انشا

انشا درباره جان بخشی به قطره باران

در این مطلب از مجله اینترنتی مثبت 1، انشا درباره جان بخشی به قطره باران برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که موردتوجه شما قرار گیرد.

مقدمه:
من یک قطره باران هستم. من کوچک هستم، اما قدرتمندم. من می توانم از آسمان به زمین بیفتم و همه چیز را تازه کنم. من می توانم به گیاهان و درختان آب بدهم و آنها را سالم نگه دارم. من می توانم به رودخانه ها و دریاچه ها آب اضافه کنم و آنها را پر از زندگی کنم. من می توانم به انسان ها آب بدهم و آنها را سیراب کنم. من یک نعمت برای جهان هستم.

بدنه:
من از یک ابر بزرگ آب تشکیل شده ام. ابر از میلیون ها قطره کوچک آب تشکیل شده است. این قطرات آب از بخار آبی تشکیل شده اند که از سطح زمین تبخیر شده است. بخار آب به بالا در جو بالا می رود و در آنجا سرد می شود و به قطرات آب تبدیل می شود. این قطرات آب در ابر جمع می شوند و زمانی که به اندازه کافی سنگین شوند، از ابر می افتند.

وقتی من از ابر می افتم، احساس آزادی می کنم. من می توانم به هر کجا که می خواهم بروم. من می توانم به زمین، به دریا یا به رودخانه بروم. من می توانم به هر جایی که آب لازم است بروم.

من با موسیقی باران همراه هستم، که به گوش می رسد. من با رعد و برق همراه هستم، که می درخشد. من بخشی از چرخه آب هستم، که زندگی را روی زمین امکان پذیر می کند. من یک قطره باران هستم و اهمیت زیادی دارم.

نتیجه:
من یک هدیه برای جهان هستم. من می توانم به همه چیز زندگی بدهم. من می توانم به گیاهان و درختان آب بدهم و آنها را سالم نگه دارم. من می توانم به رودخانه ها و دریاچه ها آب اضافه کنم و آنها را پر از زندگی کنم. من می توانم به انسان ها آب بدهم و آنها را سیراب کنم. من یک نعمت برای جهان هستم. من زندگی را به همه چیز هدیه می دهم.

مطالب مرتبط با جان بخشی:

مطالب مرتبط با موضوع باران:

4.7/5 - (4 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا