انشا در مورد آرامش

در این مطلب از مجله اینترنتی مثبت 1، انشا در مورد آرامش با مقدمه، بدنه و نتیجه برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که موردتوجه شما قرار گیرد.

⭐انشا اول در مورد آرامش⭐

مقدمه:
نوشتن انشا در مورد آرامش برایم کمی سخت بود چون نمیدانستم چه چیزهایی باعث آرامش می شود یا اصلا آرامش چی هست؟ تصمیم گرفتم از برادر بزرگم بپرسم آرامش به چه معناست. در ابتدا لبخندی زد و گفت امروزه مردم آنقدر مشغول مشکلات زندگی خود هستند که آرامش را به طور کلی فراموش کرده اند. برای اینکه بدانی آرامش چیه باید این سوالات را از خودت بپرسی مثلا،من کی هستم؟ چگونه می توانم یک فرد کامل باشم؟ زندگی آینده ام چی می شود؟

بدنه:
او گفت الان همه ما استرس های زیادی را در زندگی تحمل می کنیم ولی می توانیم با داشتن آرامش روحی و روانی از همه آنها جان سالم به در ببریم. یکی از راه های به آرامش رسیدن رفتن به پارک یا طبیعت و دیدن زیبایی های آن است. برادرم گفت باید ذهنت را آرام و از همه چیز رها کنی تا بتوانی آرامش درونی برای خود و اطرافیانت فراهم کنی.

وقتی پدرم از سرکار برگشت دوست داشتم این سوال را از او بپرسم. پدرم در ابتدا لبخندی زد و گفت دنیای اطراف ما پر از مشکلات و سختی های بی پایان است، هر روز در روزنامه یا تلویزیون، بسیاری از اخبار وحشتناک مانند جنگ، خشونت، بیماری یا بلایایی را می بینیم که درک آنها برایمان سخت است. خواندن این چیزها قطعاً احساس آرامش را از ما می گیرد. با این حال، با وجود سختی این دنیا، باید به زندگی خود ادامه دهیم و کسب آرامش تنها راه است. در یک جامعه نیز آرامش زمانی اتفاق می افتد که عدالت حاکم باشد و همه مردم بتوانند به خواسته ها و نیازهای خود برسند.

نتیجه:
در نتیجه، با وجود مشکلات امروزی رسیدن به آرامش کمی سخت است اما ما باید برای خود ارزش قائل شویم و سعی کنیم این آرامش را برای خود فراهم کنیم. بعنوان مثال میتوانیم چند روزی به روستای پدربزرگیمان برویم یا کلبه ای را در دل جنگل رزور کنیم تا از هرگونه هیاهو به دور باشیم.

⭐انشا دوم در مورد آرامش⭐

مقدمه:
آرامش برای هر کدام از ما معنی متفاوتی دارد مثلا رفتن به مدرسه و استفاده از لپ‌تاپ‌ها، تلفن‌های همراه و آی‌پادها استرس زیادی به زندگی من وارد می کنند و آرامشم را از دست می دهم.

بدنه:
من مخالف تکنولوژی نیستم و تقریبا هر روز از آن استفاده می‌کنم، اما زمان بیشتری را صرف ورزش هایی چون پیاده‌روی، اسکی، دوچرخه‌سواری یا فوتبال می کنم که برایم بسیار آرامش بخش هستند. من همیشه فوتبال بازی می کنم. فوتبال بازی کردن همیشه به من حس آرامش می دهد علاوه بر این وقتی با پدرم و مادرم به کوه برای پیاده وری می روم واقعا آرامش درونی پیدا می کنم.

آرامش درونی را می توان با مشاهده شادی دیگران نیز بدست آورد. همه ما آروز داریم با آرامش زندگی کنیم و این را در جامعه ای عاری از خشونت و درگیریهای جنگی می بینیم.

در کتابی خواندم آرامش توصیفی از یک حالت عاری از اثرات استرس است. در برخی از فرهنگ ها، آرامش درونی با انجام کارهایی نظیر دعا، مدیتیشن یا یوگا تحقق می یابد. حتی با یک لبخند ساده نیز می توان آرامش را به دیگران هدیه داد.

اکثر مردم یک روز عادی را پشت سر می گذارند و آنقدر نگرانی و استرس دارند که نمی توانند زیبایی های ساده دنیای اطراف را ببینند. اما به نظر من مشاهده درختان، پرواز پرندگان و دیدن رودخانه ها آرامش درونی را برای ما به ارمغان می آورند.

نتیجه:
به نظر من هر چند وقت یک‌بار باید از مشغله‌ها و استرس‌های زندگی امروزی فرار کنیم و به طبیعت پناه برد. این حق همه ما است که آرامش درونی داشته باشیم و با پاکسازی ذهن و شادابی بدن آرامش خود را پیدا کنیم.