
برخی گمان میکنند که داشتن فرزند برای افراد مطلقه مشکل را دوچندان میکند ولی عقیده ما چیز دیگری است. داشتن فرزند خود نوعی انگیزه است تا شما با امید بیشتری به زندگی ادامه بدهید. به این معنا که زندگی فرزندانتان را دریابید و برای خوشبختیشان تلاش کنید. روحیه آنها در این لحظات بسیار شکننده شده و اگر شما هم بخواهید روحیه خود را از دست بدهید، افسردگیهای شدید سراغ فرزندتان خواهد آمد.
11. در اولین فرصت دوستان قدیمی خود را پیدا کنید
مهمانیهای دورهای با دوستان سالم در روحیه شما میتواند تأثیر خوبی بگذارد. سعی کنید با آنها حداقل ماهی یک بار سفر چندروزهای بهجاهای خوش آبوهوا داشته باشید. هر چه بیشتر از تنهایی دوریکنید و در جمع باشید، روحیه شما سریعتر برمیگردد و به قولی ریکاوری روحی برایتان راحتتر اتفاق میافتد.
12. داشتن یک موقعیت اجتماعی مناسب میتواند کمککننده باشد
با پیدا کردن کار یا فعالیتی بیرون از منزل بهنوعی خود را سرگرم کنید. افراد اجتماعی در زندگی سرسخت هستند، چراکه اساساً تعاملات اجتماعی شخصیت افراد را پختهتر و مقاومتر میسازد. همچنین میتوانید منبع درآمدی برای خود داشته باشید و روحیه خود را بیشازپیش بازسازی کنید.
13. ازدواج مجدد را به تأخیر بیندازید
خلأهای روحی در این شرایط میتواند جولانگاه افرادی باشد که بخواهند از شکست شما سوءاستفاده کنند، ازاینرو بکوشید تا مدتی به فرد دیگری برای تشکیل زندگی یا وابستگی احساسی فکر نکنید. اجازه بدهید زمان کمی بگذرد تا شما بتوانید خود را پیدا کنید، زیرا در شرایط آرامتر تصمیمگیری برایتان سادهتر خواهد بود.
14. کمک دوستان و اطرافیان صادق خود را رد نکنید
البته در این خصوص اجازه دخالت را به هیچکس ندهید اما مشورت در هر موردی میتواند به ذهن درگیر و خسته شما کمک کند. ازاینرو خودخواهی نباید در شما راه یابد و با این تفکر که خودم از پس همه مشکلات برمیآیم، بخواهید زندگی را تک محورانه ادامه دهید بنابراین از کمک دوستان و آشنایان صادق و دلسوز خود استقبال کنید.