انشا

انشا در مورد گم شدن در بیابان با مقدمه و نتیجه

در این مطلب از مجله اینترنتی مثبت 1، انشا در مورد گم شدن در بیابان با مقدمه، بدنه و نتیجه گیری برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که موردتوجه شما قرار گیرد.

⭐انشا در مورد گم شدن در بیابان⭐

مقدمه:
گرمای سوزان خورشید، شن‌های داغ زیر پا، و سکوت مطلق بیابان، همگی دست به دست هم داده بودند تا هراس را در وجودم ریشه دوانند. به اطراف نگاه می‌کردم، اما هیچ چیز جز تپه‌های شنی تا چشم کار می‌کرد، به چشم نمی‌آمد. گویی در دریایی از شن غرق شده بودم و هیچ راه نجاتی نداشتم.

بدنه:
چند ساعت پیش، به همراه گروهی از دوستان برای سفری کوتاه به بیابان آمده بودیم. اما در حین گشت و گذار، از گروه جدا شدم و حالا در این مخمصه گرفتار شده بودم.

سعی کردم آرامشم را حفظ کنم. به یاد صحبت‌های راهنمای گروه افتادم که می‌گفت: “در صورت گم شدن در بیابان، اولین قدم حفظ آرامش است.” نفس عمیقی کشیدم و به دنبال راه حلی برای نجات خود گشتم.

به یاد خورشید افتادم. موقعیت خورشید می‌توانست راهنمای من باشد. با توجه به موقعیت خورشید در آسمان، می‌توانستم جهت تقریبی شمال را پیدا کنم. سپس، با حرکت در جهت مخالف، می‌توانستم به جاده اصلی و یا محل استقرار گروه بازگردم.

اما مشکل دیگری نیز وجود داشت. من فقط یک بطری کوچک آب همراه داشتم و با توجه به گرمای طاقت‌فرسای بیابان، می‌دانستم که آبم به زودی تمام خواهد شد.

تصمیم گرفتم تا با احتیاط و صرفه‌جویی در مصرف آب، به حرکت در جهت مخالف خورشید ادامه دهم. در طول مسیر، به دنبال هر گونه نشانه‌ای از حیات یا تمدن می‌گشتم.

ساعت‌ها گذشت و من همچنان در بیابان سرگردان بودم. امید به نجات کم کم در حال کمرنگ شدن بود. اما ناگهان، در دوردست، چیزی شبیه به یک سایه دیدم. با اشتیاق به سمت آن سایه دویدم.

هرچه نزدیک‌تر می‌شدم، سایه واضح‌تر می‌شد. به زودی متوجه شدم که آن سایه، در واقع یک چادر است! با خوشحالی به سمت چادر دویدم و با صاحب آن که یک چوپان محلی بود، ملاقات کردم.

چوپان با مهربانی به من آب و غذا داد و سپس با کمک او، توانستم به محل استقرار گروه بازگردم.

نتیجه:
تجربه گم شدن در بیابان، درس‌های زیادی به من آموخت. آموختم که در سفر به طبیعت، همیشه باید احتیاط را رعایت کرد و از قبل برای شرایط پیش‌بینی نشده، برنامه‌ریزی داشت. همچنین آموختم که حفظ آرامش در شرایط دشوار، می‌تواند کلید نجات باشد.

از آن روز به بعد، هرگز عظمت و قدرت طبیعت را دست کم نگرفتم و همیشه با احترام و احتیاط به آن قدم گذاشتم.

4/5 - (1 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا